گمنام

تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۴۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۳: خط ۵۳:
<span id='link299'><span>
<span id='link299'><span>


==علت وجوب تبرى از دشمنان خدا، و اشاره به عموميت اين حكم ==
==علت وجوب تبرى و بیزاری، از دشمنان خدا ==
آيه دومى يعنى آيه «ان الله له ملك السموات و الارض يحيى و يميت و ما لكم من دون الله من ولى و لا نصير» در ذيلش حكمى را كه آيه قبلى بر آن دلالت مى كرد چنين تعليل مى كند كه اگر از دوستى با دشمنان خدا نهى نموده و گفتيم كه بايد از آنان بيزارى بجوئيد، براى اين است كه جز خداى سبحان كسى ولى و ياور حقيقى نيست، و اين معنا براى مؤمنين وجدانى شده ، پس وجدان و ايمان خود آنان بايد ايشان را بر آن بدارد كه تنها نسبت به او و يا وليى از اولياى او كه خود او اجازه داده باشد تولى داشته باشند، و بغير ايشان به هيچ يك از دشمنان او هر كه خواهد باشد دوستى و تولى نورزند.
آيه دومى يعنى آيه «ان الله له ملك السموات و الارض يحيى و يميت و ما لكم من دون الله من ولى و لا نصير» در ذيلش حكمى را كه آيه قبلى بر آن دلالت مى كرد چنين تعليل مى كند كه اگر از دوستى با دشمنان خدا نهى نموده و گفتيم كه بايد از آنان بيزارى بجوئيد، براى اين است كه جز خداى سبحان كسى ولى و ياور حقيقى نيست، و اين معنا براى مؤمنين وجدانى شده ، پس وجدان و ايمان خود آنان بايد ايشان را بر آن بدارد كه تنها نسبت به او و يا وليى از اولياى او كه خود او اجازه داده باشد تولى داشته باشند، و بغير ايشان به هيچ يك از دشمنان او هر كه خواهد باشد دوستى و تولى نورزند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۵۴۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۵۴۳ </center>
خط ۶۶: خط ۶۶:
و كلمه «تخليف» - بطورى كه در مجمع البيان گفته - به معناى تاخير و جاى ماندن از كسى است كه رفته، و اما بجاى ماندن كسى در مكان ، بعد از رفتن تو تخليف نيست ، و اشتقاق آن از «خلف» است كه به معناى پشت سر و مقابل جهت روبرو است ؛ وقتى مى گويند «فلان خلف فلانا» معنايش اين است كه فلانى فلان كس را جانشين و خليفه خود كرد، و خود او را «مخلف» مى گويند و كلمه «رحب» به معناى وسعت و مقابل ضيق است ، و حرف «ما» در جمله «بما رحبت» مصدريه است كه جمله را به تاويل مصدر مى برد و معنايش ‍ «برحبها» مى شود.
و كلمه «تخليف» - بطورى كه در مجمع البيان گفته - به معناى تاخير و جاى ماندن از كسى است كه رفته، و اما بجاى ماندن كسى در مكان ، بعد از رفتن تو تخليف نيست ، و اشتقاق آن از «خلف» است كه به معناى پشت سر و مقابل جهت روبرو است ؛ وقتى مى گويند «فلان خلف فلانا» معنايش اين است كه فلانى فلان كس را جانشين و خليفه خود كرد، و خود او را «مخلف» مى گويند و كلمه «رحب» به معناى وسعت و مقابل ضيق است ، و حرف «ما» در جمله «بما رحبت» مصدريه است كه جمله را به تاويل مصدر مى برد و معنايش ‍ «برحبها» مى شود.
<span id='link300'><span>
<span id='link300'><span>
==ماجرای توبه تخلف کنندگان از جنگ تبوک ==
==ماجرای توبه تخلف کنندگان از جنگ تبوک ==
و اين دو آيه ، هر يك از آنها ناظر است به جهتى ، غير آن جهتى كه ديگرى ناظر بدان است - آيه اولى گذشت خدا از رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) و مهاجرين و انصار را بيان نموده و آيه دومى ، گذشت از سه تن متخلف از جنگ را بيان داشته است ، با اين تفاوت كه در آيه اول ، گذشت از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) و بعضى ديگر، گذشت از معصيت نبوده ، چون اهل معصيت نبودند، و در آيه دوم، گذشت ، گذشت از معصيت بوده است.
و اين دو آيه ، هر يك از آنها ناظر است به جهتى ، غير آن جهتى كه ديگرى ناظر بدان است - آيه اولى گذشت خدا از رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) و مهاجرين و انصار را بيان نموده و آيه دومى ، گذشت از سه تن متخلف از جنگ را بيان داشته است ، با اين تفاوت كه در آيه اول ، گذشت از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) و بعضى ديگر، گذشت از معصيت نبوده ، چون اهل معصيت نبودند، و در آيه دوم، گذشت ، گذشت از معصيت بوده است.
۲۰٬۴۸۴

ویرایش