گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۴۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:
==«امت وسط»، يعنى چه ؟==
==«امت وسط»، يعنى چه ؟==


«'''و كذلك جعلناكم امة وسطا لتكونوا شهداء على الناس ، و يكون الرسول عليكم شهيدا'''» كلمه (كذلك - همچنين ) در تشبيه چيزى به چيزى بكار مى رود، و ظاهرا در آيه شريفه ميخواهد بفرمايد: همانطور كه بزودى قبله را برايتان بر مى گردانيم ، تا بسوى صراط مستقيم هدايتتان كنيم ، همچنين شما را امتى وسط قرار داديم .
«'''وَ كَذَلِكَ جَعَلنَاكُم أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيكُم شَهِيداً'''»: كلمۀ «كَذَلِكَ: همچنين»، در تشبيه چيزى به چيزى به كار مى رود، و ظاهرا در آيه شريفه می خواهد بفرمايد: همان طور كه به زودى قبله را برايتان بر مى گردانيم تا به سوى صراط مستقيم هدايتتان كنيم، همچنين شما را «امتى وسط» قرار داديم.


بعضى از مفسرين گفته اند: معنايش اين است كه (مثل اين جعل عجيب ، ما شما را امتى وسط قرار داديم )، لكن معناى خوبى نيست ، و اما اينكه امت وسط چه معنا دارد؟ و گواهان بر مردم يعنى چه ؟ بايد دانست كه كلمه (وسط) بمعناى چيزيست كه ميانه دو طرف قرار گرفته باشد، نه جزو آنطرف باشد، نه جزو اين طرف ، و امت اسلام نسبت به مردم - يعنى اهل كتاب و مشركين - همين وضع را دارند، براى اينكه يك دسته از مردم - يعنى مشركين و وثنى ها - تنها و تنها جانب ماديت را گرفته ، جز زندگى دنيا و استكمال جنبه ماديت خود، و به كمال رساندن لذتها، و زخازف و زينت دنيا چيز ديگرى نميخواهند، نه اميد بعثى دارند، نه احتمال نشورى ميدهند و نه كمترين اعتنائى بفضائل معنوى و روحى دارند.
بعضى از مفسران گفته اند: معنايش اين است كه «مثل اين جعل عجيب، ما شما را امتى وسط قرار داديم»، لیكن معناى خوبى نيست. و اما اين كه «امت وسط» چه معنا دارد، و گواهان بر مردم يعنى چه؟


بعضى ديگر از مردم مانند نصارى ، تنها جانب روح را تقويت نموده ، جز به ترك دنيا و رهبانيت دعوت نمى كنند، آنها تنها دعوتشان اينستكه بشر كمالات جسمى و مادى را كه خدا در مظاهر اين نشئه مادى ظهورش داده ، ترك بگويند، تا اين ترك گفتن وسيله كاملى شود براى رسيدن به آن هدفى كه خدا انسانرا بخاطر آن آفريده .
بايد دانست كه: كلمۀ «وسط»، به معناى چيزی است كه ميانه دو طرف قرار گرفته باشد، نه جزو آن طرف باشد، نه جزو اين طرف، و امت اسلام نسبت به مردم - يعنى اهل كتاب و مشركان - همين وضع را دارند. براى اين كه يك دسته از مردم - يعنى مشركان و وثنى ها - تنها و تنها جانب ماديت را گرفته، جز زندگى دنيا و استكمال جنبه ماديت خود و به كمال رساندن لذت ها و زخازف و زينت دنيا، چيز ديگرى نمی خواهند. نه اميد بعثى دارند، نه احتمال نشورى می دهند و نه كمترين اعتنایى به فضائل معنوى و روحى دارند.


ولى نفهميدند كه ندانسته رسيدن به آن هدف را با ابطال و درهم كوفتن راهش ابطال كرده اند، خلاصه يك دسته نتيجه را باطل كرده ، و فقط به وسيله چسبيدند، و يك دسته ديگر با كوبيدن و ابطال سبب نتيجه را هم ابطال كردند.
بعضى ديگر از مردم مانند نصارا، تنها جانب روح را تقويت نموده، جز به ترك دنيا و رهبانيت دعوت نمى كنند. آن ها تنها دعوتشان اين است كه بشر كمالات جسمى و مادى را كه خدا در مظاهر اين نشئه مادى ظهورش داده، ترك بگويند، تا اين ترك گفتن وسيله كاملى شود براى رسيدن به آن هدفى كه خدا انسان را به خاطر آن آفريده، ولى نفهميدند كه ندانسته رسيدن به آن هدف را با ابطال و در هم كوفتن راهش ابطال كرده اند.  


و اما امت اسلام ، خدا آن را امتى وسط قرار داد، يعنى براى آنان دينى قرار داد،
خلاصه يك دسته نتيجه را باطل كرده و فقط به وسيله چسبيدند، و يك دسته ديگر، با كوبيدن و ابطال سبب، نتيجه را هم ابطال كردند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۴۸۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۴۸۲ </center>
كه متدينين به آن دين را بسوى راه وسط و ميانه هدايت مى كند، راهى كه نه افراط آنطرف را دارد، و نه تفريط اينطرف را، بلكه راهى كه هر دو طرف را تقويت مى كند، هم جانب جسم را، و هم جانب روح را البته بطوريكه در تقويت جسم از جانب روح عقب نمانند، و در تقويت روح از جانب جسم عقب نمانند، بلكه ميانه هر دو فضيلت جمع كرده است .
و اما امت اسلام، خدا آن را امتى وسط قرار داد. يعنى براى آنان دينى قرار داد، كه متدينين به آن دين را به سوى راه وسط و ميانه هدايت مى كند. راهى كه نه افراط آن طرف را دارد، و نه تفريط اين طرف را، بلكه راهى كه هر دو طرف را تقويت مى كند. هم جانب جسم را، و هم جانب روح را. البته به طوری كه در تقويت جسم از جانب روح عقب نمانند، و در تقويت روح از جانب جسم عقب نمانند، بلكه ميانه هر دو فضيلت جمع كرده است.


(و اين روش مانند همه آنچه كه اسلام بدان دعوت نموده ، بر طبق فطرت و ناموس خلقت است ،) چون انسان داراى دو جنبه است ، يكى جسم ، و يكى روح ، نه جسم تنها است ، و نه روح تنها، و در نتيجه اگر بخواهد به سعادت زندگى برسد، به هر دو كمال ، و هر دو سعادت نيازمند است ، هم مادى و هم معنوى .
(و اين روش مانند همه آنچه كه اسلام بدان دعوت نموده، بر طبق فطرت و ناموس خلقت است). چون انسان داراى دو جنبه است: يكى جسم و يكى روح. نه جسم تنها است و نه روح تنها، و در نتيجه اگر بخواهد به سعادت زندگى برسد، به هر دو كمال و هر دو سعادت نيازمند است، هم مادى و هم معنوى.
مراد از «'''شهداء على الناس '''»
 
==مراد از «شهداء على الناس»==


و چون اين امت وسط و عدل است ، لذا هر دو طرف افراط و تفريط بايد با آن سنجش شود، پس به همين دليل شهيد بر ساير مردم هم كه در دو طرف قرار دارند هست ، و چون رسول اسلام (ص ) مثل اعلاى اين امت است ، لذا او شهيد بر امت است ، و افراد امت بايد خود را با او بسنجند، و او ميزانى است كه حال آحاد و تك تك امت با آن وزن ميشود، و امت ميزانى است كه حال ساير امت ها با آن وزن ميشود، و خلاصه مردمى كه در دو طرف افراط و تفريط قرار دارند، بايد خود را با امت اسلام بسنجند، و بافراط و تفريط خود متوجه شوند.
و چون اين امت وسط و عدل است ، لذا هر دو طرف افراط و تفريط بايد با آن سنجش شود، پس به همين دليل شهيد بر ساير مردم هم كه در دو طرف قرار دارند هست ، و چون رسول اسلام (ص ) مثل اعلاى اين امت است ، لذا او شهيد بر امت است ، و افراد امت بايد خود را با او بسنجند، و او ميزانى است كه حال آحاد و تك تك امت با آن وزن ميشود، و امت ميزانى است كه حال ساير امت ها با آن وزن ميشود، و خلاصه مردمى كه در دو طرف افراط و تفريط قرار دارند، بايد خود را با امت اسلام بسنجند، و بافراط و تفريط خود متوجه شوند.
۲۰٬۸۸۷

ویرایش