۱۹٬۲۹۵
ویرایش
خط ۲۲۴: | خط ۲۲۴: | ||
==بحثى تاريخى در دو فصل: == | ==بحثى تاريخى در دو فصل: == | ||
<span id='link326'><span> | <span id='link326'><span> | ||
۱ - داستان موسى و خضر در قرآن: | |||
خداى سبحان به موسى وحى كرد كه در سرزمينى بندهاى دارد كه داراى علمى است كه وى آن را ندارد، | خداى سبحان به موسى وحى كرد كه در سرزمينى بندهاى دارد كه داراى علمى است كه وى آن را ندارد، و اگر به طرف مجمع البحرين برود اورا در آنجا خواهد ديد به اين نشانه كه هر جا ماهى زنده - ويا گم - شد همانجا اورا خواهد يافت. | ||
موسى (عليه السلام ) تصميم گرفت كه آن عالم را ببيند، وچيزى از علوم اورا فرا گيرد، لاجرم به رفيقش اطلاع داده به اتفاق به طرف مجمع البحرين حركت كردند وبا خود يك عدد ماهى مرده برداشته به راه افتادند تا بدانجا رسيدند وچون خسته شده بودند بر روى تخته سنگى كه بر لب آب قرار داشت نشستند تا لحظه اى بياسايند و چون فكرشان مشغول بود از ماهى غفلت نموده فراموشش كردند. | موسى (عليه السلام ) تصميم گرفت كه آن عالم را ببيند، وچيزى از علوم اورا فرا گيرد، لاجرم به رفيقش اطلاع داده به اتفاق به طرف مجمع البحرين حركت كردند وبا خود يك عدد ماهى مرده برداشته به راه افتادند تا بدانجا رسيدند وچون خسته شده بودند بر روى تخته سنگى كه بر لب آب قرار داشت نشستند تا لحظه اى بياسايند و چون فكرشان مشغول بود از ماهى غفلت نموده فراموشش كردند. |
ویرایش