گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۲۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:


==بحث فلسفى (درباره سنخيت وجودى و رابطه ذاتى بين فعل و علت فاعلى) ==
==بحث فلسفى (درباره سنخيت وجودى و رابطه ذاتى بين فعل و علت فاعلى) ==
حكما گفته اند كه ميان فعل وفاعلش كه عنوان معلول وعلت را دارند سنخيتى وجودى ورابطه اى ذاتى است كه با آن رابطه وجود عمل طورى جلوه مى كند كه گويا يك مرتبه نازله ودرجه اى پائين تر از وجود فاعل است، همچنين يعنى سنخيت ورابطه مذكور وبه عكس وجود فاعل را چنان جلوه مى دهد كه گويا مرتبه عاليه اى از وجود فعل است ، بلكه بنابر اصالت وجود وتشكيك آن نيز، مطلب از همين قرار است.
حكما گفته اند كه: ميان فعل و فاعلش، كه عنوان معلول و علت را دارند، سنخيتى وجودى و رابطه اى ذاتى است كه با آن رابطه، وجود عمل طورى جلوه مى كند كه گويا يك مرتبه نازله و درجه اى پایين تر از وجود فاعل است. همچنين، يعنى سنخيت و رابطه مذكور و به عكس وجود فاعل را چنان جلوه مى دهد كه گويا مرتبه عاليه اى از وجود فعل است، بلكه بنابر اصالت وجود و تشكيك آن نيز، مطلب از همين قرار است.


به اين بيان كه گفته اند اگر ميان فعل كه معلول است وفاعل كه علت است هيچ ارتباط ومناسبتى ذاتى وخصوصيتى واقعى كه اين فعل را مختص آن فاعل وآن فاعل را مختص اين فعل كند وجود نداشت مى بايست نسبت فاعل به فعلش بانسبت اوبه غير آن فعل برابر باشد، همچنين نسبت فعل به فاعل وغير فاعل يكسان باشد، و بنابراين ديگر معنا ندارد كه فعلى را به فاعل معينى نسبت دهيم.
به اين بيان كه: گفته اند اگر ميان فعل كه معلول است و فاعل كه علت است، هيچ ارتباط و مناسبتى ذاتى و خصوصيتى واقعى كه اين فعل را مختص آن فاعل و آن فاعل را مختص اين فعل كند، وجود نداشت، مى بايست نسبت فاعل به فعلش، با نسبت او به غير آن فعل برابر باشد. همچنين نسبت فعل به فاعل و غير فاعل يكسان باشد. و بنابراين، ديگر معنا ندارد كه فعلى را به فاعل معينى نسبت دهيم.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۶۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۶۹ </center>
نظير اين برهان در معلول بالنسبة به سائر علل جريان داشته اثبات مى كند كه ميان علت ها ومعلولها نيز سنخيت ورابطه وجود برقرار است ، وعلت فاعلى از آنجائى كه اقتضا دارد وجود معلول را ووجود دهنده آن است.
نظير اين برهان در معلول بالنسبة به سائر علل جريان داشته، اثبات مى كند كه ميان علت ها و معلول ها نيز سنخيت و رابطه وجود برقرار است، و علت فاعلى از آن جایى كه اقتضا دارد وجود معلول را و وجود دهنده آن است.


ذات نا يافته از هستى بخش * كى تواند كه شود هستى بخش
ذات نايافته از هستى بخش * كى تواند كه شود هستى بخش


ناگزير بايد خودش واجد كمال وجودى معلول باشد، وهمچنين معلوم ممثل ومجسم كننده وجود علت باشد (البته در مرتبه نازله اى )
ناگزير بايد خودش واجد كمال وجودى معلول باشد، و همچنين معلوم ممثل و مجسم كننده وجود علت باشد. (البته در مرتبه نازله اى).




۲۰٬۸۱۶

ویرایش