۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۴ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۶}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تحْمِلُ كلُّ أُنثى وَ مَا تَغِيض الاَرْحَامُ وَ مَا تَزْدَادُ وَ كلُّ شىْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ | |||
<span id='link292'><span> | <span id='link292'><span> | ||
==اشاره به سه تا از كارهاى رحم در ايام حمل در آيه شريفه == | ==اشاره به سه تا از كارهاى رحم در ايام حمل در آيه شريفه == | ||
خط ۳۷: | خط ۳۹: | ||
از همينجا معلوم مى شود كه چرا دنبال جمله «'''عالم الغيب و الشهاده '''» فرمود: «'''الكبير المتعال '''»، چون مفاد مجموع آن دو اسم اين است كه خداى سبحان به هر چيزى محيط، و بر هر چيز مسلط است ، و هيچ چيزى به هيچ وجهى از وجوه بر او مسلط نيست ، و هيچ غيبى بر او غلبه نمى كند تا با غيبتش از حيطه علم او خارج شود، همچنان هيچ شهادتى هم بر او مسلط نيست ، پس اگر او عالم به غيب و شهادت است براى اين است كه او كبير و متعال است . | از همينجا معلوم مى شود كه چرا دنبال جمله «'''عالم الغيب و الشهاده '''» فرمود: «'''الكبير المتعال '''»، چون مفاد مجموع آن دو اسم اين است كه خداى سبحان به هر چيزى محيط، و بر هر چيز مسلط است ، و هيچ چيزى به هيچ وجهى از وجوه بر او مسلط نيست ، و هيچ غيبى بر او غلبه نمى كند تا با غيبتش از حيطه علم او خارج شود، همچنان هيچ شهادتى هم بر او مسلط نيست ، پس اگر او عالم به غيب و شهادت است براى اين است كه او كبير و متعال است . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه .۴۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه .۴۲ </center> | ||
سوَاءٌ | سوَاءٌ مِّنكم مَّنْ أَسرَّ الْقَوْلَ وَ مَن جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُستَخْفِ بِالَّيْلِ وَ سارِب بِالنهَارِ | ||
كلمه «'''سرب '''» - به فتحه سين و را -، و همچنين كلمه «'''سرب '''» به معناى در سرازيرى رفتن ، روان شدن اشك ، و نيز رفتن در هر راه مى باشد، گفته مى شود: «'''سرب - سربا و سروبا'''» بر وزن «'''مر - مرا و مرورا'''» اينچنين در مفردات آمده ، و بنا به گفته صاحب مفردات ، «'''سارب '''» كه كلمه مورد بحث است به معناى رونده در راه است ، كه رفتن خود را علنى كند و پنهان ندارد. | كلمه «'''سرب '''» - به فتحه سين و را -، و همچنين كلمه «'''سرب '''» به معناى در سرازيرى رفتن ، روان شدن اشك ، و نيز رفتن در هر راه مى باشد، گفته مى شود: «'''سرب - سربا و سروبا'''» بر وزن «'''مر - مرا و مرورا'''» اينچنين در مفردات آمده ، و بنا به گفته صاحب مفردات ، «'''سارب '''» كه كلمه مورد بحث است به معناى رونده در راه است ، كه رفتن خود را علنى كند و پنهان ندارد. | ||
اين آيه نسبت به آيه قبل به منزله نتيجه است ، و معناى مجموع آن دو چنين است كه : وقتى خداى سبحان عالم به غيب و شهادت است و علمش نسبت به آن دو على السويه است ، پس براى او باز على السويه است كه شما گفتار خود را آهسته بگوئيد و يا بلند بگوييد چون خداى سبحان هر دو قسم را مى داند و گفتار هر دو را مى شنود بدون اينكه گفتار آن كس كه آهسته سخن مى گويد برايش مخفى بماند، و نيز براى او على السويه است راه رفتن آن كس كه در شب راه مى پيمايد و از تاريكى شب استمداد مى كند تا ناظران پى بكارش نبرند، و آن كس كه در روز روشن و علنى راه مى رود و خود را پنهان نمى كند، خداوند راه رفتن هر دو را مى داند، نه اينكه از راه روى شبروان بى خبر بماند. | اين آيه نسبت به آيه قبل به منزله نتيجه است ، و معناى مجموع آن دو چنين است كه : وقتى خداى سبحان عالم به غيب و شهادت است و علمش نسبت به آن دو على السويه است ، پس براى او باز على السويه است كه شما گفتار خود را آهسته بگوئيد و يا بلند بگوييد چون خداى سبحان هر دو قسم را مى داند و گفتار هر دو را مى شنود بدون اينكه گفتار آن كس كه آهسته سخن مى گويد برايش مخفى بماند، و نيز براى او على السويه است راه رفتن آن كس كه در شب راه مى پيمايد و از تاريكى شب استمداد مى كند تا ناظران پى بكارش نبرند، و آن كس كه در روز روشن و علنى راه مى رود و خود را پنهان نمى كند، خداوند راه رفتن هر دو را مى داند، نه اينكه از راه روى شبروان بى خبر بماند. | ||
لَهُ | لَهُ مُعَقِّبَتٌ مِّن بَينِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يحْفَظونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ... | ||
از ظاهر سياق برمى آيد كه ضميرهاى چهارگانه «'''له '''»، «'''يديه '''»، «'''خلفه '''» و «'''يحفظونه '''» همه به يك مرجع برمى گردند، ولى سخن در اين است كه آن مرجع چيست ؟ هر چه باشد بايد قبل از اين ضمائر قرار داشته باشد، و قبل از اين ضمائر كلمه اى كه شايستگى و تناسب مرجعيت هر چهار ضمير را داشته باشد نيست بجز كلمه موصول «'''من '''»، كه در آيه قبل در جمله «'''من اسر القول ...'''»، قرار داشت ، و آن همان انسان است كه خداوند در جميع احوالش از او باخبر است ، و همين انسان كه معقباتى در پيش رو و پشت سر دارد. | از ظاهر سياق برمى آيد كه ضميرهاى چهارگانه «'''له '''»، «'''يديه '''»، «'''خلفه '''» و «'''يحفظونه '''» همه به يك مرجع برمى گردند، ولى سخن در اين است كه آن مرجع چيست ؟ هر چه باشد بايد قبل از اين ضمائر قرار داشته باشد، و قبل از اين ضمائر كلمه اى كه شايستگى و تناسب مرجعيت هر چهار ضمير را داشته باشد نيست بجز كلمه موصول «'''من '''»، كه در آيه قبل در جمله «'''من اسر القول ...'''»، قرار داشت ، و آن همان انسان است كه خداوند در جميع احوالش از او باخبر است ، و همين انسان كه معقباتى در پيش رو و پشت سر دارد. | ||
<span id='link297'><span> | <span id='link297'><span> | ||
خط ۹۷: | خط ۹۹: | ||
از آنچه گذشت اين معنا روشن شد كه آن اعتراضى كه به آيه شريفه شده است تا چه حدّ باطل و بى مورد است ، و آن اين است كه آيه مى رساند: وقتى وضع قومى تغيير مى كند و نعمت ها دگرگون مى شود كه مردم با گناه ، وضع خود را دگرگون كنند. و اين بر خلاف آن مساله اى است كه در شرع آمده كه نمى توان عموم را به جرم خواص مؤ اخذه نمود، و وجه فسادش هم اين است كه اين معنا بكلى اجنبى از مفاد آيه است . | از آنچه گذشت اين معنا روشن شد كه آن اعتراضى كه به آيه شريفه شده است تا چه حدّ باطل و بى مورد است ، و آن اين است كه آيه مى رساند: وقتى وضع قومى تغيير مى كند و نعمت ها دگرگون مى شود كه مردم با گناه ، وضع خود را دگرگون كنند. و اين بر خلاف آن مساله اى است كه در شرع آمده كه نمى توان عموم را به جرم خواص مؤ اخذه نمود، و وجه فسادش هم اين است كه اين معنا بكلى اجنبى از مفاد آيه است . | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۴ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۶}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش