۲۰٬۳۹۶
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
<span id='link53'><span> | <span id='link53'><span> | ||
== | ==احتجاج دوم براى توحيد خداوند، با استناد به مسأله ابداء و اعاده خلق == | ||
«'''قُلْ هَلْ مِن شُرَكائكُم مَّن يَبْدَؤُا الخَْلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُا الخَْلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ...'''»: | «'''قُلْ هَلْ مِن شُرَكائكُم مَّن يَبْدَؤُا الخَْلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُا الخَْلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ...'''»: | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
منظور از جمله: «مَن لَا يَهِدِّى إلّا أن يُهدَى»، كسى است كه به خودى خود راه را نمى يابد، و اين دو طايفه را شامل مى شود. يكى آن كسانى را كه اگر هدايت مى شوند، به وسيله غير خود مى شوند و يكى آن كسانى كه اصلا هدايت نمى شوند. نه به خودى خود و نه به وسيله غير، نظير بت ها و خدايان دروغين كه قابليت هدايت به وسيله غير را ندارند. چون جملۀ «إلّا أن يُهدَى»، استثناء از جمله: «مَن لَا يهدى» است، و اين جمله بايد دو طایفه را شامل بشود، تا طايفه هدايت پذير به وسيله غير از آن استثناء شود. | منظور از جمله: «مَن لَا يَهِدِّى إلّا أن يُهدَى»، كسى است كه به خودى خود راه را نمى يابد، و اين دو طايفه را شامل مى شود. يكى آن كسانى را كه اگر هدايت مى شوند، به وسيله غير خود مى شوند و يكى آن كسانى كه اصلا هدايت نمى شوند. نه به خودى خود و نه به وسيله غير، نظير بت ها و خدايان دروغين كه قابليت هدايت به وسيله غير را ندارند. چون جملۀ «إلّا أن يُهدَى»، استثناء از جمله: «مَن لَا يهدى» است، و اين جمله بايد دو طایفه را شامل بشود، تا طايفه هدايت پذير به وسيله غير از آن استثناء شود. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۸۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۸۳ </center> | ||
==نقد اقوال برخی از مفسران، در معناى آیه: «أمَّن لَا يَهِدِّى إلّا أن يُهدَى»== | ==نقد اقوال برخی از مفسران، در معناى آیه: «أمَّن لَا يَهِدِّى إلّا أن يُهدَى»== | ||
و در جملۀ «أن يُهدَى»، فعلى آمده كه حرف «أن» مصدرى بر سرش در آمده، كه كارش اين است كه به فعل معناى مصدرى مى دهد، و جمله فعليه اى كه اين چنين تأويل به مصدر برود، دلالتى بر تحقق ندارد. به خلاف خود مصدر كه به معمولش اضافه شود. | و در جملۀ «أن يُهدَى»، فعلى آمده كه حرف «أن» مصدرى بر سرش در آمده، كه كارش اين است كه به فعل معناى مصدرى مى دهد، و جمله فعليه اى كه اين چنين تأويل به مصدر برود، دلالتى بر تحقق ندارد. به خلاف خود مصدر كه به معمولش اضافه شود. |
ویرایش