گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۷۹: خط ۱۷۹:
<span id='link172'><span>
<span id='link172'><span>


==استشهاد به چند آيه براى اثبات تبعيت حكم حيات اخروى از حيات دنيوى ==
و اما در آيات قسم دوّم - كه بسيار زيادند - چند آيه را به عنوان نمونه در اين جا مى آوريم، تا خواننده، خودش داورى كند كه از ظاهر آن، چه استفاده می شود؟ آيا همان طور كه ما فهميده ايم، زندگى آخرت تابع حكم زندگى دنيا هست، يا نه؟ و آيا از آن ها بر نمى آيد كه جزاى در آن زندگى، عين اعمال دنياست:  
و اما در آيات قسم دوّم - كه بسيار زيادند - چند آيه را به عنوان نمونه در اين جا مى آوريم، تا خواننده، خودش داورى كند كه از ظاهر آن، چه استفاده می شود؟ آيا همان طور كه ما فهميده ايم، زندگى آخرت تابع حكم زندگى دنيا هست، يا نه؟ و آيا از آن ها بر نمى آيد كه جزاى در آن زندگى، عين اعمال دنياست:  


* «'''لا تعتذروا اليوم إنّما تجزون ما كنتم تعملون'''»: (امروز ديگر عذرخواهى مكنيد، چون به غير كرده هاى خود، پاداشى داده نمی شويد).
* «لَا تَعتَذِرُوا اليَومَ إنَّمَا تُجزَونَ مَا كُنتُم تَعمَلُونَ»: امروز ديگر عذرخواهى مكنيد، چون به غير كرده هاى خود، پاداشى داده نمی شويد.


* «'''ثُمّ توفّى كلّ نفس ما كسبت'''»: (سپس به هر كس آنچه را كه خود انجام داده، به تمام و كمال داده می شود).
* «ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفسٍ مَا كَسَبَت»: سپس به هر كس آنچه را كه خود انجام داده، به تمام و كمال داده می شود.


* «'''فاتّقوا النّار الّتى وقودها النّاس و الحجارة'''»: (پس بترسيد از آتشى كه آتشگيرانه اش، مردم و سنگ اند).  
* «فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الحِجَارَةُ»: پس بترسيد از آتشى كه آتشگيرانه اش، مردم و سنگ اند.  


* «'''فليدع نادية سندع الزبانية'''»: (پس باشگاه خود را صدا بزند و ما به زودى، مأموران دوزخ را صدا مى زنيم).  
* «فَليَدعُ نَادِيَةٌ * سَنَدعُ الزَّبَانِيَة»: پس باشگاه خود را صدا بزند و ما به زودى، مأموران دوزخ را صدا مى زنيم.  


* «'''يوم تجد كلّ نفس ما عملت من خير محضرا، و ما عملت من سوء'''»: (روزي كه هر كس، آنچه را كه از خير و شر انجام داده، حاضر مى يابد).
* «يَومَ تَجِدُ كُلُّ نَفسٍ مَا عَمِلَت مِن خَيرٍ مُحضَراً وَ مَا عَمِلَت مِن سُوءٍ»: روزی كه هر كس، آنچه را كه از خير و شر انجام داده، حاضر مى يابد.
   
   
* «'''ما تأكلون فى بطونهم إلّا النّار'''»: (آن ها كه مال يتيم را می خورند، جز آتش در درون خود نمى كنند).  
* «مَا تَأكُلُونَ فِى بُطُونِهِم إلّا النَّارُ»: آن ها كه مال يتيم را می خورند، جز آتش در درون خود نمى كنند.  


* «'''إنّما يأكلون فى بطونهم نارا'''»: (آن ها كه ربا مى خورند، در شكم خود آتش فرو مى كنند).
* «إنَّمَا يَأكُلُونَ فِى بُطُونِهِم نَاراً»: آن ها كه ربا مى خورند، در شكم خود آتش فرو مى كنند.


و به جان خودم، اگر در قرآن كريم در اين باره، هيچ آيه اى نبود به جز آيه: «'''لقد كنت فى غفلة من هذا، فكشفنا عنك غطائك، فبصرك اليوم حديد'''»: (تو از اين زندگى غافل بودى، ما پرده ات را كنار زديم، اينك ديدگانت خيره شده است)؛ كافى بود. چون لغت «غفلت» در موردى استعمال می شود كه آدمى از چيزی كه پيش روى او و حاضر نزد اوست، بى خبر بماند. نه در مورد چيزی كه اصلا وجود ندارد، و بعدها موجود می شود.  
و به جان خودم، اگر در قرآن كريم در اين باره، هيچ آيه اى نبود به جز آيه: «لَقَد كُنتَ فِى غَفلَةٍ مِن هَذَا فَكَشَفنَا عَنكَ غِطَائَكَ فَبَصَرُكَ اليَومَ حَدِيدٌ»: تو از اين زندگى غافل بودى، ما پرده ات را كنار زديم، اينك ديدگانت خيره شده است»؛ كافى بود. چون لغت «غفلت» در موردى استعمال می شود كه آدمى از چيزی كه پيش روى او و حاضر نزد اوست، بى خبر بماند. نه در مورد چيزی كه اصلا وجود ندارد، و بعدها موجود می شود.  


پس معلوم می شود: زندگى آخرت در دنيا نيز هست، لیكن پرده اى ميان ما و آن حائل شده. ديگر اين كه: كشف غطا و پرده بردارى از چيزى می شود كه موجود و در پسِ پرده است. اگر آنچه در قيامت آدمى مى بيند، در دنيا نباشد، صحيح نيست در آن روز، به انسان ها بگويند: «تو از اين زندگى در غفلت بودى، و اين زندگى برايت مستور و در پرده بود، ما پرده ات را برداشتيم»، و در نتيجه غفلت مبدّل به مشاهده گشت.
پس معلوم می شود: زندگى آخرت در دنيا نيز هست، لیكن پرده اى ميان ما و آن حائل شده.  
 
ديگر اين كه: كشف غطا و پرده بردارى از چيزى می شود كه موجود و در پسِ پرده است. اگر آنچه در قيامت آدمى مى بيند، در دنيا نباشد، صحيح نيست در آن روز، به انسان ها بگويند: «تو از اين زندگى در غفلت بودى، و اين زندگى برايت مستور و در پرده بود، ما پرده ات را برداشتيم»، و در نتيجه غفلت مبدّل به مشاهده گشت.


و به جان خودم سوگند، اگر شما خواننده عزيز، از نفس خود خواهش كنيد كه شما را به بيان و عبارتى راهنمایى كند كه اين معانى را برساند، بدون اين كه پاى مجازگویى در كار داشته باشد، نفس شما خواهش شما را اجابت نمى كند، مگر به عين همين بيانات، و اوصافی كه قرآن كريم بدان نازل شده.
و به جان خودم سوگند، اگر شما خواننده عزيز، از نفس خود خواهش كنيد كه شما را به بيان و عبارتى راهنمایى كند كه اين معانى را برساند، بدون اين كه پاى مجازگویى در كار داشته باشد، نفس شما خواهش شما را اجابت نمى كند، مگر به عين همين بيانات، و اوصافی كه قرآن كريم بدان نازل شده.
۲۰٬۳۳۹

ویرایش