۱۵٬۹۷۷
ویرایش
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
<span id='link49'><span> | <span id='link49'><span> | ||
==سفارشات رسول خدا به ابوذر | ==توضیح سفارشات رسول خدا «ص»، به ابوذر == | ||
و در | و در عدّة الداعى روايت كرده كه رسول خدا «ص» به ابوذر فرمود: | ||
اى اباذر! مى خواهى كلماتى به تو بياموزم كه خداى عزوجل به وسيله آن ها به تو سود رساند؟ | |||
ابوذر مى گويد گفتم: بله، يا رسول الله! | |||
فرمود: خدا را پاس دار، تا خدا پاست بدارد. خدا را در نظر بگير، تا همه جا او را پيش رويت ببينى. در حال رفاه و خوشى به ياد او باش، تا در حال شدت به يادت باشد، و هر وقت خواستى درخواستى كنى، از خدا بكن، و چون خواستى بى نياز باشى، اين بى نيازى را از راه اعتماد به خدا كسب كن. | |||
پس بدان كه قلم قضا بر آنچه كه تا روز قيامت خواهد شد، جريان يافته و همه را نوشته، و اگر تمامى خلائق جمع شوند تا خيرى به تو برسانند كه خدا برايت ننوشته، نخواهند توانست. | |||
مؤلف: اين كه فرمود: «در حال رفاه و خوشى به ياد او باش، تا در حال شدّت به يادت باشد»، معنايش اين است كه در حال خوشى دعا كن و خدا را فراموش مكن، تا در حال شدّت، همان دعايت را مستجاب كند و فراموشت نكند. چون كسى كه پروردگار خود را در حال خوشى فراموش كند، به طور قطع چنين پنداشته كه اسباب ظاهرى در فراهم ساختن رفاه او مستقل از خدايند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۵۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۵۶ </center> | ||
وقتى در حال | آن وقت، صاحب چنين پنداری وقتى در حال شدّت پروردگار خود را مى خواند، معناى اين خواندنش، اين است كه خداى تعالى، تنها در حال شدّت، ربّ و مدبّر اوست، و حال آن كه خداى تعالى اين طور نيست، بلكه در هرحال، چه شدّت و چه رخا ربوبيت دارد. در نتيجه صاحب اين پندار، نه در حال رفاه خداى عالم و آفريدگار خود را خوانده، و نه در حال شدّت، بلكه ديگرى را خوانده. | ||
و اين معنا در | |||
و اين | و اين معنا در بعضى روايات به زبانى ديگر آمده. مثلا در كتاب مكارم الاخلاق، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: | ||
كسى كه از پيش دعا كرده باشد، هنگام نزول بلا دعايش مستجاب مى شود. | |||
و بعضى گفته اند: دعا صوتى است پسنديده كه در رسيدنش به آسمان چيزى جلوگيرش نيست، و كسى كه قبل از گرفتارى دعا نكرده باشد، دعاى در هنگام نزول بلايش مستجاب نمى شود، و ملائكه مى گويند اين صداى كيست كه تاكنون نشنيده و آن را نمى شناسيم؟ (تا آخر حديث). | |||
و اين معنا، از اطلاق آيه: «نَسُوا اللهَ فَنَسِيَهُم» استفاده مى شود. و اين معنا با رواياتى كه مى گويد: «دعا با انقطاع از خلق رد نمى شود»، منافات ندارد. براى اين كه مطلق شدّت و بلا، غير انقطاع كامل است. | |||
(و از مجموع دو دسته روايات چنين بر مى آيد: آن كسى كه در حال خوشى دعا ندارد و با خدا كارى ندارد، در حال شدّت هم، انقطاع كامل برايش دست نمى دهد. باز هم كه دعا كند، گوشه چشمش به اسباب ظاهرى است، نمى تواند به كلّى از آن ها قطع اميد كند). | |||
<span id='link50'><span> | <span id='link50'><span> | ||
==اشاره به رابطه دعا با اسباب عادى در فرمايش پيامبر(ص ) == | ==اشاره به رابطه دعا با اسباب عادى در فرمايش پيامبر(ص ) == | ||
و اينكه فرمود: (و چون درخواست ى داشتى از خدا بخواه ، و چون خواست ى بى نياز باشى با ياد خدا بى نيازى را به دست آر...)، ارشاد است به اينكه وقتى مى خواهى درخ واست ى بكنى ، و يا كمكى بطلبى ، اين سؤ ال و است عانت را حقيقتا بكن ، وسؤ ال و است عانت حقيقى آن است كه از خداى تعالى بشود، چون اسباب عادى كه در دسترس ما هست سببيتشان همه محدود به آن مقدارى است كه خدا برايشان مقدر كرده ، نه آنطور كه به نظر ما مى رسد، و خيال مى كنيم در مقابل خدا آنها هم سبب مستقل در تاءثرند، بلكه اين اسباب تنها طريقيت و وساطت در ايصال دارند، و گرنه كار همه اش به دست خداى تعالى است . | و اينكه فرمود: (و چون درخواست ى داشتى از خدا بخواه ، و چون خواست ى بى نياز باشى با ياد خدا بى نيازى را به دست آر...)، ارشاد است به اينكه وقتى مى خواهى درخ واست ى بكنى ، و يا كمكى بطلبى ، اين سؤ ال و است عانت را حقيقتا بكن ، وسؤ ال و است عانت حقيقى آن است كه از خداى تعالى بشود، چون اسباب عادى كه در دسترس ما هست سببيتشان همه محدود به آن مقدارى است كه خدا برايشان مقدر كرده ، نه آنطور كه به نظر ما مى رسد، و خيال مى كنيم در مقابل خدا آنها هم سبب مستقل در تاءثرند، بلكه اين اسباب تنها طريقيت و وساطت در ايصال دارند، و گرنه كار همه اش به دست خداى تعالى است . |
ویرایش