گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۴۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:




«'''وَ تَرَى الجِْبَالَ تحْسبهَا جَامِدَةً وَ هِىَ تَمُرُّ مَرَّ السحَابِ صنْعَ اللَّهِ الَّذِى أَتْقَنَ كلَّ شىْءٍ إِنَّهُ خَبِيرُ بِمَا تَفْعَلُونَ'''»:
«'''وَ تَرَى الجِْبَالَ تحْسَبُهَا جَامِدَةً وَ هِىَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِى أَتْقَنَ كُلَّ شئٍ إِنَّهُ خَبِيرُ بِمَا تَفْعَلُونَ'''»:


اين آيه شريفه از آن جهت كه در سياق آيات قيامت قرار گرفته ، آنچه مى گويد در باره همان قيامت است و پاره اى از وقايع آن روز را توصيف مى كند، كه عبارت است از به راه افتادن كوهها، كه در باره اين قضيه در جاى ديگر قرآن فرموده : «و سيرت الجبال فكانت سرابا» و نيز در مواردى ديگر از آن خبر داده است .
اين آيه شريفه، از آن جهت كه در سياق آيات قيامت قرار گرفته، آنچه مى گويد در باره همان قيامت است و پاره اى از وقايع آن روز را توصيف مى كند، كه عبارت است از: به راه افتادن كوه ها، كه در باره اين قضيه در جاى ديگر قرآن فرموده: «وَ سُيِّرَتِ الجِبَالُ فَكَانَت سَرَاباً». و نيز در مواردى ديگر از آن خبر داده است.


پس اينكه مى فرمايد: «و ترى الجبال - و مى بينى كوهها را» خطاب در آن به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) است و مراد از آن مجسم كردن واقعه است ، همچنان كه در آيه «و ترى الناس سكارى» حال مردم را در آن روز مجسم مى كند، نه اينكه تو الا ن ايشان را
پس اين كه مى فرمايد: «وَ تَرَى الجِبَالَ: و مى بينى كوه ها را»، خطاب در آن به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» است، و مراد از آن، مجسم كردن واقعه است، همچنان كه در آيه «وَ تَرَى النَّاسَ سُكَارَى»، حال مردم را در آن روز مجسم مى كند، نه اين كه تو الآن ايشان را می بینی، بلکه اگر می دیدی حال ایشان
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۷۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۷۵ </center>
مى بينى ، بلكه اگر مى ديدى حال ايشان را آنچه از وضعشان كه ديدنى است اينطور به نظرت مى رسيد كه مستند.
را آنچه از وضعشان كه ديدنى است، اينطور به نظرت مى رسيد كه مست اند.


«'''تحسبها جامدة '''» - يعنى كوهها را مى بينى و آنها را جامد گمان مى كنى ، اين جمله بعد از جمله قبلى ، جمله اى است معترضه و معناى آن دو اين است كه : «تو در آن روز كوهها را - كه امروز جامد گمان مى كنى -، مى بينى چون ابر به حركت در مى آيند»،
«'''تَحسَبُهَا جَامِدَة '''» - يعنى: كوه ها را مى بينى و آن ها را جامد گمان مى كنى. اين جمله بعد از جمله قبلى، جمله اى است معترضه، و معناى آن دو، اين است كه: «تو در آن روز، كوه ها را - كه امروز جامد گمان مى كنى - مى بينى چون ابر به حركت در مى آيند».


ممكن هم هست آن را جمله اى حاليه گرفت ، كه در اين صورت معنايش اين مى شود: «تو در آن روز كوهها را - در حالى كه جامد گمانش مى كنى - مى بينى چون ابر به حركت درمى آيند» و جمله «و هى تمر مرالسحاب» حال است از كلمه «جبال» و عامل آن فعل «ترى» است و معنايش اين است كه : تو كوهها را وقتى در صور دميده مى شود، در حالى مى بينى كه سير مى كنند مانند سير ابرها در آسمان .
ممكن هم هست آن را جمله اى حاليه گرفت، كه در اين صورت معنايش اين مى شود: «تو در آن روز، كوه ها را - در حالى كه جامد گمانش مى كنى - مى بينى چون ابر به حركت در مى آيند».
 
و جملۀ «وَ هِىَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَاب»، حال است از كلمۀ «جبال»، و عامل آن، فعل «تَرَى» است. و معنايش اين است كه: تو كوه ها را وقتى در صور دميده مى شود، در حالى مى بينى كه سير مى كنند، مانند سير ابرها در آسمان.
<span id='link390'><span>
<span id='link390'><span>
==وجه اينكه تخريب و ويرانى عالم با پيدايش قيامت را صنع متقن خود خواند ==
==وجه اينكه تخريب و ويرانى عالم با پيدايش قيامت را صنع متقن خود خواند ==
۲۰٬۳۹۴

ویرایش