طه ٦٤: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link171 | آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link171 | آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link172 | بيان ريشه اعتقادى اين سؤ ال فرعون كه گفت :((فمن ربكما يا موسى ((]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link172 | بيان ريشه اعتقادى اين سؤ ال فرعون كه گفت :((فمن ربكما يا موسى ((]] | ||
| خط ۵۱: | خط ۵۲: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link194 | بحث روايتى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link194 | بحث روايتى]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۶#link128 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۵۶#link128 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى «64» | |||
پس (اينك تمام نقشه و) كيد خود را گرد آوريد، سپس در يك صف (و بطور منظم) حاضر شويد. و به تحقيق امروز پيروزى از آن كسى است كه برترى يابد (و سحر او غالب شود). | |||
===نکته ها=== | |||
مسئولان و حاكمان، نقش مهمى در اعتقادات مردم دارند. همانگونه كه فرعون در آيه 57 به موسى گفت: تو با سحر، ما را از سرزمينمان خارج مىكنى، در اين آيه طرفداران او نيز همان حرف را مىزنند. | |||
در منطق مردانِ خدا، پيروزى از آنِ پرهيزكاران است، «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى» «1» و شعار ابرقدرتها، برترىطلبى و سلطهجويى است، «قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى» مىباشد. | |||
===پیام ها=== | |||
1- طاغوتها براى تحريك مردم عليه مردان خدا، آنها را عناصرى متجاوز و مخالف آيين ملى قلمداد مىكنند. يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ ... يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلى | |||
2- مالكيّت، يك خواسته طبيعى است و انسانها با مخالف آن مبارزه مىكنند. | |||
«يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ» (وطن دوستى، امرى فطرى وخواسته همه مردم است) | |||
---- | |||
«1». اعلى، 14. | |||
جلد 5 - صفحه 360 | |||
3- وحدت، رمز پيروزى واختلاف رمز سقوط است. «فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ» طرفداران فرعون همه ياران خودرا به همفكرى وبهرهگيرى از تمام حيلهها فراخواندند. | |||
4- نظم، يكى از عوامل هيبت در مقابل دشمنان است. «صَفًّا» | |||
5- دشمنان براى سركوب حقّ، هم هدف خود را يكى مىكنند و هم قالب حركتشان را هماهنگ مىسازند. فَأَجْمِعُوا ... صَفًّا | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى (64) | |||
خلاصه فرعون در غضب شده گفت: | |||
فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ: پس جمع كنيد كيد خود را، يعنى آلات سحر خود را. | |||
ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا: پس بيائيد صف كشيده به سوى ميدان معارضه تا هيبت شما در دل مردم افتد و هيچ چيز از آلات خود و هيچكس از ياران خود را مگذاريد و كوشش كنيد تا غالب شويد. وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى: و بتحقيق ظفر امروز آن را باشد كه غالب شود و برترى يابد. | |||
بنا به قول اول كلام سحره است كه با يكديگر گفتند همه اسباب و ادوات را فراهم آورده متوجه ميقات شويد و به يك بار بر موسى برآئيد تا مضطرب و عاجز شده كار تمام و غلبه ما را باشد، و بتحقيق فوز يافت و به مطلوب خود رسيد امروز هر كه سر آمد. پس همه ساحران صف كشيده در ميقات. و به قولى سيصد خروار چوب و طناب را ميانش را خالى و پر از زيبق ساخته به ميدان آوردند، موسى و هارون عليهما السلام در برابر ايشان ايستادند با كمال جرئت و قوت و استقامت. | |||
جلد 8 - صفحه 291 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالَ أَ جِئْتَنا لِتُخْرِجَنا مِنْ أَرْضِنا بِسِحْرِكَ يا مُوسى (57) فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنا وَ بَيْنَكَ مَوْعِداً لا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَ لا أَنْتَ مَكاناً سُوىً (58) قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى (59) فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتى (60) قالَ لَهُمْ مُوسى وَيْلَكُمْ لا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِباً فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذابٍ وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى (61) | |||
فَتَنازَعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوى (62) قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ يُرِيدانِ أَنْ يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلى (63) فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى (64) قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى (65) قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى (66) | |||
ترجمه | |||
گفت آيا آمدى نزد ما تا بيرون كنى ما را از زمين ما بسحر خود اى موسى | |||
پس هر آينه آوريم تو را بسحرى مانند آن پس قرار ده ميان ما و ميان خود ميعادى كه تخلف نكنيم از آن ما و نه تو در مكانى كه مساوى باشد نسبت آن بدو طرف | |||
گفت ميعاد شما روز آرايش است و آنكه جمع كرده شوند مردم در بلندى آفتاب | |||
پس رو گردان شد فرعون و جمعآورى نمود وسائل مكر خود را پس آمد | |||
گفت مر آنها را موسى واى بر شما مبنديد بر خدا دروغ را پس نابود كند شما را بعذابى و بتحقيق محروم ماند كسيكه افترا بست | |||
پس كشانيدند بنزاع كارشان را ميان خودشان و پنهان داشتند راز گوئى را | |||
گفتند همانا اين دو نفر هر آينه دو ساحرند ميخواهند كه بيرون كنند شما را از زمينتان بسحرشان و براندازند آئين شما را كه بهتر است | |||
پس جمع كنيد وسائل مكرتان را پس بيائيد صف كشيده و بتحقيق رستگار شد امروز كسيكه غلبه نمود | |||
گفتند اى موسى يا اين است كه مىاندازى و يا آنكه باشيم ما اوّل كسيكه انداخت | |||
گفت بلكه بيندازيد پس آنگاه ريسمانهاشان و عصاهاشان بخيال او افتاده ميشد از سحر آنان كه آنها مىشتابند. | |||
تفسير | |||
- پس از طى مذاكرات سابقه بين فرعون و حضرت موسى آن ملعون از محاجّه طفره زد و از روى تعجّب بآنحضرت گفت پس از آنكه از مصر گريختى | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 512 | |||
و سالها فرارى بودى اينك آمدى بطمع آنكه مملكت ما را بوسيله جادو و نيرنگهائى كه در اينمدت آموختى تصرف كنى و بهانه كردهاى كه من ميخواهم بنى اسرائيل را با خود ببرم بشامات اين خيال خام را از سر بدر كن كه هرگز بمقصود نخواهى رسيد ولى باطنا ترسيده بود از غلبه آنحضرت و زوال ملك خودش لذا در مقام معارضه بمثل با آنحضرت بر آمد باعتقاد خود كه گفت پس هر آينه ما هم ميآوريم براى تو سحرى مانند سحر تو پس قرار ده ميان ما و خود وعدهاى كه تخلّف از آن ننمائيم در مكانى كه فاصله آن از ما و شما يكسان و مساوى باشد و بعضى گفتهاند مراد مكانى است كه مستوى و هموار باشد و پست و بلند نباشد و سوى بكسر سين نيز قرائت شده است حضرت موسى فرمود وعده شما با ما روز عيد باشد كه مردم زينت و زيور مينمايند و آن در سال يكروز بود و تمام مردم جمع شوند در وقت بلندى آفتاب كه موقع چاشت است براى آنكه خوب حقّ و باطل بر همه واضح و آشكار گردد و خبرش بتمام نواحى و اقطار برسد و همه مطّلع گردند فرعون هم قبول نمود و از مجلس بيرون آمد و امر كرد كه هر قدر ممكن باشد از جادو گران و وسائل جادو و نيرنگ تهيّه نمايند و مهيا شد و در موعد مقرّر و مكان مقدّر حاضر و ناظر گرديدند و حضرت موسى زبان بنصيحت و دلالت آنها گشود كه بيائيد از خدا بترسيد و افترا بخدا نزنيد كه معجزات او را بگوئيد سحر است و براى او شريك قرار دهيد چون كسيكه مرتكب اين قبيل امور گردد بعذاب الهى در دنيا و آخرت گرفتار خواهد شد و نيست و نابود ميگردد و محروم از هر خير و نا اميد از هر ثواب خواهد بود در اين وقت كلام حضرت موسى در بعضى از سحره اثر كرد و گفتند از لحن اين شخص معلوم است كه جادو گر نيست و نبايد با او طرفيّت نمود ولى بعضى ديگر مخالفت نمودند و محرمانه با يكديگر صحبت كردند و گفتند اگر موسى بر ما غالب شد تبعيّت از او ميكنيم و اگر ما بر او غلبه نموديم معلوم ميشود ساحر بوده و فرعون و كسانش گفتند مسلّما اين دو نفر ساحرند ميخواهند شما را از مملكت خودتان بيرون كنند بواسطه سحرشان و طريقه شما را كه بهترين طريقه و مذهب است از ميان ببرند و دين خودشان را رواج دهند و بعضى گفتهاند مراد از طريقه مثلى صاحبان آن ميباشند و باين كلمه از اشراف و وجوه قوم تعبير ميشود | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 513 | |||
يعنى ميخواهند بزرگان و اشراف شما را از بين ببرند و كلمه ان ظاهرا مخفّفه از مثقّله است و ملغى از عمل شده بدليل دخول لام بر خبر و محتمل است نافيه باشد و لام بمعناى الا باشد و بعضى انّ بتشديد قرائت نمودهاند و بنابراين اختصاص بلغت بعضى دارد كه الف تثنيه را در احوال سه گانه اعراب ثابت قرار دادهاند و بعضى هذين خواندهاند و بنابراين اشكالى نيست و وجوه ديگرى هم نقل شده كه ذكرش لزوم ندارد و در خاتمه مذاكرات با يكديگر تصميم گرفتند و گفتند هر وسيلهاى كه داريد براى جادوگرى جمعآورى كنيد و بيائيد باتفاق صف بسته تا مهابت شما زيادتر شود و گفتهاند هفتاد هزار نفر بودند كه هر يك با عصا و ريسمانى وارد ميدان شدند و در مقابل حضرت موسى صف بستند و با خود گفتند امروز روزى است كه كامران شود كسيكه غالب گردد و بآنحضرت گفتند تو اوّل عصاى خود را مىاندازى يا ما اوّل بيندازيم و چون آنها بمراعات ادب اين اظهار را نموده بودند حضرت موسى هم در مقابل تأدّب فرمود و جواب داد شما بيندازيد و شايد مقصود حضرت اين بود كه آنها هر چه تهيّه كردهاند بكار بزنند بعد او معجزه الهيّه را ظاهر نمايد و سحر و نيرنجات آنها را ضايع و باطل كند علاوه بر آنكه مستظهر بلطف الهى بود و از عمليّات آنها باكى نداشت و آنها عصاها و ريسمانهاشان را انداختند و چون بصورت مار تعبيه نموده بودند و آلوده بجيوه كرده بودند و آفتاب بآنها تابيد همه بحركت آمدند بطوريكه در نظر حضرت موسى نمودار شد و بخيال او در آمد براى اين سحرى كه نموده بودند كه آن عصاها و ريسمانها به تندى حركت ميكنند و روى زمين راه ميروند و بعضى بجاى يخيّل بصيغه مجهول با ياء كه قرائت مشهور است تخيّل با تاء بصيغه معلوم قرائت نمودهاند و بنابراين معنى واضحتر است چون فاعل آن ضمير مستتر راجع بحبال و عصى است و جمله انّها تسعى بدل اشتمال از ضمير است و بقرائت مشهور جمله فاعل يخيّل است و بعضى گفتهاند زيبق را در باطن آنها جا داده بودند و چون حرارت آفتاب بآنها رسيد زيبق ميل بصعود نمود و بحركت در آمدند و بعضى گفتهاند فرعون بخيال افتاد كه آنها حركت ميكنند و راه ميروند و اين خلاف ظاهر است. | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 514 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَأَجمِعُوا كَيدَكُم ثُمَّ ائتُوا صَفًّا وَ قَد أَفلَحَ اليَومَ مَنِ استَعلي (64) | |||
پس فراهم كنيد آنچه كيد داريد در سحر پس از آن بيائيد بالاتفاق مجتمعين در حالي که صف كشيده باشيد و بتحقيق رستگار ميشود و سرفراز ميگردد كسي که مستعلي شده باشد. | |||
(فَأَجمِعُوا) تفريع بر آيه قبل است که فرعونيان گفتند بسحره که اينکه دو نفر موسي و هارون اراده دارند شما را از مصر خارج كنند و از طريقه مثلي بيرون برند پس شما آنچه قدرت و توانايي داريد بايد بكار زنيد. | |||
(كَيدَكُم) كيد همان سحر است چون سحر حقيقت ندارد و يك صورتي | |||
جلد 13 - صفحه 55 | |||
بيش نيست و باطنش بر خلاف ظاهر است اطلاق كيد و مكر و حيله و خودنمايي بر او ميشود. | |||
(ثُمَّ ائتُوا) پس بيائيد در مركز موعود و بياوريد عصا و حبال خود را. | |||
(صَفًّا) مجتمعين فردا فرد اقامه سحر نكنيد مجتمعا صف كشيده اتيان كنيد که عظمت آن بيشتر باشد. | |||
(وَ قَد أَفلَحَ اليَومَ مَنِ استَعلي) که اگر بر سحر موسي و هارون غالب شديد و بر آنها استعلاء پيدا كرديد فلاح و رستگاري نصيب شما است هم اجر كامل داريد نزد فرعون و هم مقرّب در گاه او ميشويد چنانچه سحره گفتند بفرعون (قالُوا لِفِرعَونَ أَ إِنَّ لَنا لَأَجراً إِن كُنّا نَحنُ الغالِبِينَ قالَ نَعَم وَ إِنَّكُم إِذاً لَمِنَ المُقَرَّبِينَ) شعراء آيه 40 و چه فلاحي بالاتر از اينکه است پس سحره دستگاه عظيمي برپا كردند که خداوند آن را بعظمت ذكر كرده که فرمود: (فَلَمّا أَلقَوا سَحَرُوا أَعيُنَ النّاسِ وَ استَرهَبُوهُم وَ جاؤُ بِسِحرٍ عَظِيمٍ) اعراف آيه 113. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 64)- «اکنون که چنین است (به هیچ وجه به خود تردید راه ندهید، و) تمام نیرو و نقشه خود را جمع کنید ...» (فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ). | |||
«و در یک صف (به میدان مبارزه) بیایید» (ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا). | |||
چرا که وحدت و اتحاد رمز پیروزی شما در این مبارزه سر نوشت ساز است. | |||
و بالاخره «فلاح و رستگاری، امروز، از آن کسی است که برتری خود را بر (بر حریفش) اثبات نماید» (وَ قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلی). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||