۲۰٬۳۷۶
ویرایش
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
و از عادت آن جناب، يكى اين بود كه براى حيوانات و همچنين اسلحه و اثاث خود اسم - مى گذاشت، اسم پرچمش «عقاب» و اسم شمشيرى كه با آن در جنگ ها شركت مى فرمود «ذوالفقار» بود. | و از عادت آن جناب، يكى اين بود كه براى حيوانات و همچنين اسلحه و اثاث خود اسم - مى گذاشت، اسم پرچمش «عقاب» و اسم شمشيرى كه با آن در جنگ ها شركت مى فرمود «ذوالفقار» بود. | ||
شمشير ديگرش «مخذم»، و ديگرى «رسوب»، و يكى ديگر «قضيب» بود، و قبضه شمشيرش به نقره آراسته بود، و كمربندى كه غالبا مى بست، از چرم و سه حلقه نقره به آن آويزان بود، اسم كمان او «كتوم» و اسم جعبه تيزش «كافور» و اسم ناقه اش «عضباء» و اسم استرش «دلدل»، و اسم دراز گوشش «يعفور»، و اسم گوسفندى كه از شيرش مى آشاميد «عينه» بود. آفتابه اى از سفال داشت كه با آن وضو مى گرفت و از آن مى آشاميد و مردم چون مى دانستند كه آفتابه آن جناب، مخصوص وضو و آشاميدنش است، از اين رو، كودكان را به عنوان تيمن و تبرك مى فرستادند تا از آن آفتابه بياشامند و از آب آن به صورت و بدن خود بمالند. بچه ها هم بدون پروا از آن جناب، چنين مى كردند. | شمشير ديگرش «مخذم»، و ديگرى «رسوب»، و يكى ديگر «قضيب» بود، و قبضه شمشيرش به نقره آراسته بود، و كمربندى كه غالبا مى بست، از چرم و سه حلقه نقره به آن آويزان بود، اسم كمان او «كتوم» و اسم جعبه تيزش «كافور» و اسم ناقه اش «عضباء» و اسم استرش «دلدل»، و اسم دراز گوشش «يعفور»، و اسم گوسفندى كه از شيرش مى آشاميد «عينه» بود. | ||
آفتابه اى از سفال داشت كه با آن وضو مى گرفت و از آن مى آشاميد و مردم چون مى دانستند كه آفتابه آن جناب، مخصوص وضو و آشاميدنش است، از اين رو، كودكان را به عنوان تيمن و تبرك مى فرستادند تا از آن آفتابه بياشامند و از آب آن به صورت و بدن خود بمالند. بچه ها هم بدون پروا از آن جناب، چنين مى كردند. | |||
۷۴ - و در جعفريات، از جعفر بن محمّد، از آباى گرامش، از على «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: | ۷۴ - و در جعفريات، از جعفر بن محمّد، از آباى گرامش، از على «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: |
ویرایش