۱۵٬۹۷۷
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۸۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۸۳ </center> | ||
<span id='link118'><span> | <span id='link118'><span> | ||
==آيات ۵۴ - | ==آيات ۵۴ - ۵۸ سوره اعراف == | ||
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ | إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السمَاوَاتِ وَ الاَرْض فى سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ استَوَى عَلى الْعَرْشِ يُغْشى الَّيْلَ النهَارَ يَطلُبُهُ حَثِيثاً وَ الشمْس وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسخَّرَاتِ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الخَْلْقُ وَ الاَمْرُ تَبَارَك اللَّهُ رَب الْعَالَمِينَ(۵۴) | ||
ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يحِب الْمُعْتَدِينَ(۵۵) | ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يحِب الْمُعْتَدِينَ(۵۵) | ||
وَ لا تُفْسِدُوا فى الاَرْضِ بَعْدَ | |||
وَ هُوَ الَّذِى يُرْسِلُ الرِّيَحَ بُشرَا بَينَ يَدَى رَحْمَتِهِ حَتى إِذَا أَقَلَّت سحَاباً ثِقَالاً سقْنَهُ لِبَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كلِّ | وَ لا تُفْسِدُوا فى الاَرْضِ بَعْدَ إِصلَاحِهَا وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طمَعاً إِنَّ رَحْمَت اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ(۵۶) | ||
وَ الْبَلَدُ الطيِّب يخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِى خَبُث لا يخْرُجُ إِلا نَكِداً كذَلِك نُصرِّف | |||
ترجمه | وَ هُوَ الَّذِى يُرْسِلُ الرِّيَحَ بُشرَا بَينَ يَدَى رَحْمَتِهِ حَتى إِذَا أَقَلَّت سحَاباً ثِقَالاً سقْنَهُ لِبَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِك نخْرِجُ الْمَوْتى لَعَلَّكُمْ تَذَكرُونَ(۵۷) | ||
وَ الْبَلَدُ الطيِّب يخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِى خَبُث لا يخْرُجُ إِلا نَكِداً كذَلِك نُصرِّف الاَيَاتِ لِقَوْمٍ يَشكُرُونَ(۵۸) | |||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | |||
پروردگار شما خدايى است كه آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد سپس بر عرش (و مقام تدبير امر اشياء) بر آمد، شب را با روز مى پوشاند در حالى كه روز، شتابان شب را مى جويد و (نيز) خورشيد و ماه و ستارگان را بيافريد در حالى كه رام فرمان اويند، هان ! از آن او است آفرينش و امر، پر بركت است پروردگار جهانيان (۵۴) | پروردگار شما خدايى است كه آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد سپس بر عرش (و مقام تدبير امر اشياء) بر آمد، شب را با روز مى پوشاند در حالى كه روز، شتابان شب را مى جويد و (نيز) خورشيد و ماه و ستارگان را بيافريد در حالى كه رام فرمان اويند، هان ! از آن او است آفرينش و امر، پر بركت است پروردگار جهانيان (۵۴) | ||
پروردگار خويش را از روى لابه و در نهان بخوانيد زيرا او تجاوز كاران را دوست ندارد (۵۵) | پروردگار خويش را از روى لابه و در نهان بخوانيد زيرا او تجاوز كاران را دوست ندارد (۵۵) | ||
و در زمين پس از اصلاح آن فساد نينگيزيد و او را از روى بيم و اميد بخوانيد چون رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است (۵۶) | و در زمين پس از اصلاح آن فساد نينگيزيد و او را از روى بيم و اميد بخوانيد چون رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است (۵۶) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۸۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۸۴ </center> | ||
و او است كه در پيشاپيش رحمت (باران ) خود بادها را مژده دهنده مى فرستد تا آنگاه كه ابرى سنگين بردارد آن را به سرزمين مرده برانيم بدانوسيله آب فرو باريم و با آن آب از هر گونه ميوه ها (از زمين ) بيرون آوريم ، همچنان مردگان را بيرون آوريم شايد شما متذكر شويد (۵۷) | و او است كه در پيشاپيش رحمت (باران ) خود بادها را مژده دهنده مى فرستد تا آنگاه كه ابرى سنگين بردارد آن را به سرزمين مرده برانيم بدانوسيله آب فرو باريم و با آن آب از هر گونه ميوه ها (از زمين ) بيرون آوريم ، همچنان مردگان را بيرون آوريم شايد شما متذكر شويد (۵۷) | ||
و سرزمين پاك روئيدنيش به اذن خدايش بيرون مى آيد و آنكه ناپاك است (گياهش ) جز اندكى ناچيز بيرون نمى آيد، همچنان آيات را مى گردانيم (و پياپى ذكر مى كنيم ) براى مردمى كه سپاسگزارند (۵۸). | و سرزمين پاك روئيدنيش به اذن خدايش بيرون مى آيد و آنكه ناپاك است (گياهش ) جز اندكى ناچيز بيرون نمى آيد، همچنان آيات را مى گردانيم (و پياپى ذكر مى كنيم ) براى مردمى كه سپاسگزارند (۵۸). | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | |||
اين آيات متصل و مربوط به آيات قبل است ، چون در آيات قبل وبال شرك به خدا و تكذيب آيات او را بيان نموده مى فرمود: گناه انسان را به هلاكت ابدى و شقاوت هميشگى دچار مى كند، اين آيات هم همان بيان را تعقيب نموده و آن را تعليل مى كند به اينكه پروردگار همه عالم يكى است ، و تدبير همه امور بدست او است ، بنابراين ، شكر او و خضوع در برابرش بر همه واجب است . و اين يگانگى رب العالمين را به دو طريق تاءكيد مى نمايد: | اين آيات متصل و مربوط به آيات قبل است ، چون در آيات قبل وبال شرك به خدا و تكذيب آيات او را بيان نموده مى فرمود: گناه انسان را به هلاكت ابدى و شقاوت هميشگى دچار مى كند، اين آيات هم همان بيان را تعقيب نموده و آن را تعليل مى كند به اينكه پروردگار همه عالم يكى است ، و تدبير همه امور بدست او است ، بنابراين ، شكر او و خضوع در برابرش بر همه واجب است . و اين يگانگى رب العالمين را به دو طريق تاءكيد مى نمايد: | ||
يكى از اين راه كه خداى تعالى كسى است كه آسمان ها و زمين را آفريده و امور آن را به نظام احسنى كه جميع اجزاء و اطراف آن را به هم مرتبط مى سازد تدبير مى نمايد، پس او به تنهايى رب العالمين است . | يكى از اين راه كه خداى تعالى كسى است كه آسمان ها و زمين را آفريده و امور آن را به نظام احسنى كه جميع اجزاء و اطراف آن را به هم مرتبط مى سازد تدبير مى نمايد، پس او به تنهايى رب العالمين است . | ||
خط ۶۷: | خط ۷۸: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۸۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۸۶ </center> | ||
<span id='link120'><span> | <span id='link120'><span> | ||
==معناى عرش در ضمن بيان يك مثال و تطبيق آن با نظام تكوين == | ==معناى عرش در ضمن بيان يك مثال و تطبيق آن با نظام تكوين == | ||
براى روشن شدن اين مطلب ناگزير بايد مملكتى را در نظر بگيريم كه در آن عده اى از نفوس بشر يا به علت و عاملى از عوامل طبيعى و يا اقتصادى و يا سياسى دور هم جمع شده و در امور خود مستقل و از ساير جوامع متمايز گشته اند، چون مى بينيم چنين مردمى وقتى مى توانند به اعمال حياتى خود ادامه داده و هر كدام به قدر وزن اجتماعيش كار كرده ، از نتايج كار خود بهره مند شوند كه وحدت اجتماعى شان محفوظ باشد و به شهادت تجربه قطعى ، وقتى اين وحدت محفوظ مى ماند و زمانى ممكن است عوامل مختلف و اعمال و خواسته هاى متشتت متوجه به يك غرض شود و همه در يك مسير قرار گيرند كه زمام و سر نخ تمامى اين مختلفات در يك جا جمع شده و به دست شخص واحدى سپرده شود كه بتواند با حسن تدبير، حيات جامعه را ادامه دهد، وگرنه در اندك زمانى جامعه متلاشى مى گردد ، و لذا مى بينيم جوامع مترقى دنيا اعمال جزئى را تقسيم نموده و زمام هر قسمتى را به يك كرسى و يك اداره مى سپارند، آنگاه آن كرسى ها و آن دوائر را نيز به شعبه هايى تقسيم بندى نموده ، باز زمام شعبه هر قسمتى را به يك كرسى مافوقى مى دهند، و اين روش را از پايين به بالا ادامه مى دهند تا زمام و سر نخ تمامى شؤ ون كشور را در يك جا متمركز ساخته آن را به دست شخص واحدى كه در بحث ما صاحب عرش ناميده مى شود بسپارند. | براى روشن شدن اين مطلب ناگزير بايد مملكتى را در نظر بگيريم كه در آن عده اى از نفوس بشر يا به علت و عاملى از عوامل طبيعى و يا اقتصادى و يا سياسى دور هم جمع شده و در امور خود مستقل و از ساير جوامع متمايز گشته اند، چون مى بينيم چنين مردمى وقتى مى توانند به اعمال حياتى خود ادامه داده و هر كدام به قدر وزن اجتماعيش كار كرده ، از نتايج كار خود بهره مند شوند كه وحدت اجتماعى شان محفوظ باشد و به شهادت تجربه قطعى ، وقتى اين وحدت محفوظ مى ماند و زمانى ممكن است عوامل مختلف و اعمال و خواسته هاى متشتت متوجه به يك غرض شود و همه در يك مسير قرار گيرند كه زمام و سر نخ تمامى اين مختلفات در يك جا جمع شده و به دست شخص واحدى سپرده شود كه بتواند با حسن تدبير، حيات جامعه را ادامه دهد، وگرنه در اندك زمانى جامعه متلاشى مى گردد ، و لذا مى بينيم جوامع مترقى دنيا اعمال جزئى را تقسيم نموده و زمام هر قسمتى را به يك كرسى و يك اداره مى سپارند، آنگاه آن كرسى ها و آن دوائر را نيز به شعبه هايى تقسيم بندى نموده ، باز زمام شعبه هر قسمتى را به يك كرسى مافوقى مى دهند، و اين روش را از پايين به بالا ادامه مى دهند تا زمام و سر نخ تمامى شؤ ون كشور را در يك جا متمركز ساخته آن را به دست شخص واحدى كه در بحث ما صاحب عرش ناميده مى شود بسپارند. |
ویرایش