گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۲۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۲: خط ۹۲:


==اثبات شفاعت در دسته اى ديگر از آيات قرآن ==
==اثبات شفاعت در دسته اى ديگر از آيات قرآن ==
و از سوى ديگر قرآن كريم با اين انكار شديدش در مسئله شفاعت ، اين مسئله را بكلى و از اصل انكار نمى كند، بلكه در بعضى از آيات مى بينيم كه آنرا فى الجمله اثبات مينمايد، مانند آيه : «'''اللّه الذى خلق السموات و الارض فى سته ايام ، ثم استوى على العرش ، ما لكم من دونه من ولى و لا شفيع ، افلا تتذكرون '''»،؟ (او است اللّه ، كه آسمانها و زمين را در شش روز بيافريد، و سپس بر عرش مسلط گشت ، شما بغير او سرپرست و شفيعى نداريد، آيا باز هم متذكر نمى گرديد؟!) كه مى بينيد در اين آيه بطور اجمال شفاعت را براى خود خدا اثبات نموده :
و از سوى ديگر، قرآن كريم، با اين انكار شديدش در مسئله «شفاعت»، اين مسئله را بكلّى و از اصل انكار نمى كند، بلكه در بعضى از آيات مى بينيم كه آن را فى الجمله اثبات می نمايد. مانند آيه: «اللّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الأرضِ فِى سِتَّةِ أيَّامٍ ثُمَّ استَوَى عَلَى العَرشِ مَا لَكُم مِن دُونِهِ مِن وَلِىٍّ وَ لَا شَفِيعٍ أفَلَا تَتَذَكَّرُونَ: اوست اللّه، كه آسمان ها و زمين را در شش روز بيافريد، و سپس بر عرش مسلط گشت، شما به غير او سرپرست و شفيعى نداريد، آيا باز هم متذكر نمى گرديد»، كه مى بينيد در اين آيه، به طور اجمال، شفاعت را براى خود خدا اثبات نموده.
و نيز آيه : «'''ليس لهم من دونه ولى و لا شفيع '''»، (بغير او ولى و شفيعى برايشان نيست )،
و نيز آيه: «لَيسَ لَهُم مِن دُونِهِ وَلِىٌّ وَ لَا شَفِيعٌ: به غير او، ولىّ و شفيعى برايشان نيست».


و آيه: «'''قل لله الشفاعه جميعا'''»، (بگو شفاعت همه اش مال خدا است ، و نيز فرموده : «'''له ما فى السموات ، و ما فى الارض ، من ذا الذى يشفع عنده الا باذنه ؟ يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم '''»، (مر او راست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است ، كيست كه بدون اذن او نزد او شفاعتى كند؟ او ميداند اعمالى را كه يك يك آنان كرده اند، و همچنين آثاريكه از خود بجاى نهاده اند)،
و آيه: «قُل لله الشَّفَاعَةُ جَمِيعاً: بگو شفاعت، همه اش مال خداست».


و نيز فرموده : «'''ان ربكم ، اللّه ، الذى خلق السموات و الارض فى سته ايام ، ثم استوى على العرش ، يدبر الامر، ما من شفيع الا من بعد اذنه '''»، (بدرستى پروردگار شما تنهااللّه است ، كه آسمانها و زمين را در شش روز بيافريد، آنگاه بر عرش مسلط گشته ، تدبير امر نمود، هيچ شفيعى نيست مگر بعد از آنكه او اجازه دهد).  
و نيز فرموده: «لَهُ مَا فِى السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِى الأرضِ مَن ذَا الَّذِى يَشفَعُ عِندَهُ إلّا بِإذنِهِ يَعلَمُ مَا بَينَ أيدِيهِم وَ مَا خَلفَهُم: مر او راست آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است، كيست كه بدون اذن او، نزد او شفاعتى كند؟ او می داند اعمالى را كه يك يك آنان كرده اند، و همچنين آثاری كه از خود به جاى نهاده اند».
 
و نيز فرموده: «إنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الأرضِ فِى سِتَّةِ أيّامٍ ثُمَّ استَوَى عَلَى العَرشِ يُدَبِّرُ الأمرَ مَا مِن شَفِيعٍ إلّا مِن بَعدِ إذنِهِ: به درستى پروردگار شما تنها اللّه است، كه آسمان ها و زمين را در شش روز بيافريد، آنگاه بر عرش مسلط گشته، تدبير امر نمود، هيچ شفيعى نيست مگر بعد از آن كه او اجازه دهد».  
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۲۳۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۲۳۶ </center>
و نيز فرموده : «'''و قالوا اتخذ الرحمن ولدا، سبحانه ، بل عباد مكرمون ، لا يسبقونه بالقول ، و هم بامره يعملون ، يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم ، و لا يشفعون الا لمن ارتضى ، و هم من خشيته مشفقون '''»، (گفتند: خدا فرزندى گرفته ، منزه است خدا، بلكه فرشتگان بندگان آبرومند اويند كه در سخن از او پيشين مى گيرند، و بامر او عمل مى كنند، و او ميداند آنچه را كه آنان مى كنند، و آنچه اثر كه دنبال كرده هايشان ميماند، و ايشان شفاعت نمى كنند، مگر كسى را كه خدا راضى باشد، و نيز ايشان از ترس او همواره در حالت اشفاقند)،،
و نيز فرموده: «وَ قَالُوا اتَّخَذَ الرَّحمَنُ وَلَداً سُبحَانَهُ بَل عِبَادٌ مُكرَمُونَ لَا يَسبِقُونَهُ بِالقَولِ وَ هُم بِأمرِهِ يَعمَلُونَ يَعلَمُ مَا بَينَ أيدِيهِم وَ مَا خَلفَهُم وَ لَا يَشفَعُونَ إلّا لِمَنِ ارتَضَى وَ هُم مِن خَشيَتِهِ مُشفِقُونَ: گفتند: خدا فرزندى گرفته، منزه است خدا، بلكه فرشتگان بندگان آبرومند اويند كه در سخن از او پيشين مى گيرند، و به امر او عمل مى كنند، و او می داند آنچه را كه آنان مى كنند، و آنچه اثر كه دنبال كرده هايشان می ماند، و ايشان شفاعت نمى كنند، مگر كسى را كه خدا راضى باشد، و نيز ايشان از ترس او همواره در حالت اشفاق اند».
 
و نيز فرموده: «وَ لَا يَملِكُ الَّذِينَ يَدعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَة إلّا مَن شَهِدَ بِالحَقِّ وَ هُم يَعلَمُونَ: آن هایی كه مشركان به جاى خدا مى خوانند، مالك شفاعت كسى نيستند، تنها كسانى می توانند به درگاه او شفاعت كنند، كه به حق شهادت داده باشند، و در حالى داده باشند، كه عالم باشند».
 
و نيز فرموده: «لَا يَملِكُونَ الشَّفَاعَة إلّا مَن اتَّخَذَ عِندَ الرَّحمَان عَهداً: مالك شفاعت نيستند، مگر تنها كسانی كه نزد خدا عهدى داشته باشند».


و نيز فرموده : «'''و لا يملك الذين يدعون من دونه الشفاعه ، الا من شهد بالحق ، و هم يعلمون '''»، (آنهائيكه مشركين بجاى خدا مى خوانند، مالك شفاعت كسى نيستند، تنها كسانى ميتوانند بدرگاه او شفاعت كنند، كه بحق شهادت داده باشند، و در حالى داده باشند، كه عالم باشند).
و نيز فرموده: «يَومَئِذٍ لَا تَنفَعُ الشَّفَاعَة إلّا مَن أذِنَ لَهُ الرَّحمَانُ وَ رَضِىَ لَهُ قَولاً يَعلَمُ مَا بَينَ أيدِيهِم وَ مَا خَلفَهُم  وَ لَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلماً: امروز شفاعت سودى نمى بخشد، مگر از كسى كه رحمان به او اجازه داده باشد، و سخن او را پسنديده باشد، او به آنچه مردم كرده اند، و نيز به آنچه آثار پشت سر نهاده اند، داناست، و مردم به او احاطه علمى ندارند».


و نيز فرموده : «'''لا يملكون الشفاعه ، الا من اتخذ عند الرحمن عهدا'''»، (مالك شفاعت نيستند، مگر تنها كسانيكه نزد خدا عهدى داشته باشند)، و نيز فرموده ، «'''يومئذ لا تنفع الشفاعه ، الا من اذن له الرحمن ، و رضى له قولا، يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم ، و لا يحيطون به علما'''»، (امروز شفاعت سودى نمى بخشد، مگر از كسى كه رحمان باو اجازه داده باشد، و سخن او را پسنديده باشد، او بآنچه مردم كرده اند، و نيز بآنچه آثار پشت سر نهاده اند، دانا است ، و مردم باو احاطه علمى ندارند).
و نيز فرموده: «وَ لَا تَنفَعُ الشَّفَاعَة عِندَهُ إلّا لِمَن أذِنَ لَهُ: شفاعت نزد او براى كسى سودى نمی دهد، مگر كسى كه برايش اجازه داده باشد».  


و نيز فرموده : «'''و لا تنفع الشفاعه عنده ، الا لمن اذن له '''»، (شفاعت نزد او براى كسى سودى نميدهد، مگر كسى كه برايش اجازه داده باشد)، و نيز فرموده : «'''و كم من ملك فى السموات ، لا تغنى شفاعتهم شيئا الا من بعد ان ياذن اللّه لمن يشاء و يرضى '''»: (چه بسيار فرشتگان كه در آسمانهايند، و شفاعتشان هيچ سودى ندارد، مگر بعد از آنكه خدا براى هر كه بخواهد اذن دهد).
و نيز فرموده: «وَ كَم مِن مَلَكٍ فِى السَّمَاوات لَا تُغنِى شَفَاعَتُهُم شَيئاً إلّا مِن بَعدِ أن يَاذَنَ اللّهُ لِمَن يَشَاءُ وَ يَرضَى: چه بسيار فرشتگان كه در آسمان هايند، و شفاعتشان هيچ سودى ندارد، مگر بعد از آن كه خدا براى هر كه بخواهد اذن دهد».
<span id='link273'><span>
<span id='link273'><span>
==طريق جمع بين دو دسته آيات ==
==طريق جمع بين دو دسته آيات ==
اين آيات بطوريكه ملاحظه مى فرمائيد، يا شفاعت را مختص بخداى (عز اسمه ) مى كند، مانند سه آيه اول ، و يا آن را عموميت ميدهد، و براى غير خدا نيز اثبات مى كند، اما با اين شرط كه خدا باو اذن داده باشد، و بشفاعتش راضى باشد، و امثال اين شروط.
اين آيات بطوريكه ملاحظه مى فرمائيد، يا شفاعت را مختص بخداى (عز اسمه ) مى كند، مانند سه آيه اول ، و يا آن را عموميت ميدهد، و براى غير خدا نيز اثبات مى كند، اما با اين شرط كه خدا باو اذن داده باشد، و بشفاعتش راضى باشد، و امثال اين شروط.
۲۰٬۳۳۹

ویرایش