۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۹ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۱۱}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۱۵: | خط ۱۷: | ||
و نيز بعضى از مفسرين گفته اند: ((ضمير جمع در جمله ((عن ذنوبهم (( به - ((من هو اشد - كسانى كه از قارون نيرومندتر بودند(( برمى گردد، و مراد از مجرمين غير ايشان است ، و معناى آيه اين است كه : ساير مجرمين از گناهان اقوام گذشته كه خدا هلاكشان كرده پرسش و بازخواست نمى شوند(( | و نيز بعضى از مفسرين گفته اند: ((ضمير جمع در جمله ((عن ذنوبهم (( به - ((من هو اشد - كسانى كه از قارون نيرومندتر بودند(( برمى گردد، و مراد از مجرمين غير ايشان است ، و معناى آيه اين است كه : ساير مجرمين از گناهان اقوام گذشته كه خدا هلاكشان كرده پرسش و بازخواست نمى شوند(( | ||
اين بود آن وجوهى كه گفتيم مفسرين در تفسير آيه آورده اند، و هيچ يك از آنها با سياق سازگار نيست | اين بود آن وجوهى كه گفتيم مفسرين در تفسير آيه آورده اند، و هيچ يك از آنها با سياق سازگار نيست | ||
فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ فى زِينَتِهِ قَالَ | فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ فى زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا يَلَيْت لَنَا مِثْلَ مَا أُوتىَ قَرُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍ عَظِيمٍ | ||
كلمه ((حظ(( به معناى بهره آدمى از سعادت و بخت است | كلمه ((حظ(( به معناى بهره آدمى از سعادت و بخت است | ||
<span id='link68'><span> | <span id='link68'><span> | ||
خط ۲۲: | خط ۲۴: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۱۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۱۷ </center> | ||
دسته اى ديگر (مؤ منان ): ((ثوب اللدخير...(( | دسته اى ديگر (مؤ منان ): ((ثوب اللدخير...(( | ||
وَ قَالَ | وَ قَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكمْ ثَوَاب اللَّهِ خَيرٌ لِّمَنْ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صلِحاً ... | ||
كلمه ((ويل (( به معناى هلاكت است ، كه در موارد نفرين به هلاكت و نيز انزجار از هر چه خوش آيند نيست استعمال مى شود، و در آيه مورد بحث انزجار از آرزويى است كه دنياطلب ان آن را آرزو كردند | كلمه ((ويل (( به معناى هلاكت است ، كه در موارد نفرين به هلاكت و نيز انزجار از هر چه خوش آيند نيست استعمال مى شود، و در آيه مورد بحث انزجار از آرزويى است كه دنياطلب ان آن را آرزو كردند | ||
گويندگان اين حرف مؤ منين بنى اسرائيل بوده اند، كه به خدا علم داشتند، و خطابشان در اين سخن بر همان نادانهايى است كه آرزو كردند اى كاش آنچه قارون دارد آنان نيز مى داشتند، و آن را سعادتى عظيم آنهم بدون قيد و شرط پنداشتند، و مقصودشان از اين سخن اين بوده كه ثواب خدا كه مخصوص اشخاصى است كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند، بهتر است از آنچه قارون دارد، پس اگر ايمان دارند و صالح هستند آرزوى آن ثوابها كنند، نه آنچه كه قارون دارد | گويندگان اين حرف مؤ منين بنى اسرائيل بوده اند، كه به خدا علم داشتند، و خطابشان در اين سخن بر همان نادانهايى است كه آرزو كردند اى كاش آنچه قارون دارد آنان نيز مى داشتند، و آن را سعادتى عظيم آنهم بدون قيد و شرط پنداشتند، و مقصودشان از اين سخن اين بوده كه ثواب خدا كه مخصوص اشخاصى است كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند، بهتر است از آنچه قارون دارد، پس اگر ايمان دارند و صالح هستند آرزوى آن ثوابها كنند، نه آنچه كه قارون دارد | ||
خط ۳۵: | خط ۳۷: | ||
<span id='link70'><span> | <span id='link70'><span> | ||
==بعد از هلاكت قارون ، برآرزومندان ثروت او معلوم گشت كه وسعت و تنگى رزق تابعمشيت خدا است . == | ==بعد از هلاكت قارون ، برآرزومندان ثروت او معلوم گشت كه وسعت و تنگى رزق تابعمشيت خدا است . == | ||
وَ أَصبَحَ | وَ أَصبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالاَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسط الرِّزْقَ لِمَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ ... | ||
مى گويند كلمه ((وى (( كلمه اى است كه در هنگام اظهار ندامت استعمال مى شود، و بسا هم مى شود كه در مورد تعجب به كار مى رود، و هر دو معنا با آيه شريفه مى سازد، هر چند كه معناى اول زودتر به ذهن مى رسد | مى گويند كلمه ((وى (( كلمه اى است كه در هنگام اظهار ندامت استعمال مى شود، و بسا هم مى شود كه در مورد تعجب به كار مى رود، و هر دو معنا با آيه شريفه مى سازد، هر چند كه معناى اول زودتر به ذهن مى رسد | ||
((كان الله يبسط الرزق لمن يشاء من عباده و يقدر(( - در اين جمله همان كسانى كه ديروز آرزو مى كردند اى كاش به جاى قارون بودند، بعد از خسف قارون ، اعتراف كرده اند به اينكه آنچه قارون ادعا مى كرد و ايشان تصديقش مى كردند، باطل بوده ، و وسعت و تنگى رزق به مشيت خدا است ، نه به قوت و جمعيت و داشتن نبوغ فكرى در اداره زندگى | ((كان الله يبسط الرزق لمن يشاء من عباده و يقدر(( - در اين جمله همان كسانى كه ديروز آرزو مى كردند اى كاش به جاى قارون بودند، بعد از خسف قارون ، اعتراف كرده اند به اينكه آنچه قارون ادعا مى كرد و ايشان تصديقش مى كردند، باطل بوده ، و وسعت و تنگى رزق به مشيت خدا است ، نه به قوت و جمعيت و داشتن نبوغ فكرى در اداره زندگى | ||
خط ۴۴: | خط ۴۶: | ||
<span id='link71'><span> | <span id='link71'><span> | ||
==بهشت مختص كسانى است كه در اين دنيا خواهان برترى جوئى و فساد نباشند == | ==بهشت مختص كسانى است كه در اين دنيا خواهان برترى جوئى و فساد نباشند == | ||
تِلْك | تِلْك الدَّارُ الاَخِرَةُ نجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فى الاَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعَقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ | ||
اين آيه و آيه بعدش به منزله نتيجه گيرى از داستان قارون است | اين آيه و آيه بعدش به منزله نتيجه گيرى از داستان قارون است | ||
و در جمله ((تلك الدار الاخره (( كلمه ((تلك (( كه مخصوص اشاره به دور است ، شرافت و ارجمندى و علو مكان آخرت را مى رساند، و همين خود شاهد است بر اينكه مراد از دار آخرت ، دار آخرت سعيده است ، نه هر آخرتى ، و نيز به همين جهت مفسرين دار آخرت را در آيه مورد بحث به بهشت تفسير كرده اند | و در جمله ((تلك الدار الاخره (( كلمه ((تلك (( كه مخصوص اشاره به دور است ، شرافت و ارجمندى و علو مكان آخرت را مى رساند، و همين خود شاهد است بر اينكه مراد از دار آخرت ، دار آخرت سعيده است ، نه هر آخرتى ، و نيز به همين جهت مفسرين دار آخرت را در آيه مورد بحث به بهشت تفسير كرده اند | ||
خط ۵۲: | خط ۵۴: | ||
اين آيه شريفه عموميت دارد، و مى رساند كه تنها كسانى به بهشت مى روند، كه در زمين ، هيچ يك از مصاديق فساد و يا به عبارتى ديگر هيچ يك از گناهان را مرتكب نشوند، به طورى كه حتى اگر در همه عمر يك گناه كرده باشند، از بهشت محروم مى شوند، و ليكن آيه ديگرى از قرآن كريم اين عموم را تخصيص زده و فرموده : ((ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه ، نكفر عنكم سيئاتكم ، و ندخلكم مدخلا كريما(( | اين آيه شريفه عموميت دارد، و مى رساند كه تنها كسانى به بهشت مى روند، كه در زمين ، هيچ يك از مصاديق فساد و يا به عبارتى ديگر هيچ يك از گناهان را مرتكب نشوند، به طورى كه حتى اگر در همه عمر يك گناه كرده باشند، از بهشت محروم مى شوند، و ليكن آيه ديگرى از قرآن كريم اين عموم را تخصيص زده و فرموده : ((ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه ، نكفر عنكم سيئاتكم ، و ندخلكم مدخلا كريما(( | ||
((و العاقبه للمتقين (( - يعنى عاقبت نيك و پسنديده ، كه همان خانه سعيد آخرت ، و يا عاقبت سعيد در دنيا و آخرت است ، از آن مردمى است كه تقوى پيشه كنند، چيزى كه هست از دو احتمال مزبور احتمال اول مورد تاييد سياق هر دو آيه است | ((و العاقبه للمتقين (( - يعنى عاقبت نيك و پسنديده ، كه همان خانه سعيد آخرت ، و يا عاقبت سعيد در دنيا و آخرت است ، از آن مردمى است كه تقوى پيشه كنند، چيزى كه هست از دو احتمال مزبور احتمال اول مورد تاييد سياق هر دو آيه است | ||
مَن جَاءَ | مَن جَاءَ بِالحَْسنَةِ فَلَهُ خَيرٌ مِّنهَا | ||
هر كس كارى نيك كند پاداشى بهتر از آن دارد، براى اينكه پاداشش به فضل خدا چند برابر مى شود، همچنان كه خودش در جاى ديگر فرمود: ((من جاء بالحسنه فله عشر امثالها(( | هر كس كارى نيك كند پاداشى بهتر از آن دارد، براى اينكه پاداشش به فضل خدا چند برابر مى شود، همچنان كه خودش در جاى ديگر فرمود: ((من جاء بالحسنه فله عشر امثالها(( | ||
وَ مَن جَاءَ | وَ مَن جَاءَ بِالسيِّئَةِ فَلا يجْزَى الَّذِينَ عَمِلُوا السيِّئَاتِ إِلا مَا كانُوا يَعْمَلُونَ | ||
و كسى كه عمل زشت كند زشتكاران جز همان عملشان پاداش داده نمى شوند، يعنى برآنچه كه كرده اند چيزى اضافه نمى شود، و در اين ، كمال عدل الهى است ، همچنان كه در كار نيك پاداش به ده برابر كمال فضل اوست | و كسى كه عمل زشت كند زشتكاران جز همان عملشان پاداش داده نمى شوند، يعنى برآنچه كه كرده اند چيزى اضافه نمى شود، و در اين ، كمال عدل الهى است ، همچنان كه در كار نيك پاداش به ده برابر كمال فضل اوست | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۲۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۲۱ </center> | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۳: | ||
<span id='link76'><span> | <span id='link76'><span> | ||
==آيات ۸۵ - ۸۸، سوره قصص == | ==آيات ۸۵ - ۸۸، سوره قصص == | ||
إِنَّ الَّذِى فَرَض عَلَيْك الْقُرْءَانَ لَرَادُّك إِلى مَعَادٍ قُل رَّبى أَعْلَمُ مَن جَاءَ بِالهُْدَى وَ مَنْ هُوَ فى ضلَلٍ مُّبِينٍ(۸۵) | |||
وَ مَا كُنت تَرْجُوا أَن يُلْقَى إِلَيْك الْكتَب إِلا رَحْمَةً | وَ مَا كُنت تَرْجُوا أَن يُلْقَى إِلَيْك الْكتَب إِلا رَحْمَةً مِّن رَّبِّك فَلا تَكُونَنَّ ظهِيراً لِّلْكَفِرِينَ(۸۶) | ||
وَ لا | وَ لا يَصدُّنَّك عَنْ ءَايَتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنزِلَت إِلَيْك وَ ادْعُ إِلى رَبِّك وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشرِكينَ(۸۷) | ||
وَ لا تَدْعُ مَعَ | وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً ءَاخَرَ لا إِلَهَ إِلا هُوَ كلُّ شىْءٍ هَالِكٌ إِلا وَجْهَهُ لَهُ الحُْكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ(۸۸) | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
آن كس كه قرآن را بر تو واجب كرد تو را به مكه برمى گرداند بگو پروردگار من بهتر مى داند كه چه كسى هدايت آورده و چه كسى در گمراهى آشكار است (۸۵) | آن كس كه قرآن را بر تو واجب كرد تو را به مكه برمى گرداند بگو پروردگار من بهتر مى داند كه چه كسى هدايت آورده و چه كسى در گمراهى آشكار است (۸۵) | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۵: | ||
بيان آيات | بيان آيات | ||
اين چند آيه ، آيات آخر اين سوره است ، و در آن به رسول خدا (صلى الله اليه و آله و سلم ) وعده جميل مى دهد كه به زودى بر او منت نهاده و قدر و منزلتش را بلند مى كند، و نفوذ كلمه اش مى دهد، و دينش را بر ساير اديان برترى مى بخشد، و امنيت و سلامتى را بر او و مؤ منين به او گسترش مى دهد، همان طور كه اين كار را درباره موسى و بنى اسرائيل كرد، و در حقيقت آيات قبل هم كه داستان موسى (عليه السلام ) را بيان مى كرد براى بيان همين نكته بود | اين چند آيه ، آيات آخر اين سوره است ، و در آن به رسول خدا (صلى الله اليه و آله و سلم ) وعده جميل مى دهد كه به زودى بر او منت نهاده و قدر و منزلتش را بلند مى كند، و نفوذ كلمه اش مى دهد، و دينش را بر ساير اديان برترى مى بخشد، و امنيت و سلامتى را بر او و مؤ منين به او گسترش مى دهد، همان طور كه اين كار را درباره موسى و بنى اسرائيل كرد، و در حقيقت آيات قبل هم كه داستان موسى (عليه السلام ) را بيان مى كرد براى بيان همين نكته بود | ||
إِنَّ الَّذِى فَرَض عَلَيْك الْقُرْءَانَ لَرَادُّك إِلى مَعَادٍ... | |||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۹ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۱۱}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش