۲۰٬۳۹۶
ویرایش
خط ۱۹۰: | خط ۱۹۰: | ||
<span id='link309'><span> | <span id='link309'><span> | ||
==اقامه دو حجت بر توحيد، با بيان | ==اقامه دو حجت بر توحيد، با بيان اين كه انزال رزق، فقط از ناحيه خداست == | ||
«'''هُوَ الَّذِى يُرِيكُمْ آيَاتِهِ ...'''»: | «'''هُوَ الَّذِى يُرِيكُمْ آيَاتِهِ ...'''»: | ||
مراد از | مراد از «آيات» در اين جا، علايم و حجت هايى است كه بر وحدانيّت خداى تعالى، در ربوبيت و الوهيت دلالت مى كند. به دليل تفريعى كه - به زودى مى آيد - بر آن مى نمايد و مى فرمايد: «فَادعُوا اللّهَ مُخلِصِينَ لَهُ الدّين: حال كه چنين است، پس خدا را در حالى بخوانيد كه دين را خالص براى او بدانيد». | ||
و اين | و كلمۀ «آيات» چون مطلق است، هم شامل آيات تكوينى و ديدنى عالَم مى شود، كه هر انسان صحيح الادراكى، آن را مى بيند و هم، شامل آيات و معجزاتى كه به دست انبيا جارى مى شود و هم، براهينى كه انبيا از طريق وحى اقامه مى كردند. | ||
و اين جمله، مشتمل است بر يك برهان، به اين بيان كه اگر در واقع معبودى بوده باشد كه پرستش او بر انسان واجب باشد و نيز در پرستش او، كمال و سعادت آدمى تأمين شود، تماميت و كمال تدبير او اقتضا مى كند كه انسان ها را به سوى خود هدايت كند و آن معبودى كه آيات هستى بر ربوبيت و الوهيت او دلالت مى | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۸۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۸۱ </center> | ||
و انبياء و رسولان هم با دعوت خود و معجزاتشان آن آيات را | کند و انبياء و رسولان هم با دعوت خود و معجزاتشان آن آيات را تأييد مى كنند، «خداى سبحان» است. و اما آلهۀ مشركان، كه مشركان آن ها را به جاى خدا مى پرستند و مى خوانند، هيچ آيات و دليلى از ناحيه آن ها نيست كه بر الوهيت آن ها دلالت كند. | ||
پس همان «خداى سبحان»، معبودى است يگانه و بى شريك - و اميرالمؤمنين «عليه السلام» هم، در اين كلام خود كه فرموده: «لَو كَانَ لِرَبّكَ شَرِيكٌ لَأتَتكَ رُسُلَهُ: اگر پروردگار تو شريكى مى داشت، رسولان آن شريك هم به سويت مى آمدند»، به اين برهان اشاره فرموده. | |||
جمله | جمله «وَ يُنَزّلُ لَكُم مِنَ السّمَاءِ رِزقاً» هم، حجتى ديگر بر يگانگى خداى تعالى است، و اين حجت، از جهت رزق اقامه شده. مى فرمايد: رزق دادن به بندگان، يكى از شؤون ربوبيت و الوهيت است، و چون همه مى دانند كه رزق از ناحيه خداست، نه از ناحيه شركاى ايشان، پس تنها او، ربّ و إله است. | ||
مفسران، «رزق» در آيه را، به باران و كلمۀ «سَمَاء» را به سمت بالا تفسير كرده اند. و بعيد نيست مراد از «رزق»، خود آن ارزاقى باشد كه مردم با آن ارتزاق مى كنند. و مراد از نازل شدن آن از آسمان، اين باشد كه: ارزاق از غيب به شهود مى آيند، همچنان كه آيه شريفه: «وَ إن مِن شَئٍ إلّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَ مَا نُنَزّلُهُ إلّا بِقَدَرٍ مَعلُوم»، آن را افاده مى كند. | |||
«''' | «'''وَ مَا يَتَذَكّرُ إلّا مَن يُنِيبُ'''» - اين جمله، جمله اى است معترضه كه در بين احتجاجات، اين معنا را مى رساند كه: متذكر شدن به اين حجت ها، تنها شأن يكى از دو طايفه اى است كه قبلا نام برده شدند. يعنى انابه كنندگان رجوع كننده به سوى خدا. و اما مجادلين كفرپيشه، از اين دو طايفه متذكر نمى شوند. براى اين كه كفر و لجبازى، استعداد تذكر به حجيت و پيروى حق را به كلّى باطل مى كند. | ||
«'''فَادْعُوا اللَّهَ مخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ'''»: | «'''فَادْعُوا اللَّهَ مخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ'''»: | ||
مناسب تر با سياق، اين است كه خطاب عمومى و شامل مؤمنان و غيرمؤمنان، و متفرع بر حجت قبلى باشد، ولى شامل كفارى كه در آخر آيه نامبرده شده اند، يعنى تكذيب كنندگان و مجادلين به باطل نمى شود. | |||
گويا فرموده : وقتى آيات بر وحدانيت خداى تعالى دلالت كرد و معلوم شد كه تنها رازق | |||
گويا فرموده: وقتى آيات بر وحدانيت خداى تعالى دلالت كرد و معلوم شد كه تنها رازق اوست، ناگزير بر همه مردم - البته غير آن كفارى كه آيات را تكذيب كرده، و مجادله نمودند - لازم است كه او را بخوانند، | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۸۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۸۲ </center> | ||
در حالى كه | در حالى كه «دين» را خالص براى او بدانند. و اما كفارى كه از دين توحيد بدشان مى آيد، آن ها مورد گفتار نيستند، چون اميدى به آن ها نيست و هيچ آيت و حجتى مفيد به حالشان واقع نگشته و قانعشان نمى كند. پس شما خدا را با اخلاص بپرستيد، و كفار را به حال خودشان واگذاريد، چون از اين دين كراهت دارند. | ||
رَفِيعُ | |||
«'''رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِى الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ ...'''»: | |||
در اين آيه | در اين آيه شريفه، سه صفت از صفات خداى تعالى را به عنوان سه خبر براى يك مبتدا ذكر فرموده، و آن مبتدا، ضمير در جملۀ «هُوَ الّذِى يُرِيكُم آيَاتِهِ» مى باشد، و سياق اين آيه و آيه بعدش، براى انذار است. | ||
ویرایش