گمنام

الزخرف ٣٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۳٬۴۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۸: خط ۲۸:
[[الأنعام ١٢٩ | وَ کَذٰلِکَ‌ نُوَلِّي‌ بَعْضَ‌...]] (۰) [[الأعراف ١٧٩ | وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ‌ کَثِيراً...]] (۰) [[الكهف ١٠١ | الَّذِينَ‌ کَانَتْ‌ أَعْيُنُهُمْ‌ فِي‌...]] (۱) [[النساء ١١٥ | وَ مَنْ‌ يُشَاقِقِ‌ الرَّسُولَ‌ مِنْ‌...]] (۰) [[الصف ٥ | وَ إِذْ قَالَ‌ مُوسَى‌ لِقَوْمِهِ‌ يَا...]] (۰)   
[[الأنعام ١٢٩ | وَ کَذٰلِکَ‌ نُوَلِّي‌ بَعْضَ‌...]] (۰) [[الأعراف ١٧٩ | وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ‌ کَثِيراً...]] (۰) [[الكهف ١٠١ | الَّذِينَ‌ کَانَتْ‌ أَعْيُنُهُمْ‌ فِي‌...]] (۱) [[النساء ١١٥ | وَ مَنْ‌ يُشَاقِقِ‌ الرَّسُولَ‌ مِنْ‌...]] (۰) [[الصف ٥ | وَ إِذْ قَالَ‌ مُوسَى‌ لِقَوْمِهِ‌ يَا...]] (۰)   
</div>
</div>
== نزول ==
محمد بن عثمان المخزومى گوید: قریش مى گفتند هر یک از یاران محمد دیگرى را تحریک نموده و برمى انگیزد. چنان که ابوبکر طلحة را تحریک نموده و برانگیخته است. موقعى که طلحه نزدیک ابوبکر آمد و خواست او را به طرف شرک و بت‌پرستى بکشاند. ابوبکر گفت: اى طلحه مرا بچه چیز می‌خوانى؟ طلحه گفت: به پرستش لات و عزى، ابوبکر گفت: لات کدام است؟ طلحه گفت: خداى ما می‌باشد سپس گفت: عزى کدام است؟
گفت: دختران خدا مى باشند. ابوبکر گفت: پس مادر این‌ها کیست؟ طلحه در جواب فرو ماند و ساکت شد و جواب نداد سپس به یاران خود گفت: جواب این مرد را شما بگوئید. آن‌ها نیز ساکت ماندند سپس طلحه گفت: اى ابوبکر برخیز و شهادتین را بر من تلقین بنما که ایمان بیاورم و بعد شهادتین را بر زبان جارى ساخت و این آیه نازل گردید.<ref> تفسیر ابن ابى حاتم.</ref>


== تفسیر ==
== تفسیر ==
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۱#link103 | آيات ۲۶ - ۴۵ سوره زخرف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۱#link103 | آيات ۲۶ - ۴۵ سوره زخرف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۱#link104 | معناى سخن ابراهيم (ع ) به پدر و قومش : ((انى براء مما تعبدون الا الذى فطرنىفانه سيهدين )) ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۱#link104 | معناى سخن ابراهيم (ع ) به پدر و قومش : ((انى براء مما تعبدون الا الذى فطرنىفانه سيهدين )) ]]
خط ۴۸: خط ۵۵:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۳#link117 | رواياتى ديگر در ذيل برخى آيات گذشته]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۳#link117 | رواياتى ديگر در ذيل برخى آيات گذشته]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۴#link29 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۴#link29 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ «36»
و هر كه از ياد خداى رحمن روى گردان شود شيطانى بر او مى‌گماريم كه همراه و دمساز وى گردد.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (36)
----
«1» برهان ج 4 ص 142 حديث 3.
«2» نور الثقلين ج 4 ص 600 حديث 34 بنقل از علل الشرايع.
جلد 11 - صفحه 472
بعد از ذكر وعد متقيان، وعيد كافران فرمايد:
وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ‌: و هر كه اعراض كند از ياد خدائى كه متصف به صفت رحمت است و از آن تجاهل نمايد با آنكه عارف باشد به حقيقت آن، يعنى هر كه چشم پوشد و اعراض كند از نظر كردن در حجج بينه و آيات باهره، نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً: تقدير كنيم براى او شيطانى را، يعنى به جهت تجاهل، او را به حال خود گذاريم و نظر الطاف از او باز گيريم. نزد اين حال شيطان بر او مسلط شود، فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ‌: پس آن شيطان مر او را همنشين و مصاحب شود و پيوسته به اغوا و اضلال و وسوسه او مشغول گردد.
حكايت:
يكى از زهاد گويد: با يكى از مؤمنان دوستى داشتم، وقتى در مسجدى نشسته بودم آن جنى به من گفت: اين مردم را چگونه مى‌بينى؟ گفتم:
بعضى را بيدار و بعضى را خواب. گفت: آنچه به سر ايشان است مى‌بينى؟
گفتم: نه، چشمهاى مرا ماليد، ديدم بر سر هر يكى نشسته، بعضى را بالها به چشم گذاشته، بعضى را گاهى بالها فرو مى‌گذارد و گاهى برمى‌دارد. گفتم:
اين چيست؟ گفت: اينها شياطين‌اند كه بر سرهاى ايشان نشسته‌اند و بر هر يكى به قدر غفلت وى بر او استيلا يافته، پس اين آيه تلاوت نمود: «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً».
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (36) وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ (37) حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ (38) وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ (39) أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (40)
ترجمه‌
و هر كس چشم بپوشد از ياد خداى بخشنده آماده ميكنيم براى او شيطانى را پس او برايش همنشين است‌
و همانا آنها باز ميدارندشان از راه و گمان ميكنند كه آنها هدايت يافتگانند
تا چون آيد نزد ما گويد ايكاش بود ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب پس چه بد همنشينى هستى‌
و هرگز سود ندهد شما را امروز چون ستم كرديد آنكه در عذاب با يكديگر شركت دارانيد
آيا پس تو ميشنوانى كران را يا راه مينمائى كوران را و كسى را كه باشد در گمراهى آشكار.
تفسير
هر كس در تحصيل لذّات دنيا كوشيد و از ياد خدا و نظر در آيات او چشم پوشيد خداوند شيطانى را از جنس جن يا انس آماده و مهيّا ميفرمايد براى گمراه كردن او باين معنى كه واميگذارد او را باختيار شيطان و مانع نميشود از نفوذ اراده آن ملعون در او و دور نميكند او را از آن شخص منغمر در لذّات براى آنكه اين شخص باختيار خود خود را از قابليّت عنايت الهى انداخته و در نتيجه شياطين با اين اشخاص نزديك و مأنوس و همدم و همنشين ميشوند و آنها را
----
جلد 4 صفحه 604
به وساوس و حيل از راه حق و حقيقت باز ميدارند بطوريكه در عين ضلالت و گمراهى خودشان را مهتدى و راه يافته بحق و حقيقت ميدانند و آن شياطين با اين گمشدگان هميشه هستند تا آن گم‌گشته يا او با شيطانش چون جاءانا بصيغه تثنيه نيز قرائت شده است در محضر عدل الهى و موقف حشر حاضر ميگردند آنوقت آن بيچاره متنبّه ميشود كه چه بد رفيق و مصاحبى داشته و آرزو ميكند كه بين او و رفيقش فاصله ميان مشرق و مغرب بود چون مشرقين از باب تغليب اراده مشرق و مغرب از آن ميشود و اين آرزو را برفيقش اظهار مينمايد و ميگويد چه بد رفيقى بودى او هم لابد جواب ميگويد من تو را مجبور ننمودم تو خودت بد جنس بودى كه سخن خدا و پيغمبر را نشنيدى و بحرف من گوش دادى ولى خداوند اينجا ذكر نفرموده فقط ميفرمايد هر دو بايد بسوزيد و اينكه با يكديگر ميسوزيد براى شما نفعى ندارد و تسلّاى خاطرى از تعميم عذاب براى شما حاصل نميشود چون كفر كه بدترين ظلم است عذابش هم شديدترين عذاب‌ها است كه مافوق ندارد و در روايت قمّى ره از امام باقر عليه السّلام اين دو آيه با اوّلى و دوّمى و تبرّى يكى از آن دو از ديگرى و حكم خداوند باشتراك آن دو و اتباعشان در عذاب براى ظلم بآل محمد صلى اللّه عليه و اله تطبيق شده است و در آيه اخيره خداوند حبيب خود را مخاطب فرموده بر سبيل تعجّب ميفرمايد آيا كسى را كه بواسطه اعراض از استماع كلام حقّ كر شده و ديگر حرف حساب بگوشش فرو نميرود تو ميتوانى شنوا نمائى يا كسيرا كه براى منصرف شدن از فكر و ذكر خدا كور شده و در وادى حيرت و ضلالت واضح و آشكار ميگردد تو ميتوانى راهنمائى نمائى بيش از اين خود را بزحمت مينداز كه ما هر كار بخواهيم بكنيم ميتوانيم و ميكنيم وظيفه تو فقط ابلاغ است كه عمل مينمائى ديگر مسئوليّتى براى تو نخواهد بود.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ مَن‌ يَعش‌ُ عَن‌ ذِكرِ الرَّحمن‌ِ نُقَيِّض‌ لَه‌ُ شَيطاناً فَهُوَ لَه‌ُ قَرِين‌ٌ (36)
‌هر‌ كسي‌ ‌که‌ اعراض‌ كند و غفلت‌ ورزد ‌از‌ ياد خداوند رحمن‌ مي‌گيريم‌ و مسلط مي‌كنيم‌ ‌براي‌ ‌او‌ شيطاني‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ اغوا مي‌كند ‌پس‌ ‌آن‌ شيطان‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ قرين‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌او‌ جدا نمي‌شود.
موقعي‌ ‌که‌ شيطان‌ رانده درگاه‌ الهي‌ شد ‌براي‌ ترك‌ سجده‌ ‌به‌ آدم‌ ‌گفت‌ لَأَحتَنِكَن‌َّ ذُرِّيَّتَه‌ُ إِلّا قَلِيلًا قال‌َ اذهَب‌ فَمَن‌ تَبِعَك‌َ مِنهُم‌ فَإِن‌َّ جَهَنَّم‌َ جَزاؤُكُم‌ جَزاءً مَوفُوراً وَ استَفزِز مَن‌ِ استَطَعت‌َ مِنهُم‌ بِصَوتِك‌َ وَ أَجلِب‌ عَلَيهِم‌ بِخَيلِك‌َ وَ رَجِلِك‌َ وَ شارِكهُم‌ فِي‌ الأَموال‌ِ وَ الأَولادِ وَ عِدهُم‌ وَ ما يَعِدُهُم‌ُ الشَّيطان‌ُ إِلّا غُرُوراً إِن‌َّ عِبادِي‌ لَيس‌َ لَك‌َ عَلَيهِم‌ سُلطان‌ٌ وَ كَفي‌ بِرَبِّك‌َ وَكِيلًا‌-‌ اسراء آيه 64 ‌الي‌ 67‌-‌ لذا مي‌فرمايد:
وَ مَن‌ يَعش‌ُ عَن‌ ذِكرِ الرَّحمن‌ِ ‌که‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ تحت‌ عبوديت‌ حق‌ خارج‌ كرد شيطان‌ ‌بر‌ ‌او‌ مسلط مي‌شود ‌که‌ مفاد.
نُقَيِّض‌ لَه‌ُ شَيطاناً ‌است‌.
فَهُوَ لَه‌ُ قَرِين‌ٌ مكررا اشاره‌ ‌شده‌ ‌که‌ قلب‌ انسان‌ دو راه‌ دارد: يكي‌ راه‌ ملك‌ ‌که‌ الهامات‌ رباني‌ ‌در‌ قلب‌ وارد مي‌شود و يكي‌ راه‌ شيطان‌ ‌است‌ ‌که‌ وسواس‌ شيطاني‌ وارد مي‌شود ‌در‌ راه‌ ملك‌ توجه‌ بخدا ‌است‌ و ذكر ‌او‌ و صفات‌ حميده اينها ‌اينکه‌ ‌در‌ ‌را‌ ‌به‌ روي‌ قلب‌ بسته‌اند و راه‌ شيطان‌ حب‌ دنيا و شهوات‌ نفساني‌ و صفات‌ خبيثه‌ ‌است‌
جلد 16 - صفحه 29
‌اينکه‌ راه‌ ‌را‌ باز كرده‌اند لذا شيطان‌ دائما وارد مي‌شود و قرين‌ ‌او‌ مي‌گردد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 36)- همنشین شیاطین! از آنجا که در آیات پیشین سخن از دنیا پرستانی بود که همه چیز را بر معیارهای مادی ارزیابی می‌کنند، در اینجا از یکی از آثار مرگبار دلبستگی به دنیا که بیگانگی از خداست سخن می‌گوید، می‌فرماید:
«و هر کس از یاد خدا روی گردان شود شیطانی را به سراغ او می‌فرستیم، پس همواره قرین اوست»! (وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ).
آری! غفلت از ذکر خدا و غرق شدن در لذات دنیا، و دلباختگی به زرق و برق آن، موجب می‌شود که شیطانی بر انسان مسلّط گردد و همواره قرین او باشد، و رشته‌ای در گردنش افکنده، «می‌برد هرجا که خاطر خواه اوست»!
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس