۱۵٬۹۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
و بعضى ديگر كه گفته اند: مراد از دوستى در آيه اى كه انكارش مى كند، دوستى طبيعى و ناشى از فعل و انفعالات نفس است، به خلاف آن دوستى ديگر، كه دوستى خدايى است. در حقيقت برگشتش به همان حرفى است كه ما گفتيم. | و بعضى ديگر كه گفته اند: مراد از دوستى در آيه اى كه انكارش مى كند، دوستى طبيعى و ناشى از فعل و انفعالات نفس است، به خلاف آن دوستى ديگر، كه دوستى خدايى است. در حقيقت برگشتش به همان حرفى است كه ما گفتيم. | ||
<span id='link58'><span> | <span id='link58'><span> | ||
==استدلال بر | ==استدلال بر اختصاص تدبير عام موجودات، به خداوند تعالی == | ||
«'''اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ | «'''اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الاَرْض ...'''»: | ||
بعد از آن كه داستان شريك قرار دادن براى خدا را از ناحيه مشركان و اضلال و تهديد ايشان به آتش دوزخ را تمام نمود، اينك در اين آيه و دو آيه بعد، استدلال بر اختصاص ربوبيت براى خداى تعالى را ايراد مى فرمايد، و آن را از راه اختصاص تدبير عام موجودات، از قبيل نظام خلقت و فرستادن آب از آسمان و بيرون كردن رزق از زمين و تسخير درياها (كشتى ها) و نهرها و آفتاب و ماه، و شب و روز، به نتيجه مى رساند. | بعد از آن كه داستان شريك قرار دادن براى خدا را از ناحيه مشركان و اضلال و تهديد ايشان به آتش دوزخ را تمام نمود، اينك در اين آيه و دو آيه بعد، استدلال بر اختصاص ربوبيت براى خداى تعالى را ايراد مى فرمايد، و آن را از راه اختصاص تدبير عام موجودات، از قبيل نظام خلقت و فرستادن آب از آسمان و بيرون كردن رزق از زمين و تسخير درياها (كشتى ها) و نهرها و آفتاب و ماه، و شب و روز، به نتيجه مى رساند. | ||
و سپس در آخر اين سه آيه، به اين معنا اشاره مى كند كه: اين نعمت ها و ميليون ها نعمت ديگرى كه از | و سپس در آخر اين سه آيه، به اين معنا اشاره مى كند كه: اين نعمت ها و ميليون ها نعمت ديگرى كه از حدّ شمارش بيرون است، همه از ناحيه خداى تعالى به انسان ها داده شده. و همان طور كه گفتيم، بيانات اين سوره، همه در روشنايى دو اسم از اسامى خداى تعالى، يعنى اسم «عزيز» و «حميد» جريان مى يابد. | ||
پس اين كه فرمود: | پس اين كه فرمود: «اللّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الأرضَ»، در معناى اين است كه بگوييم: خداى تعالى، تنها و يگانه ربّ عالَم است، نه اين هايى كه شما براى او شريك قرار داده ايد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۸۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۸۴ </center> | ||
در | در جملۀ «أنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأخرَجَ بِهِ»، مقصود از «سَمَاء» جهت بالا است. يعنى مقصود از اين كلمه، همان معناى لغوى آن است، و مقصود از آب نازل، باران است كه از جهت بالا فرو مى ريزد. پس آب در كره زمين - كه مايه زندگى جنبدگان و نباتات زمين است - همه از باران است. | ||
«'''وَ | «'''وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْك لِتَجْرِى فى الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الاَنْهَارَ'''»: | ||
تسخير كشتی ها براى مردم، به معناى آن است كه آن را وسيله نفع بردن مردم در مقاصدشان قرار دهد، به اين صورت خود آنان و بارهايشان را، از جايى به جاى ديگر حمل كند، بدون اين كه متوقف شوند، و يا در آب فرو روند. | تسخير كشتی ها براى مردم، به معناى آن است كه آن را وسيله نفع بردن مردم در مقاصدشان قرار دهد، به اين صورت خود آنان و بارهايشان را، از جايى به جاى ديگر حمل كند، بدون اين كه متوقف شوند، و يا در آب فرو روند. | ||
و اما اين كه بعضى گفته اند: «تسخير كشتی ها براى بشر به معناى قدرت دادن بشر بر ساختن و به كار بستن كشتى است، و منظور اين است كه خداوند بشر را به چنين طريقه اى آشنا نمود»، معنايى بعيد است | و اما اين كه بعضى گفته اند: «تسخير كشتی ها براى بشر به معناى قدرت دادن بشر بر ساختن و به كار بستن كشتى است، و منظور اين است كه خداوند بشر را به چنين طريقه اى آشنا نمود»، معنايى بعيد است. | ||
چون ظاهر از تسخير چيزى براى ايشان، اين است كه خداوند در آن چيز تصرفى بكند، و آن را موافق با مقاصد و منافع بشر قرار دهد. نه اين كه در خود انسان تصرف كند، و دل و فهم او را ملهم به ساختن آن چيز بنمايد. | |||
چون در ميان نعمت هاى دريایى، كشتى چشمگيرترين آن ها است، نه اين كه منحصر به آن باشد، و شايد همين جهت باعث شده كه مطلب را به عكس بفرمايد. چون مقام گفتار، مقام شمردن نعمت ها است، و نعمت | طبع كلام اقتضاء دارد كه بفرمايد: «وَ سَخَّرَ لَكُمُ البَحرَ لِتَجرِىَ فِيهِ الفُلكُ بِأمرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الأنهَارَ: دريا را براى شما مسخر نمود، تا كشتى ها در آن آمد و شد كنند، و رودخانه ها را براى شما مسخر نمود». ولى اين طور نفرمود، بلكه به عكس فرمود: «كشتى ها را براى شما مسخّر كرد تا به امر خدا در دريا، آمد و شد كنند». | ||
چون در ميان نعمت هاى دريایى، كشتى چشمگيرترين آن ها است، نه اين كه منحصر به آن باشد، و شايد همين جهت باعث شده كه مطلب را به عكس بفرمايد. چون مقام گفتار، مقام شمردن نعمت ها است، و نعمت كشتى، چشم گيرتر است، هرچند كه نعمت دريا بزرگتر است. | |||
و اگر جريان كشتى در دريا را به امر خدا نسبت داده، با اين كه ظاهرا علت هاى طبيعى، از قبيل باد و بخار و ساير عوامل طبيعى آن را به جريان در مى آورند، به اين منظور بوده كه بفهماند خداى تعالى، يگانه سببى است كه هر سبب ديگرى به او منتهى مى گردد. | و اگر جريان كشتى در دريا را به امر خدا نسبت داده، با اين كه ظاهرا علت هاى طبيعى، از قبيل باد و بخار و ساير عوامل طبيعى آن را به جريان در مى آورند، به اين منظور بوده كه بفهماند خداى تعالى، يگانه سببى است كه هر سبب ديگرى به او منتهى مى گردد. | ||
و مقصود از | و مقصود از «أنهَار» در جملۀ «سَخَّرَ لَكُمُ الأنهَار»، آب هاى جارى است كه در مكان هاى مختلف زمين جريان دارد. و تسخير «أنهار»، به اين است كه آن ها را رام بشر كند، تا بشر براى آشاميدن و شستشو و بر طرف كردن كثافات و امثال آن، از آن بهره مند شود. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۸۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۸۵ </center> | ||
و همچنين حيوان و نبات هم كه باز مسخر | و همچنين حيوان و نبات هم كه باز مسخر آدم اند، به وسيله آن براى بشر باقى بمانند. | ||
«'''وَ | «'''وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دَائبَينِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الَّيْلَ وَ النهَارَ'''»: | ||
راغب مى گويد: كلمه | راغب مى گويد: كلمه «دَأب» به معناى ادامه سير است. وقتى گفته مى شود: «فُلَانٌ دَأَبَ فِى السَّيرِ دَأباً»، معنايش اين است كه فلانى همچنان راه را ادامه داد. در قرآن كريم هم، در آيه «وَ سَخَّرَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ دَائِبَين»، به همين معنا آمده. | ||
و نيز | و نيز «دَأب» به معناى عادت هميشگى و مستمر است، به طورى كه دائما بر يك حال بماند. در قرآن آن جا كه فرموده: «كَدَأبِ آلِ فِرعَونَ»، به اين معنا است. يعنى: مانند عادت فرعون كه سال ها بر آن جريان داشت، و معناى آيه روشن است. | ||
<span id='link60'><span> | <span id='link60'><span> | ||
==معناى سؤال و مراد از جمله: «آتاكُم مِن كُلّ مَا سَألتُمُوهُ»== | ==معناى سؤال و مراد از جمله: «آتاكُم مِن كُلّ مَا سَألتُمُوهُ»== | ||
«'''وَ ءَاتَاكُم مِّن كلِّ مَا سأَلْتُمُوهُ وَ إِن تَعُدُّوا نِعْمَت اللَّهِ لا تحْصوهَا إِنَّ الانسانَ لَظلُومٌ كفَّارٌ'''»: | «'''وَ ءَاتَاكُم مِّن كلِّ مَا سأَلْتُمُوهُ وَ إِن تَعُدُّوا نِعْمَت اللَّهِ لا تحْصوهَا إِنَّ الانسانَ لَظلُومٌ كفَّارٌ'''»: |
ویرایش