۱۹٬۲۹۹
ویرایش
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
<span id='link46'><span> | <span id='link46'><span> | ||
==سه حجت | ==سه حجت قاطع، بر ربوبيت خداوند متعال، عليه مشركان == | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | <center> «'''بیان آیات'''» </center> | ||
اين | اين آيات، حجت هایى است قاطع بر ربوبيت خداى تعالى، و به رسول گرامى خود دستور مى دهد كه اين حجت ها را عليه مشركان اقامه نمايد. و اين حجت ها، سه حجت است كه از نظر دقت و متانت، داراى ترتيب اند: | ||
حجت اول از راهى اقامه شده كه وثنى ها و بت پرستان آن را معتبر مى | حجت اول: از راهى اقامه شده كه وثنى ها و بت پرستان آن را معتبر مى دانستند. چون بت پرستان با پرستش بت ها، ارباب بت ها را مى پرستيدند، كه به عقيده آنان، مدبّر عالَم كون بودند و هر يك از آن رب هاى گوناگون را به خاطر تدبير خاصى كه آن رب دارد، مى پرستيدند، تا رضايت او را جلب نموده، از بركات مخصوصى كه آن ربّ داشت، بهره مند شده ، از خشم و عقوبتش ايمن گردند. | ||
و | مثلا ساكنان لب درياها، ربّ دريا را مى پرستيدند و ساكنان كوهستان ها، ربّ كوه ها را و ساكنان بيابان ها، ربّ بيابان ها را، و همچنين اهل هر رشته از علوم و صناعات و اهل جنگ و غارت و هر طایفه اى ديگر، ربّ آن ها را مى پرستيدند، كه تدبير آن رب با هدفى كه آنان از عبادت داشتند، تناسب داشت، تا آن رب از پرستندۀ خود راضى شود، و با رضايت خود، بركاتش را بر او ارزانى داشته، خشم و غضبش را از او باز دارد. | ||
پس بايد بپذيرند كه همو | و حجتى كه عليه اين عقيده خرافى اقامه شده، اين است كه: تدبير عالَم انسانى و ساير موجودات، همه و همه، به دست خداى سبحان است، نه به دست غير او، و مشركان اعتراف دارند كه خالق كلّ عالَم، خداست و بس. | ||
پس بايد بپذيرند كه همو مدبّر كلّ عالَم است، (و اوست كه هر چيزى را در جاى خود آفريده. پس واجب است تنها او را يگانه در ربوبيت دانسته غير او را نپرستند). | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۷۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۷۱ </center> | ||
و حجت دوم از راهى اقامه شده كه عامه | و حجت دوم: از راهى اقامه شده كه عامه مؤمنان، آن را معتبر مى دانند. مؤمنان در بسيارى موارد توجهى به لذائذ مادى زخارف اين نشئه ندارند، و بيشتر اعتنايشان به زندگى اخروى است، كه سعادت و شقاوت آن، جزاى اعمال ايشان است، و وقتى بينه و دليل عقلى بر قطعى بودن معادى همانند آغاز خلقت قائم شود، قهرا بر هر مؤمن واجب مى شود، كه به غير خداى سبحان، كسى را نپرستد، و به جز او، به طمع پاداش و ترس از عقاب، اربابى اتخاذ نكند. | ||
و حجت سوم: حجتى است كه قلوب خاصه از مؤمنان متمايل بدان است و آن، اين است كه در نظر عقل، تنها چيزى كه بايد پيروى شود، حق است. و از آن جا كه يگانه راهنماى به سوى حق، خداى سبحان است، نه آن ربۀ هاى دروغينى كه مشركان به جاى خداى سبحان مى پرستند، پس به حكم عقل، تنها معبودى كه بايد پيروى شود، خداى تعالى است، نه آن اربابى كه مشركان، آن ها را خدا مى خوانند. | |||
و | و بزودى، در تفسير آيات مورد بحث، بيانى كه اين حجت هاى سه گانه را توضيح داده، بيش از اين روشن سازد، خواهد آمد - إن شاء اللّه تعالى. | ||
و اگر اين نكته اى كه گفتيم در كار نبود، به حسب | و اگر اين نكته اى كه گفتيم در كار نبود، به حسب ظاهر، جا داشت اول حجت دوم، يعنى آيه «قُل هَل مِن شُرَكَائِكُم ...» ذكر گردد، بعد حجت سوم در مرحله دوم قرار گيرد و سپس حجت اول. چون دومى متعرض توحيد و سومى متعرض نبوت و اولى متعرض معاد است. | ||
و يا ابتدا حجت دومى ذكر | و يا ابتدا حجت دومى ذكر شود، و سپس بين اولى و سومى جمع گردد و بعد از آن قرار داده شود. | ||
<span id='link47'><span> | <span id='link47'><span> |
ویرایش