گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۴ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۶}}
__TOC__
__TOC__




اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تحْمِلُ كلُّ أُنثى وَ مَا تَغِيض الاَرْحَامُ وَ مَا تَزْدَادُ وَ كلُّ شىْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ
اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تحْمِلُ كلُّ أُنثى وَ مَا تَغِيض الاَرْحَامُ وَ مَا تَزْدَادُ وَ كلُّ شىْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ
<span id='link292'><span>
<span id='link292'><span>
==اشاره به سه تا از كارهاى رحم در ايام حمل در آيه شريفه ==
==اشاره به سه تا از كارهاى رحم در ايام حمل در آيه شريفه ==
خط ۳۷: خط ۳۹:
از همينجا معلوم مى شود كه چرا دنبال جمله «'''عالم الغيب و الشهاده '''» فرمود: «'''الكبير المتعال '''»، چون مفاد مجموع آن دو اسم اين است كه خداى سبحان به هر چيزى محيط، و بر هر چيز مسلط است ، و هيچ چيزى به هيچ وجهى از وجوه بر او مسلط نيست ، و هيچ غيبى بر او غلبه نمى كند تا با غيبتش از حيطه علم او خارج شود، همچنان هيچ شهادتى هم بر او مسلط نيست ، پس اگر او عالم به غيب و شهادت است براى اين است كه او كبير و متعال است .
از همينجا معلوم مى شود كه چرا دنبال جمله «'''عالم الغيب و الشهاده '''» فرمود: «'''الكبير المتعال '''»، چون مفاد مجموع آن دو اسم اين است كه خداى سبحان به هر چيزى محيط، و بر هر چيز مسلط است ، و هيچ چيزى به هيچ وجهى از وجوه بر او مسلط نيست ، و هيچ غيبى بر او غلبه نمى كند تا با غيبتش از حيطه علم او خارج شود، همچنان هيچ شهادتى هم بر او مسلط نيست ، پس اگر او عالم به غيب و شهادت است براى اين است كه او كبير و متعال است .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه .۴۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه .۴۲ </center>
سوَاءٌ مِّنكم مَّنْ أَسرَّ الْقَوْلَ وَ مَن جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُستَخْفِ بِالَّيْلِ وَ سارِب بِالنهَارِ
سوَاءٌ مِّنكم مَّنْ أَسرَّ الْقَوْلَ وَ مَن جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُستَخْفِ بِالَّيْلِ وَ سارِب بِالنهَارِ
كلمه «'''سرب '''» - به فتحه سين و را -، و همچنين كلمه «'''سرب '''» به معناى در سرازيرى رفتن ، روان شدن اشك ، و نيز رفتن در هر راه مى باشد، گفته مى شود: «'''سرب - سربا و سروبا'''» بر وزن «'''مر - مرا و مرورا'''» اينچنين در مفردات آمده ، و بنا به گفته صاحب مفردات ، «'''سارب '''» كه كلمه مورد بحث است به معناى رونده در راه است ، كه رفتن خود را علنى كند و پنهان ندارد.
كلمه «'''سرب '''» - به فتحه سين و را -، و همچنين كلمه «'''سرب '''» به معناى در سرازيرى رفتن ، روان شدن اشك ، و نيز رفتن در هر راه مى باشد، گفته مى شود: «'''سرب - سربا و سروبا'''» بر وزن «'''مر - مرا و مرورا'''» اينچنين در مفردات آمده ، و بنا به گفته صاحب مفردات ، «'''سارب '''» كه كلمه مورد بحث است به معناى رونده در راه است ، كه رفتن خود را علنى كند و پنهان ندارد.
اين آيه نسبت به آيه قبل به منزله نتيجه است ، و معناى مجموع آن دو چنين است كه : وقتى خداى سبحان عالم به غيب و شهادت است و علمش نسبت به آن دو على السويه است ، پس براى او باز على السويه است كه شما گفتار خود را آهسته بگوئيد و يا بلند بگوييد چون خداى سبحان هر دو قسم را مى داند و گفتار هر دو را مى شنود بدون اينكه گفتار آن كس كه آهسته سخن مى گويد برايش مخفى بماند، و نيز براى او على السويه است راه رفتن آن كس كه در شب راه مى پيمايد و از تاريكى شب استمداد مى كند تا ناظران پى بكارش نبرند، و آن كس كه در روز روشن و علنى راه مى رود و خود را پنهان نمى كند، خداوند راه رفتن هر دو را مى داند، نه اينكه از راه روى شبروان بى خبر بماند.
اين آيه نسبت به آيه قبل به منزله نتيجه است ، و معناى مجموع آن دو چنين است كه : وقتى خداى سبحان عالم به غيب و شهادت است و علمش نسبت به آن دو على السويه است ، پس براى او باز على السويه است كه شما گفتار خود را آهسته بگوئيد و يا بلند بگوييد چون خداى سبحان هر دو قسم را مى داند و گفتار هر دو را مى شنود بدون اينكه گفتار آن كس كه آهسته سخن مى گويد برايش مخفى بماند، و نيز براى او على السويه است راه رفتن آن كس كه در شب راه مى پيمايد و از تاريكى شب استمداد مى كند تا ناظران پى بكارش نبرند، و آن كس كه در روز روشن و علنى راه مى رود و خود را پنهان نمى كند، خداوند راه رفتن هر دو را مى داند، نه اينكه از راه روى شبروان بى خبر بماند.
لَهُ مُعَقِّبَتٌ مِّن بَينِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يحْفَظونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ...
لَهُ مُعَقِّبَتٌ مِّن بَينِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يحْفَظونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ...
از ظاهر سياق برمى آيد كه ضميرهاى چهارگانه «'''له '''»، «'''يديه '''»، «'''خلفه '''» و «'''يحفظونه '''» همه به يك مرجع برمى گردند، ولى سخن در اين است كه آن مرجع چيست ؟ هر چه باشد بايد قبل از اين ضمائر قرار داشته باشد، و قبل از اين ضمائر كلمه اى كه شايستگى و تناسب مرجعيت هر چهار ضمير را داشته باشد نيست بجز كلمه موصول «'''من '''»، كه در آيه قبل در جمله «'''من اسر القول ...'''»، قرار داشت ، و آن همان انسان است كه خداوند در جميع احوالش از او باخبر است ، و همين انسان كه معقباتى در پيش رو و پشت سر دارد.
از ظاهر سياق برمى آيد كه ضميرهاى چهارگانه «'''له '''»، «'''يديه '''»، «'''خلفه '''» و «'''يحفظونه '''» همه به يك مرجع برمى گردند، ولى سخن در اين است كه آن مرجع چيست ؟ هر چه باشد بايد قبل از اين ضمائر قرار داشته باشد، و قبل از اين ضمائر كلمه اى كه شايستگى و تناسب مرجعيت هر چهار ضمير را داشته باشد نيست بجز كلمه موصول «'''من '''»، كه در آيه قبل در جمله «'''من اسر القول ...'''»، قرار داشت ، و آن همان انسان است كه خداوند در جميع احوالش از او باخبر است ، و همين انسان كه معقباتى در پيش رو و پشت سر دارد.
<span id='link297'><span>
<span id='link297'><span>
خط ۹۷: خط ۹۹:
از آنچه گذشت اين معنا روشن شد كه آن اعتراضى كه به آيه شريفه شده است تا چه حدّ باطل و بى مورد است ، و آن اين است كه آيه مى رساند: وقتى وضع قومى تغيير مى كند و نعمت ها دگرگون مى شود كه مردم با گناه ، وضع خود را دگرگون كنند. و اين بر خلاف آن مساله اى است كه در شرع آمده كه نمى توان عموم را به جرم خواص مؤ اخذه نمود، و وجه فسادش هم اين است كه اين معنا بكلى اجنبى از مفاد آيه است .
از آنچه گذشت اين معنا روشن شد كه آن اعتراضى كه به آيه شريفه شده است تا چه حدّ باطل و بى مورد است ، و آن اين است كه آيه مى رساند: وقتى وضع قومى تغيير مى كند و نعمت ها دگرگون مى شود كه مردم با گناه ، وضع خود را دگرگون كنند. و اين بر خلاف آن مساله اى است كه در شرع آمده كه نمى توان عموم را به جرم خواص مؤ اخذه نمود، و وجه فسادش هم اين است كه اين معنا بكلى اجنبى از مفاد آيه است .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۴ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۶}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش