۱۹٬۳۲۲
ویرایش
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
==ادب و تواضع فراوان موسى«ع»، در برابر استاد == | ==ادب و تواضع فراوان موسى«ع»، در برابر استاد == | ||
مطلب عجيبى كه از اين داستان استفاده مى | مطلب عجيبى كه از اين داستان استفاده مى شود، رعايت ادبى است كه موسى «عليه السلام» در مقابل استادش حضرت خضر نموده، و اين آيات آن را حكايت كرده است، با اين كه موسى «عليه السلام» كليم الله، و يكى از انبياى اولواالعزم و آورنده تورات بوده، مع ذلك در برابر يك نفر كه مى خواهد به او چيز بياموزد، چقدر رعايت ادب كرده است! | ||
از همان آغاز برنامه تا به | از همان آغاز برنامه تا به آخر، سخنش سرشار از ادب و تواضع است. | ||
مثلا از همان اول تقاضاى همراهى با او را به صورت امر بيان نكرد، بلكه به صورت استفهام آورده | مثلا: از همان اول تقاضاى همراهى با او را به صورت امر بيان نكرد، بلكه به صورت استفهام آورده و گفت: آيا مى توانم تو را پيروى كنم؟ | ||
دوم | دوم اين كه: همراهى با او را به مصاحبت و همراهى نخواند، بلكه آن را به صورت متابعت و پيروى تعبير كرد. | ||
سوم | سوم اين كه: پيروى خود را مشروط به تعليم نكرد، و نگفت: من تو را پيروى مى كنم به شرطى كه مرا تعليم كنى، بلكه گفت: تو را پيروى مى كنم، باشد كه تو مرا تعليم كنى. | ||
چهارم | چهارم اين كه: رسما خود را شاگرد او خواند. | ||
پنجم | پنجم اين كه: علم او را تعظيم كرده، به مبدئى نامعلوم نسبت داد، و به اسم وصفت معينش نكرد، بلكه گفت: «از آنچه تعليم داده شده اى»، و نگفت: «از آنچه مى دانى». | ||
ششم | ششم اين كه: علم او را به كلمه «رشد» مدح گفت و فهماند كه علم تو رشد است. (نه جهل مركب و ضلالت). | ||
هفتم آنچه را كه خضر به او تعليم مى | هفتم: آنچه را كه خضر به او تعليم مى دهد، پاره اى از علم خضر خواند، نه همه آن را و گفت: «پاره اى از آنچه تعليم داده شدى، مرا تعليم دهى»، و نگفت: «آنچه تعليم داده شدى، به من تعليم دهى». | ||
هشتم | هشتم اين كه: دستورات خضر را امر او ناميد، و خود را در صورت مخالفت عاصى و نافرمان او خواند و به اين وسيله، شأن استاد خود را بالا برد. | ||
خضر | نهم اين كه: وعده اى كه داد، وعده صريح نبود، و نگفت: من چنين و چنان مى كنم، بلكه گفت: إن شاء الله، به زودى خواهى يافت كه چنين و چنان كنم. و نيز نسبت به خدا رعايت ادب نموده، إن شاء الله آورد. | ||
خضر «عليه السلام» هم، متقابلا رعايت ادب را نموده، اولا با صراحت او را رد نكرد، بلكه به طور اشاره به او گفت كه: تو استطاعت بر تحمل ديدن كارهاى مرا ندارى. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۷۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۷۷ </center> | ||
و ثانيا: وقتى موسى «عليه السلام» وعده داد كه مخالفت نكند، امر به پيروى نكرد، و نگفت: «خيلى خوب بيا»، بلكه او را آزاد گذاشت تا اگر خواست بيايد و فرمود: «فَإن اتَّبَعتَنِى: پس اگر مرا پيروى كردى». | |||
و ثالثا: به طور مطلق از سؤال نهيش نكرد، و به عنوان صرف مولويت او را نهى ننمود، بلكه نهى خود را منوط به پيروى كرد و گفت: «اگر بنا گذاشتى پيرويم كنى، نبايد از من چيزى بپرسى»، تا بفهماند نهيش صرف اقتراح نيست، بلكه پيروى او آن را اقتضاء مى كند. | |||
<span id='link321'><span> | <span id='link321'><span> | ||
==صبر نياوردن موسى «ع» به سكوت در برابر اعمال خضر «ع» == | ==صبر نياوردن موسى «ع» به سكوت در برابر اعمال خضر «ع» == | ||
«'''فَانطلَقَا حَتى إِذَا رَكِبَا فى السفِينَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَ خَرَقْتهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْت شيْئاً إِمْراً'''»: | «'''فَانطلَقَا حَتى إِذَا رَكِبَا فى السفِينَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَ خَرَقْتهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْت شيْئاً إِمْراً'''»: |
ویرایش