الأعراف ١٦
ترجمه
الأعراف ١٥ | آیه ١٦ | الأعراف ١٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَغْوَیْتَنِی»: مرا گمراه ساختی. حکم گمراهی دربارهام صادر کردی. «صِرَاط»: راه. منصوب به نزع خافض است و در اصل (عَلی صِراطِکَ) است. میتواند مفعولفیه نیز باشد.
تفسیر
- آيات ۱۰ - ۲۵، سوره اعراف
- معناى تمكين انسان در زمين در جمله : (( و لقد مكناكم فى الارض ))
- سجده ملائكه براى جميع بنى آدم و براى عالم بشريت بوده است .
- بيان اين كه خلقت آدم در حقيقت ، خلقت جميع بشر بوده است و اشاره بهاقوال ديگرى كه در توجيه نسبت دادن خلقت آدم به همگان گفته شده است .
- ابليس با ملائكه بوده و فرقى با آنان نداشته و او و همه فرشتگان در مقامى قرارداشتند كه آن مقام ماءمور به سجده شده است .
- بيان اينكه مراد از امتثال و تمرد در امر ملائكه به سجود براى آدم و تمرد ابليس ، امورتكوينى است .
- تكبر و خودخواهى سرچشمه تمامى گناهان است .
- ملاك برترى در تكوينيات بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى واستدلال ابليس به برترى آتش غلط بوده است .
- وجوب امتثال امر الهى از جهت اين است كه امر، امر او است و دائر مدار مصالح و جهات خيرنيست
- توضيح در مورد اينكه امر ملائكه به سجده امرى تكوينى بوده است .
- كبريا خاص خداى سبحان است و از غير او تكبر پسنديده نيست .
- درخواست مهلت از خدا توسط ابليس
- محاصره انسان توسط شيطان از چهار طرف !
- مراد از (( مخلصين (( و (( شاكرين (( كه شيطان نمى تواند ايشان را بفريبد و اشارهبه طريقه گمراه كردن شيطان
- مراد از جمله (( الّا اءن تكوناملكين (( در خطاب به آدم و هوا
- اشاره به اهمال و قصور مفسرين در بحث از شيطان و شناختن او
- چند مطلب كه بايد در بحث از مساءله شيطان و حقايق دينى و تكوينى مربوط به آن بيانشود
- ۲- مراتب مختلف موجودات مقتضاى الهى است .
- ۳- آيات مربوط به داستان سجده آدم تصويرى است از روابط بين نوع انسانى و نوعملائكه و ابليس
- بهشت قبل از هبوط بهشت برزخى بوده نه بهشت جاويدان !
- قلمرو اغوا و اضلال شيطان ، ادراك انسانى و ابزار كار او عواطف و احساسات بشرى است .
- نحوه تصرفات ابليس در ادراك انسان
- ولايت شيطان بر آدميان در ظلم و گناه و ولايت ملائكه بر آدميان در اطاعت و عبادت
- بعضى از لشكريان ابليس از جنس بشرند
- خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه اندازى او
- بحث عقلى و قرآنى (مناظره اى كه شارح اناجيلنقل كرده و در تورات ذكر شده كه بين ابليس و ملائكه واقع شده است )
- در آفريدن خلايق و مخصوصا كفارى كه نتيجه خلقتشان خلود در آتش است چه حكمتى است ؟
- تكليف بندگان براى خدا چه سودى دارد؟!
- چرا خداوند انسان را بدون اينكه مكلف نمايدكامل نساخت و چرا او را كامل نيافريد؟
- تكليف ابليس و ملائكه به سجده بر آدم براى چه بود و لعن و عقاب ابليس بعد ازنافرمانى چرا؟
- پاسخ به دو شبهه ديگر
- بيان و توضيح جمله : (( لايسئل عما يفعل و هم يسئلون (( از نظر فلسفه و برهان و وحى
- اشاره به ابحاث ممتدّ متكلمان اشاعره و معتزله دربارهافعال خدا
- تقسيم علوم و مدركات انسان به : علوم كاشف از خارج و علوم اعتبارى و ذهنى
- فرق بين اين دو قسم از علوم
- جميع احكام عقلى از فعل خداوند اتخاذ شده است
- اشكالاتى كه بر راءى اشاعره در احكام نظرىعقل وارد است
- جريان احكام عقلى عملى در افعال خداى تعالى
- عقل نظرى در تشخيصهاى خود درباره معارف مربوط به خدا مصيب است .
- عقل عملى : جستجوى مصالح و مفاسد و حسن و قبحافعال در احكام تشريعى
- آياتى كه جريان عقل نظرى و عقل عملى را در ناحيه پروردگار تاءييد مى كند
- بحث روايتى (رواياتى در مورد شيطان و تمرد تو از سجده بر آدم و وساوس وتصرفات او...)
- بهشت آدم از باغهاى دنيا بوده است
- رد اينكه ملائكه و شياطين به تغيير ذات خود قدرت داشته باشند و به صور مختلفه درآيند.
- دو دسته روايات مربوط به تصرفات ابليس و كيفيت تصرف او در شعور آدمى
- ماجراى شگفت انگيز گفتگوى حضرت يحيى با ابليس
- بررسى گفتگوى ابليس با پيامبران الهى
نکات آیه
۱- گمراه ساختن مردم، هدف ابلیس از مهلت خواهى و درخواست عمر طولانى (أنظرنى ... لأقعدن لهم صرطک المستقیم)
۲- ابلیس به تلافى گمراه شدن خویش، با کمین کردن در صراط مستقیم، بر گمراه کردن مردم مصمم شد. (فبما أغویتنى لأقعدن لهم صرطک المستقیم) کلمه «باء» در «فبما أغویتنى» سببیه است.
۳- ابلیس دشمن انسانها و داراى ضمیرى پرکینه از آنان (لأقعدن لهم صرطک المستقیم)
۴- ابلیس عنصرى ناسپاس و گستاخ در برابر خداوند (قال فبما أغویتنى) استجابت درخواست ابلیس از سوى خداوند اقتضا مى کرد که وى در برابر این نعمت الهى سپاسگزار باشد. ولى او تمردى دیگر کرد و مصمم شد تا راه مستقیم الهى را بر بندگان خدا سد کند و این حکایت از گستاخى و ناسپاسى وى دارد.
۵- ابلیس، معترف و معتقد به مستقیم بودن صراط الهى (لأقعدن لهم صرطک المستقیم)
۶- ابلیس خود معترف به گمراهى و گمراه گرى خویش (فبما أغویتنى لأقعدن لهم صرطک المستقیم)
۷- ابلیس، گمراهى خویش را از ناحیه خداوند مى پنداشت. (فبما أغویتنى لأقعدن لهم صرطک المستقیم)
۸- انسان، موجودى اغواپذیر است. (لأقعدن لهم صرطک المستقیم)
۹- ابلیس، آگاه به اغواپذیرى انسانها حتى پیش از خلقت آنان (لأقعدن لهم صرطک المستقیم)
۱۰- انسانها بر اساس طینت اولى خویش سالکان صراط مستقیم الهى هستند. (لأقعدن لهم صرطک المستقیم)
موضوعات مرتبط
- ابلیس: و صراط مستقیم ۵; اغواگرى ابلیس ۱; اقرار ابلیس به صراط مستقیم ۵; اقرار ابلیس به اغواگرى ۶; اقرار ابلیس به گمراهى ۶; انتقام ابلیس ۲; دشمنى ابلیس ۳; عقیده ابلیس ۵، ۷; علم ابلیس ۹; عمر ابلیس ۱; فلسفه استمهال ابلیس ۱; فلسفه اغواگرى ابلیس ۲; کفران ابلیس ۴; کینه ابلیس ۳; گستاخى ابلیس ۴; گمراهى ابلیس ۲; منشأ گمراهى ابلیس ۷
- انسان: آسیب پذیرى انسان ۸، ۹; اغواپذیرى انسان ۸، ۹; فطرت انسان ۱۰
- خدا: اضلال خدا ۷
- صراط مستقیم: سالکان صراط مستقیم ۱۰; گمراهى از صراط مستقیم ۲
- گمراهى: عوامل گمراهى ۱، ۲