۸٬۹۳۳
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴: | خط ۴: | ||
«مُتْرَف» به طورى که در «لسان العرب» آمده، از مادّه «ترف» (بر وزن سبب) به معناى «تنعم» است. و «مُتْرَف» به کسى مى گویند که فزونى نعمت او را غافل، مغرور و مست کرده و به طغیان واداشته است. درست است که همه «اصحاب الشمال» در زمره «مترفین» نیستند، ولى هدف قرآن، سردمداران آنها است. | «مُتْرَف» به طورى که در «لسان العرب» آمده، از مادّه «ترف» (بر وزن سبب) به معناى «تنعم» است. و «مُتْرَف» به کسى مى گویند که فزونى نعمت او را غافل، مغرور و مست کرده و به طغیان واداشته است. درست است که همه «اصحاب الشمال» در زمره «مترفین» نیستند، ولى هدف قرآن، سردمداران آنها است. | ||
«مُتْرَفُوها» جمع «مُتْرَف» از مادّه «ترف» (بر وزن طرف) به معناى «تنعم» است، و مترف به کسى مى گویند که: فزونى نعمت و زندگى مرفه او را مست و مغرور و غافل کرده، و به طغیان گرى واداشته است. | |||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
ویرایش