گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۱۹۸: خط ۱۹۸:


==وعدۀ خداى تعالى، تخلف ناپذیر است ==
==وعدۀ خداى تعالى، تخلف ناپذیر است ==
و قول خداى تعالى همان فعل او است ، به اين معنا كه او كارى را كه مى كند آن كار به خودى خود بر مقصود او دلالت مى كند. خوب ، با اينكه معناى قول خدا اين است ديگر چگونه ممكن است كه در قول او دروغ راه يابد، با اينكه قول او متن عالم خارج است و عين خارجى است ، قول او منم و توئى و سراسر اين عالم است كه هيچ جاى آن دروغ نيست ، دروغ و خطا مختص به مفاهيم ذهنى است ، هر مفهوم ذهنى كه با خارج منطبق باشد حقيقت است و خبر دادن از آن خبرى است راست ، و هر مفهوم ذهنى كه با خارج منطبق نباشد خلاف حقيقت است و خبر
و قول خداى تعالى، همان فعل اوست، به اين معنا كه او كارى را كه مى كند، آن كار به خودى خود، بر مقصود او دلالت مى كند. خوب، با اين كه معناى قول خدا، اين است ديگر چگونه ممكن است كه در قول او دروغ راه يابد، با اين كه قول او، متن عالَم خارج است و عين خارجى است، قول او منم و تویى و سراسر اين عالَم است كه هيچ جاى آن دروغ نيست، دروغ و خطا مختص به مفاهيم ذهنى است، هر مفهوم ذهنى كه با خارج منطبق باشد، حقيقت است و خبر دادن از آن خبرى است راست، و هر مفهوم ذهنى كه با خارج منطبق نباشد، خلاف حقيقت است و خبر دادن از آن خبرى است دروغ.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۱۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۱۲ </center>
دادن از آن خبرى است دروغ . و همچنين چگونه ممكن است وعده او باطل باشد با اينكه وعده او عبارت است از همان عملى كه او با ما خواهد كرد و فعلا براى ما غايب است و جنبه آينده را دارد كه احتمال دارد تحقق بيابد و يا تحقق نيابد، ولى براى خداى تعالى كه كليه اسباب را به سوى آن وعده متوجه ساخته غايب نيست و ردخور ندارد.
و همچنين چگونه ممكن است وعده او باطل باشد، با اين كه وعده او عبارت است از همان عملى كه او با ما خواهد كرد و فعلا براى ما غايب است و جنبه آينده را دارد، كه احتمال دارد تحقق بيابد و يا تحقق نيابد، ولى براى خداى تعالى، كه كليه اسباب را به سوى آن وعده متوجه ساخته، غايب نيست و ردخور ندارد.


پس دقت نظر در اين حقايق معناى ملك خداى تعالى نسبت به آسمانها و زمين را براى دانش پژوه متدبر روشن مى سازد و نيز روشن مى سازد كه لازمه اين چنين مالكيت اين است كه وعده او حق و غير قابل ترديد باشد، و ترديد آن به جز جهل به مقام خداى تعالى هيچ انگيزه اى نداشته باشد.
پس دقت نظر در اين حقايق معناى ملك خداى تعالى، نسبت به آسمان ها و زمين را براى دانش پژوه متدبر روشن مى سازد و نيز روشن مى سازد كه لازمه اين چنين مالكيت، اين است كه وعدۀ او حق و غيرقابل ترديد باشد، و ترديد آن، به جز جهل به مقام خداى تعالى، هيچ انگيزه اى نداشته باشد.




۲۰٬۸۶۰

ویرایش