گمنام

النمل ٥٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۷٬۰۴۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۱: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴۲#link368 | آيات ۵۴ - ۵۸، سوره نمل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴۲#link368 | آيات ۵۴ - ۵۸، سوره نمل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴۲#link369 | حكايت اجمالى داستان دعوت لوط عليه السّلام و تكذيب قوم او و هلاكتشان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۴۲#link369 | حكايت اجمالى داستان دعوت لوط عليه السّلام و تكذيب قوم او و هلاكتشان]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۷۱#link256 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۷۱#link256 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ «56»
ولى پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند: خاندان لوط را از شهرتان بيرون كنيد، زيرا آنان مردمى هستند كه پاكيزگى مى‌جويند.
===پیام ها===
1- مجرمان، چون منطق ندارند، در برابر انبيا به زور متوسّل مى‌شوند. «أَخْرِجُوا»
2- در محيط آلوده، پاكدامنى جرم است. أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ ... إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ‌
3- نهى از منكر، گاهى تاوان تبعيد شدن دارد. «أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ»
4- در برابر گناه، سكوت ممنوع است، لااقل فضا را بر گناهكار تنگ كنيم.
«أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ»
5- آزادى براى گناه، تفكّر قوم لوط است. «أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ»
6- سابقه‌ى تبعيد مردان خدا، به زمان ابراهيم و لوط باز مى‌گردد. «أَخْرِجُوا»
7- چون فطرت گناهكار پاك است، لذا خود را مجرم و ديگران را پاك مى‌بيند.
«إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ»
8- محيط، انسان را به گناه مجبور نمى‌كند زيرا در زمان شيوع فحشا نيز گروهى پاك زندگى مى‌كنند. «أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ (56)
فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ‌: پس نبود جواب قوم لوط، إِلَّا أَنْ قالُوا: مگر آنكه گفتند با يكديگر، أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ‌: بيرون كنيد كسان لوط را از قريه خود كه شهر سدوم است تا در ميان شما نباشند و نهى از اين عمل نمايند. إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ‌: بدرستى كه ايشان مردانى هستند كه پاك و پاكيزه‌اند از افعال ما، يعنى خود را پاك مى‌دانند از آن و ما را پليد مى‌خوانند؛ يا پاكند از جميع قاذورات به جهت اينكه منكر اين عمل مى‌باشند. ابن عباس گفته: اين كلام را بر
جلد 10 - صفحه 63
وجه سخريه و استهزاء گفتند، و البته اين قسمت نهايت توهين و هتك حرمت اهل ايمان خواهد بود. خلاصه بعد از موعظه و نصيحت و تهديد و وعيد از عقاب شديد پروردگار مجيد، منتهى نشدند از آن عمل شنيع و قبيح و مورد سخط الهى و قهر سبحانى واقع گرديدند.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ (54) أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (55) فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ (56) فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرِينَ (57) وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ (58)
قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلى‌ عِبادِهِ الَّذِينَ اصْطَفى‌ آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ (59) أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ (60) أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِيَ وَ جَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (61)
ترجمه‌
و فرستاديم لوط را هنگاميكه گفت به قومش آيا ميكنيد كار زشت را با آنكه شما مى‌بينيد
آيا هر آينه شما ميآئيد نزد مردان از روى شهوت بجاى زنان بلكه شما گروهى هستيد كه نادانى ميكنيد
پس نبود جواب قومش مگر آنكه گفتند بيرون كنيد آل لوط را از بلد خودتان همانا ايشان مردمانى هستند كه ميخواهند پاك باشند
پس رهانيديم او و اهلش را مگر زنش كه مقدّر كرديم او را كه باشد از بازماندگان‌
و بارانديم بر آنها بارانى پس بد بود باران بيم داده شدگان‌
بگو ستايش مر خدا را است و سلام بر بندگانش كه برگزيد آيا خدا بهتر است يا آنچه براى او شريك قرار ميدهند
آيا كيست كه آفريد آسمانها و زمين را و فرو فرستاد براى شما از آسمان آبى پس رويانيديم بآن باغهاى خرّم نباشد براى شما كه برويانيد درخت آنها را آيا معبودى است با خدا بلكه آنهايند گروهى كه عدول ميكنند
آيا كيست كه گردانيد زمين را قرارگاه و قرار داد در ميانش نهرها و قرار داد برايش كوههاى ثابت و قرار داد ميان دو دريا حائلى آيا خدائى است با خدا بلكه بيشترشان نميدانند.
تفسير
خداوند متعال عطف فرمود بر قصه حضرت صالح قصه حضرت لوط
----
جلد 4 صفحه 158
پيغمبر را باين تقريب كه و فرستاديم لوط را بر قومش به پيغمبرى وقتى كه بآنها فرمود بر سبيل انكار كه آيا شما مرتكب كار زشت لواط ميشويد با آنكه ميدانيد و مى‌بينيد زشتى و كثافت و خباثت آنرا يا در مرئى و منظر يكديگر اقدام باين عمل ناشايسته مينمائيد و آن عمل ناشايسته كه قابل انكار است آنستكه شما از روى شهوت ميآئيد نزد مردان و نميرويد نزد زنان با آنكه خداوند آنها را براى اين عمل خلق فرموده براى شما شما راه را گم كرده و بجهالت و نادانى افتاده‌ايد و پاك را گذارده پليد را اختيار نموده‌ايد و قوم در جواب عاجز مانده ناچار گفتند لوط و كسانش را از بلد خودتان بيرون كنيد كه آنها مردمانى هستند كه ميخواهند پاك و پاكيزه و منزّه و مقدّس باشند گويا مقصودشان تمسخر و استهزاء بود و خداوند او و كسانش را از ميان آنها بيرون برد و از شرّشان نجات داد و از عذاب خلاص فرمود مگر زن او را كه با آنها همدست بود و در ميان آنها باقى ماند و بعذاب گرفتار گرديد و خداوند باران بدى از سنگ بر آنها نازل فرمود كه همه هلاك شدند با آنكه قبلا بآن بيم داده شده بودند و شرح اين قضايا مكرر ذكر شده است و بعضى قدرنا بتخفيف قرائت نموده‌اند و براى اداء شكر اين نعمت كه غلبه دوستان خدا بر دشمنان او است بحبيب خود دستور فرموده كه حمد خدا را بجا آورد و تحيّت و سلام فرمايد بر بندگان برگزيده خدا كه اكمل افراد ايشان اهل بيت اطهارند و بعدا فرموده حال ببينيد اى شنوندگان اين قضاياى تاريخى آيا خداى يگانه بهتر است براى ستايش و پرستش يا بتهاى بى شعور بى كاره كه قادر بر هيچ امرى نيستند و نتوانستند پرستش كنندگان خود را از عذاب خدا نجات دهند و تشركون بتاء نيز قرائت شده و بنابراين خطاب بمشركين مكه است كه براى الزام آنها ذكر شده و نيز فرموده آيا كسيكه آسمانها و زمين پر وسعت و نعمت را خلق فرموده و باران رحمتش را از آسمان بر شما فرود آورده و بوستانهاى خرّم خوش منظر با بهجت و طراوت را بآن براى شما ايجاد و احداث فرموده كه شما هيچ يك درخت از آنرا نمى‌توانيد بخودى خود برويانيد آيا ميشود با چنين خدائى خداى ديگرى باشد با آنكه واضح است كه همه كار يك مدير و لوازم يك اداره است بلكه معلوم است كه اهل شرك عدول نمودند از حق بباطل آيا
----
جلد 4 صفحه 159
كسيكه زمين را قابل سكونت و قرارگاه بنى آدم قرار داد و وسائل معيشت آنها را در آن فراهم فرمود بجريان نهرها در خلال و جوانب و اطراف آن و احداث كوههاى بلند براى سنگينى و آرامى زمين و استخراج معادن و جريان آب و امثال اين منافع و قرار داد ميان دو دريا و مجمع دو آب شور و شيرين مانع و حائل كه مخلوط بيكديگر نميشوند و شما آنرا مشاهده ميكنيد چنانچه در سوره فرقان گذشت آيا چنين خدائى شريك دارد و چنين قدرتى محتاج بكمك است و سزاوار است كه جمادات را با او شريك در پرستش قرار داد البته بيشتر كسانى كه مشرك ميباشند نميدانند ادلّه توحيد را و از اين معانى غافلند و بعضى هم از باب تعصّب و عناد بكفر و الحاد تشبّث نموده‌اند و عدول از غيبت بتكلم در فأنبتنا براى تأكيد اختصاص فعل است بذات احديّت و لذا بعدا صريحا از غير نفى فرموده است.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَما كان‌َ جَواب‌َ قَومِه‌ِ إِلاّ أَن‌ قالُوا أَخرِجُوا آل‌َ لُوطٍ مِن‌ قَريَتِكُم‌ إِنَّهُم‌ أُناس‌ٌ يَتَطَهَّرُون‌َ (56)
‌پس‌ نبود جواب‌ قوم‌ لوط مگر اينكه‌ گفتند بيرون‌ كنيد ال‌ لوط ‌را‌ ‌از‌ شهرستانهاي‌ ‌خود‌ بدرستي‌ ‌که‌ اينها اشخاصي‌ هستند ‌که‌ ‌از‌ كردار و اعمال‌ ‌ما دوري‌ ميكنند و خودداري‌ ميكنند.
تنبيه‌: سي‌ سال‌ حضرت‌ لوط دعوت‌ كرده‌ فقط يك‌ بيت‌ لوط ‌بود‌ ‌که‌ ايمان‌ آوردند و بقيه‌ ‌که‌ هفت‌ شهرستان‌ ‌بود‌ ‌در‌ تصرف‌ ‌آنها‌ ايمان‌ نياوردند چنانچه‌ ملائكه‌ بحضرت‌ ابراهيم‌ گفتند فَما وَجَدنا فِيها غَيرَ بَيت‌ٍ مِن‌َ المُسلِمِين‌َ (و الذاريات‌ ‌آيه‌ 36) حضرت‌ نوح‌ نهصد و پنجاه‌ سال‌ دعوت‌ كرد «ما آمَن‌َ مَعَه‌ُ إِلّا قَلِيل‌ٌ» خطاب‌ بعلماء اعلام‌ چندان‌ دلگير نباشيد ‌از‌ ‌اينکه‌ فسقه‌
جلد 14 - صفحه 161
و فجره‌ ‌که‌ اعتنايي‌ بشما ندارند و فرمايشات‌ ‌شما‌ ‌در‌ ‌آنها‌ تأثير ندارد هميشه‌ همين‌ نحو بوده‌.
رگ‌ رگ‌ ‌است‌ ‌اينکه‌ آب‌ شيرين‌ و آب‌ شور ||  ‌در‌ خلايق‌ ميرود ‌تا‌ نفخ‌ صور
باز هنوز اخراج‌ بلد نشده‌ايد سنگ‌ ‌بر‌ ‌شما‌ نزده‌اند و امثال‌ آنچه‌ ‌با‌ انبياء و اوصياء ‌آنها‌ رفتار كردند.
(فَما كان‌َ جَواب‌َ قَومِه‌ِ) جوابي‌ نداشتند بدهند فقط ‌با‌ يكديگر ميگفتند ‌که‌ بايد اينها ‌را‌ ‌از‌ شهرهاي‌ ‌خود‌ ‌با‌ اهلش‌ بيرون‌ نمود.
(إِلّا أَن‌ قالُوا أَخرِجُوا آل‌َ لُوطٍ مِن‌ قَريَتِكُم‌) قريه‌ ‌بر‌ شهرهاي‌ معظم‌ اطلاق‌ ميشود چنانچه‌ مكه‌ ‌را‌ ام‌ القري‌ ناميدند و ‌در‌ قرآن‌ مكه‌ ‌را‌ قريه‌ ناميده‌ وَ كَأَيِّن‌ مِن‌ قَريَةٍ هِي‌َ أَشَدُّ قُوَّةً مِن‌ قَريَتِك‌َ (‌محمّد‌ ص‌ ‌آيه‌ 13) و ميفرمايد وَ كَذلِك‌َ أَوحَينا إِلَيك‌َ قُرآناً عَرَبِيًّا لِتُنذِرَ أُم‌َّ القُري‌ وَ مَن‌ حَولَها (شوري‌ ‌آيه‌ 7) و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ شريفه‌ و گفتند هفت‌ شهر ‌در‌ تصرف‌ قوم‌ لوط ‌بود‌ ‌در‌ جواب‌ دعوت‌ لوط جوابي‌ ندارند.
(إِلّا أَن‌ قالُوا أَخرِجُوا آل‌َ لُوطٍ مِن‌ قَريَتِكُم‌) ‌از‌ ‌اينکه‌ هفت‌ شهر و سبب‌ اخراج‌ ‌آنها‌ اينست‌ ‌که‌ (إِنَّهُم‌ أُناس‌ٌ يَتَطَهَّرُون‌َ) ‌که‌ عمل‌ ‌ما ‌را‌ خوش‌ ندارند و مزاحم‌ ‌ما ‌هم‌ هستند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 56)- آنجا که پاکدامنی عیب بزرگی است! اکنون ببینیم این قوم کثیف و آلوده در پاسخ این گفتار منطقی لوط چه گفتند؟
قرآن می‌گوید: «آنها پاسخی جز این نداشتند که به یکدیگر گفتند: خاندان لوط را از شهر و دیار خود بیرون کنید، چرا که اینها افرادی پاکند» و حاضر نیستند خود را با ما هماهنگ کنند! (فَما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ).
جوابی که بیانگر انحطاط فکر و سقوط فوق‌العاده اخلاقی آنها بود.
آری! در محیط آلودگان، پاکی جرم است و عیب! یوسفهای پاکدامن را به جرم عفت و پارسایی به زندان می‌افکنند، و خاندان پیامبر بزرگ خدا «لوط» را به خاطر پرهیزشان از آلودگی و ننگ به تبعید تهدید می‌کنند، اما زلیخاها آزادند و صاحب مقام! و قوم لوط باید در شهر و دیار خود آسوده بمانند!
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس