۲۰٬۴۵۳
ویرایش
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
و كوتاه سخن آن كه: در آن روز با حاصل شدن يقين، شك و ترديدى برايشان نمی ماند. ولى گناهان و نافرمانی ها، باقى مانده است و به همين جهت است كه براى خلاصى از عذاب، يك بار متوسل به اعتراف به يقين خود مى شوند كه: «خدايا! ديگر شك و ترديد نداريم و يقين پيدا كرديم». | و كوتاه سخن آن كه: در آن روز با حاصل شدن يقين، شك و ترديدى برايشان نمی ماند. ولى گناهان و نافرمانی ها، باقى مانده است و به همين جهت است كه براى خلاصى از عذاب، يك بار متوسل به اعتراف به يقين خود مى شوند كه: «خدايا! ديگر شك و ترديد نداريم و يقين پيدا كرديم». | ||
و قرآن، اين اعترافشان را چنين حكايت مى كند: «وَ لَو تَرَى إذ المُجرِمُونَ نَاكِسُوا رُؤُسَهُم عِندَ رَبّهِم رَبّنَا أبصَرنَا وَ سَمِعنَا فَارجِعنَا نَعمَل صَالِحاً إنّا مُوقِنُون». و بارى ديگر، متوسل مى شوند به اعتراف به گناهان خود، همچنان كه آيه مورد بحث آن را حكايت مى كند، به اين كه تا در دنيا بودند، خود را در اراده و افعال آزاد و مستقل می دانستند، به طوری كه مى توانستند بدون هيچ رادعى، | و قرآن، اين اعترافشان را چنين حكايت مى كند: «وَ لَو تَرَى إذ المُجرِمُونَ نَاكِسُوا رُؤُسَهُم عِندَ رَبّهِم رَبّنَا أبصَرنَا وَ سَمِعنَا فَارجِعنَا نَعمَل صَالِحاً إنّا مُوقِنُون». و بارى ديگر، متوسل مى شوند به اعتراف به گناهان خود، همچنان كه آيه مورد بحث آن را حكايت مى كند، به اين كه تا در دنيا بودند، خود را در اراده و افعال آزاد و مستقل می دانستند، به طوری كه مى توانستند بدون هيچ رادعى، هر چیزی را بخواهند و | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۷۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۷۵ </center> | ||
هر كارى را بكنند، بدون اين كه حساب و كتابى در نظر داشته باشند، و بدون اين كه صواب و خطايى بفهمند. | |||
از اين بيان روشن مى شود كه به چه وجهى، جملۀ «فَاعتَرَفنَا بِذُنُوبِنَا» را، با حرف «فاء» بر جملۀ «أمّتَنَا اثنَتَينِ وَ أحيَيتَنَا اثنَتَين» مترتب كرد و آن را، فرع اين قرار داد. | از اين بيان روشن مى شود كه به چه وجهى، جملۀ «فَاعتَرَفنَا بِذُنُوبِنَا» را، با حرف «فاء» بر جملۀ «أمّتَنَا اثنَتَينِ وَ أحيَيتَنَا اثنَتَين» مترتب كرد و آن را، فرع اين قرار داد. |
ویرایش