۲۰٬۸۸۷
ویرایش
خط ۲۰۹: | خط ۲۰۹: | ||
==معناى «واحد» در آیه: «إلَهٌ وَاحِدٌ»== | ==معناى «واحد» در آیه: «إلَهٌ وَاحِدٌ»== | ||
«'''وَ إلَهكُمُ إلَهٌ وَاحِدٌ'''»: در سابق، در تفسير «بِسمِ اللّه» در اول كتاب، تفسير سوره «حمد»، معناى كلمۀ «إلَه» گذشت. | «'''وَ إلَهكُمُ إلَهٌ وَاحِدٌ'''»: در سابق، در تفسير «بِسمِ اللّه» در اول كتاب، در تفسير سوره «حمد»، معناى كلمۀ «إلَه» گذشت. | ||
و اما معناى كلمۀ «وَاحِد»: بايد دانست كه مفهوم وحدت از مفاهيم بديهى است كه در تصور آن، هيچ حاجت به آن نيست كه كسى آن را برايمان معنا كند و بفهماند كه «وحدت»، يعنى چه. چيزى كه هست، موارد استعمال آن مختلف است. چه بسا چيزى را به خاطر يكى از اوصافش واحد بدانند و مثلا بگويند: «مردى واحد»، «عالمى واحد»، «شاعرى واحد»، كه مى فهماند صفت مردانگى و علم و شعر كه در اوست، شركت و كثرت نمى پذيرد، و درست هم هست. چون رجوليتى كه در زيد است، قابل قسمت ميان او و غير او نيست. به خلاف رجوليتى كه در زيد و عمرو است - كه دو مردند - و دو رجوليت دارند و مفهوم رجوليت در بين آن دو، تقسيم شده و كثرت پذيرفته است. | و اما معناى كلمۀ «وَاحِد»: بايد دانست كه مفهوم وحدت از مفاهيم بديهى است كه در تصور آن، هيچ حاجت به آن نيست كه كسى آن را برايمان معنا كند و بفهماند كه «وحدت»، يعنى چه. چيزى كه هست، موارد استعمال آن مختلف است. چه بسا چيزى را به خاطر يكى از اوصافش واحد بدانند و مثلا بگويند: «مردى واحد»، «عالمى واحد»، «شاعرى واحد»، كه مى فهماند صفت مردانگى و علم و شعر كه در اوست، شركت و كثرت نمى پذيرد، و درست هم هست. چون رجوليتى كه در زيد است، قابل قسمت ميان او و غير او نيست. به خلاف رجوليتى كه در زيد و عمرو است - كه دو مردند - و دو رجوليت دارند و مفهوم رجوليت در بين آن دو، تقسيم شده و كثرت پذيرفته است. |
ویرایش