۲۰٬۵۹۸
ویرایش
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
و نيز در معناى اين آيه، آيات ديگرى است كه دلالت مى كند بر رجوع آدمى به پروردگارش. مانند جملۀ «وَ إلَيهِ تُرجَعُون»، و جملۀ «وَ إلَيهِ تُقلَبُون». | و نيز در معناى اين آيه، آيات ديگرى است كه دلالت مى كند بر رجوع آدمى به پروردگارش. مانند جملۀ «وَ إلَيهِ تُرجَعُون»، و جملۀ «وَ إلَيهِ تُقلَبُون». | ||
بنابراين، براى آدمى كه بر حسب اين ادله به سوى | بنابراين، براى آدمى كه بر حسب اين ادله به سوى پروردگارش بر مى گردد، تعقيب كنندگانى است كه از پيش رو و از پشت سر، مراقب او هستند. | ||
اين هم از مشرب قرآن معلوم و پيداست كه آدمى تنها اين هيكل جسمانى و اين بدن مادى محسوس نيست، بلكه موجودى است مركب از بدن و نفس و شؤون، و امتيازات عمده او كه همه مربوط به نفس او است، نفس او است كه اراده و شعور دارد، و به خاطر داشتن آن، مورد امر و نهى قرار مى گيرد و پاى ثواب و عقاب، راحت و الم، و سعادت و شقاوت به ميان مى آيد، و كارهاى زشت و زيبا از او سر مى زند، و ايمان و كفر را به او نسبت مى دهند، هر چند نفس، بدون بدن كارى نمى كند، وليكن بدن جنبه آلت و ابزارى را دارد كه نفس براى رسيدن به مقاصد و هدف هاى خود، آن را به كار مى برد. | اين هم از مشرب قرآن معلوم و پيداست كه آدمى تنها اين هيكل جسمانى و اين بدن مادى محسوس نيست، بلكه موجودى است مركب از بدن و نفس و شؤون، و امتيازات عمده او كه همه مربوط به نفس او است، نفس او است كه اراده و شعور دارد، و به خاطر داشتن آن، مورد امر و نهى قرار مى گيرد و پاى ثواب و عقاب، راحت و الم، و سعادت و شقاوت به ميان مى آيد، و كارهاى زشت و زيبا از او سر مى زند، و ايمان و كفر را به او نسبت مى دهند، هر چند نفس، بدون بدن كارى نمى كند، وليكن بدن جنبه آلت و ابزارى را دارد كه نفس براى رسيدن به مقاصد و هدف هاى خود، آن را به كار مى برد. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
و اين معقباتى كه خداوند از آن ها خبر داده، در اين گونه امور از نظر ارتباطش به انسان ها دخل و تصرف هايى دارند، و اين انسان، كه خداوند او را توصيف كرده به اين كه: مالك نفع و ضرر، مرگ و حيات، و بعث و نشور خود نيست و قدرت بر حفظ هيچ يك از خود و آثار خود را ندارد. چه آن ها كه حاضرند و چه آن ها كه غائب اند، و اين خداى سبحان است كه او و آثار حاضر و غائب او را حفظ مى كند، و در عين اين كه فرموده: «اللّهُ حَفِيظٌ عَلَيهِم». و نيز فرموده: «وَ رَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَئٍ حَفِيظٌ». در عين حال وسائطى را هم در اين حفظ كردن، اثبات نموده و مى فرمايد: «وَ إنَّ عَلَيكُم لَحَافِظِينَ». | و اين معقباتى كه خداوند از آن ها خبر داده، در اين گونه امور از نظر ارتباطش به انسان ها دخل و تصرف هايى دارند، و اين انسان، كه خداوند او را توصيف كرده به اين كه: مالك نفع و ضرر، مرگ و حيات، و بعث و نشور خود نيست و قدرت بر حفظ هيچ يك از خود و آثار خود را ندارد. چه آن ها كه حاضرند و چه آن ها كه غائب اند، و اين خداى سبحان است كه او و آثار حاضر و غائب او را حفظ مى كند، و در عين اين كه فرموده: «اللّهُ حَفِيظٌ عَلَيهِم». و نيز فرموده: «وَ رَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَئٍ حَفِيظٌ». در عين حال وسائطى را هم در اين حفظ كردن، اثبات نموده و مى فرمايد: «وَ إنَّ عَلَيكُم لَحَافِظِينَ». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۴۲۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۴۲۲ </center> | ||
پس اگر خداى تعالى، آثار حاضر و غايب انسانى را به وسيله اين وسائط كه گاهى آن ها را «حافظين» ناميده و گاهى «مُعقّبات» خوانده، حفظ نمى فرمود، هر آينه فنا و نابودى از هر جهت آن ها را احاطه نموده و هلاكت از پيش رو و پشت سر به سويشان مى شتافت. | پس اگر خداى تعالى، آثار حاضر و غايب انسانى را به وسيله اين وسائط كه گاهى آن ها را «حافظين» ناميده و گاهى «مُعقّبات» خوانده، حفظ نمى فرمود، هر آينه فنا و نابودى از هر جهت آن ها را احاطه نموده و هلاكت از پيش رو و پشت سر به سويشان مى شتافت. |
ویرایش