المائدة ٦٣: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link17 | آيات ۶۶ - ۵۷، سوره مائده]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link17 | آيات ۶۶ - ۵۷، سوره مائده]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link18 | علت نهى از محبت كفار]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link18 | علت نهى از محبت كفار]] | ||
خط ۴۳: | خط ۴۴: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۵#link26 | (رواياتى در ذيل آيات گذشته درباره وظيفه علماء، دست خدا، امت مقتصده و...)]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۵#link26 | (رواياتى در ذيل آيات گذشته درباره وظيفه علماء، دست خدا، امت مقتصده و...)]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۵۱#link343 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۵۱#link343 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ «63» | |||
چرا علماى نصارا و يهود آنان را از سخنان گناه آلود وخوردن مال حرام بازنمىدارند؟ چه بد است آنچه انجام مىدهند. | |||
===نکته ها=== | |||
حضرت على عليه السلام در اواخر خطبه «قاصعه» «1» مىفرمايد: خداوند اقوام پيشين را مورد لعن قرار نداد مگر بخاطر ترك امر به معروف و نهى از منكر. خداوند عوام را به خاطر ارتكاب معاصى ودانشمندان را بهخاطر ترك نهى از منكر لعنت كرد. | |||
منظور از «ربانيون» علماى مسيحى و منظور از «احبار» علماى يهود است. | |||
امام حسين عليه السلام در توضيح اين آيه فرمود: دليل سكوت علما و رها كردن امر به معروف و نهى از منكر، يا طمع به منافع ستمگران است و يا ترس از آنان «رغبة فيما كانوا ينالون منهم أو رهبة مما يحذرون» «2» | |||
آيهى قبل دربارهى گناهكاران، جملهى «ما كانُوا يَعْمَلُونَ» را آورد، ولى اينجا دربارهى سكوت علما جملهى «ما كانُوا يَصْنَعُونَ» را بكار مىبرد. مرحوم فيض كاشانى مىگويد: فرق ميان «يَعْمَلُونَ» و «يَصْنَعُونَ» اين است كه صانع، كسى است كه با تجربه و زبر دستى كارآزموده شده و كار براى او به صورت خصلت و ملكه در آمده باشد. | |||
---- | |||
«1». نهجالبلاغه، خطبه 192. | |||
«2». تفسير راهنما وبحار، ج 100، ص 79. | |||
جلد 2 - صفحه 329 | |||
===پیام ها=== | |||
1- مسئوليّت امر به معروف و نهى از منكر، در درجه اوّل متوجّه علماست. | |||
لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ ... | |||
2- سكوت و بىتفاوتى علما، زمينهى ترويج فساد است. تَرى ... يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ ... لَوْ لا يَنْهاهُمُ ... | |||
3- علما بايد قدرت داشته باشند تا بتوانند علاوه بر موعظه و دعوت، جلوى مفاسد را بگيرند. «لَوْ لا يَنْهاهُمُ» | |||
4- اگر نهى از منكر، جلوى گناه را نگيرد، لااقل جلوى سرعت آن را مىگيرد. | |||
يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ ... لَوْ لا يَنْهاهُمُ | |||
5- علماى اهل كتاب، حتّى به حداقل وظيفه هم عمل نكردند. (در آيهى قبل، اثم و عدوان و حرامخوارى، به عنوان گناه آنان شمرده شد. در اينجا كلمه عدوان نيامده، شايد اشاره باشد به اينكه اگر علماى اهل كتاب، قدرت جلوگيرى از عدوان را ندارند، چرا جلوى اثم و سحت را نگرفتند)؟! | |||
6- زيبايى علم، در اظهار آن و زشتىاش در سكوت و كتمان است. «لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ» | |||
7- سكوت عالم، بدتر از گناه خلافكار است. «لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ» | |||
8- تظاهر به گناه، كثرت گناهكار، سرعت در گناه، تنوّع در گناه و ... هيچ يك دليل بر سكوت علما نيست. تَرى كَثِيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ ... لَوْ لا يَنْهاهُمُ | |||
(كلمهى «تَرى» رمز تظاهر به گناه، كلمهى «كثير» رمز جمعيّت زياد، كلمهى «يُسارِعُونَ» رمز سرعت در گناه و كلمات «اثم»، «عدوان» و «سحت»، رمز تنوّع گناه است) | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 330 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ (63) | |||
لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ: چرا نهى نكنند ايشان را علماى ربانى و زاهدان. عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ: از گفتن ايشان دروغ را از كلمه شرك و تحريف كتاب يا آنچه به خلاف حق است وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ: و خوردن حرام و رشوه. | |||
لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ: هر آينه بد چيزى كه ايشان بجا آورند به جهت اجتماع آنها بر معصيت الهى و عدم منع و نهى ايشان. | |||
تبصره- در مجمع «1»- آيه شريفه را دلالاتى است: | |||
1- آنكه تارك نهى از منكر به منزله مرتكب آن باشد، زيرا: معصيت، مقارن شهوت و داعى باشد بر ارتكاب آن، اما نهى مردمان از فعل قبيح و انكار آن مقارن شهوت نيست. پس اگر تكاهل در انكار نمايد حال ايشان را دارد. | |||
2- دال است بر وجوب امر به معروف و نهى از منكر. و احاديث در اين مورد بسيار است از جمله: در كافى- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد: | |||
انّما هلك من كان قبلكم حيثما عملوا من المعاصى و لم ينهاهم الرّبّانيّون و الاحبار عن ذلك و انّهم لما تمادوا فى المعاصى و لم ينهاهم الرّبّانيّون و الاحبار عن ذلك نزلت بهم العقوبات، فامروا بالمعروف و انهوا عن المنكر. «2» اينست و جز اين نيست | |||
---- | |||
«1» مجمع البيان ج 2 ص 218. | |||
«2» فروع كافى، جلد 5، كتاب الجهاد، صفحه 57، حديث 6. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 127 | |||
هلاك شدند پيشينيان شما زمانى كه مرتكب معاصى شدند و نهى نكردند ايشان را علما و زاهدان، و چون ايشان متمرد شدند در معاصى و نهى ننمودند ربانيون و احبار، نازل گرديد به ايشان عقوبات. پس امر كنيد به معروف و نهى نمائيد از منكر. | |||
در تحف العقول- قال عليه السّلام اعتبروا ايّها النّاس بما وعظ اللّه به اوليائه من سوء ثنائه على الاحبار اذ يقول لو لا ينهاهم الرّبّانيّون و الاحبار عن قولهم الاثم. | |||
فرمود: عبرت بگيريد اى گروه مردمان به آنچه وعظ فرموده به آن اولياء خودش را از بدى تعريف بر احبار، مىفرمايد: «لو لا ينهاهم الرّبّانيّون و الاحبار» (تا آخر). «1» در كشاف- از ابن عباس منقول است اين آيه شديدترين آيات است. «2» در منهج- از حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله مروى است: هيچ شخصى نباشد بر قومى بگذرد كه ايشان مشغول معصيتى باشند و او نهى نكند مگر كه نزديك است حق تعالى عذاب بر او بفرستد. «3» مالك دينار روايت نموده: حق تعالى وحى فرمود به جمعى از ملائكه كه فلان شهر را خراب كنيد. گفتند: خدايا تو عالمترى، فلان بنده عابد در ميان ايشان، و هميشه متوجه درگاه توست به اطاعت و عبادت، خطاب آمد: اسمعونى صبحته فانّ وجهه لم يتغيّر غضبا بمحارمى. «4» بشنوانيد نعره او را، زيرا وقتى قوم مرتكب محارم شوند، روى او متغير نمىشود به جهت خشم و غضب بر ايشان. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ (63) | |||
ترجمه | |||
چرا نهى نمىكنند آنها را خداپرستان و دانشمندان از گفتار گناه آنها و خوردن آنها حرام را هر آينه بد است آنچه را كه بودند مرتكب ميشدند. | |||
تفسير | |||
لو لا چون بر فعل ماضى درآيد مفيد توبيخ يعنى ملامت است و چون بر فعل مضارع درآيد مفيد تحضيض يعنى طلب با شدّت و تندى است و گفتار گناه آنها از قبيل دروغ و تهمت و نسبتهاى بيجائى است كه بخدا و خلق ميدادند و اينكه در اين آيه نسبت بدى را بصنع آنها داده و در آيه قبل بعمل آنها براى آنستكه ابلغ در مذمت باشد چون صنع بعملى گويند كه عامل آن داراى ملكه راسخه و مهارت باشد و گفتهاند اينكه تارك نهى از منكر مستحق مذمت ميباشد زيادتر از گناه كار براى آنستكه ترك واجب اقبح از فعل حرام است چون فعل حرام را غالبا براى شهوت و ميل نفس مينمايند و ترك واجب را | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 240 | |||
براى بىاعتنائى بامر خداوند و بنظر حقير آنكه در اين آيه تعبير بصنع شده است براى ادامه آنها است باين سكوت قبيح گويا ملكه و خلق آنها شده است و آنكه با شدت و خشونت نهى فرموده است براى آنستكه مخاطب در اين آيه زهاد و علما ميباشند و آنها اولى و احق هستند از ساير مردم بانجام وظائف و ترك قبائح و از ابن عباس ره نقل شده است كه اين آيه اشدّ آيات قرآنيه است و در كافى از امير المؤمنين (ع) نقل شده كه جهت هلاكت امم سابقه آن بوده كه عباد و علماء آنها نهى ننمودند آنان را از معصيت و چون معصيت آنها و سكوت علماء و زهاد متمادى شد عذاب بر آنها نازل گرديد پس امر بمعروف و نهى از منكر را ترك ننمائيد و باين مضمون اخبار بسيارى است كه دلالت دارد بر مزيد اختصاص علما و زهّاد بامر بمعروف و نهى از منكر و ما در سوره آل عمران در ذيل آيه شريفه و لتكن منكم امّة يدعون الى الخير بعضى از آنها را نقل و تحقيق بديع دقيقى نموديم .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لَو لا يَنهاهُمُ الرَّبّانِيُّونَ وَ الأَحبارُ عَن قَولِهِمُ الإِثمَ وَ أَكلِهِمُ السُّحتَ لَبِئسَ ما كانُوا يَصنَعُونَ (63) | |||
چرا نهي نميكنند اينکه فسقه و فجره و ظلمه را علمايي که موظفند بر تربيت آنها و دانشمنداني که مكلفند بر هدايت و ارشاد آنها از كذبهايي که بر خلاف حق نسبت بخدا و انبياء و كتب آسماني از تحريفات و بساير بندگان ميدهند و از خوردن مال حرام هر آينه بسيار بد است كردار اينها. | |||
امر بمعروف و نهي از منكر دور كن اعظم دين است که بقاء دين منوط باين دو است و بترك آن زوال پيدا ميكند و ادله اربعه بر لزوم آن قائم است: كتب آسماني مشحون مخصوصا آيات شريفه قرآن، اجماع مليين بلكه ضروري تمام اديان است، اخبار متواتره بتواتر اجمالي قائم، حكم عقل مستقل بر طبقش ثابت است. آمر بمعروف و ناهي از منكر در ثواب عمل عامل شريك و تارك اينکه دو در عقوبت با آنها شريك و قبلا مفصلا متذكر شديم، و در خبر بود که تمام اعمال بر در جنب امر بمعروف و نهي از منكر بمنزله (نفثة في بحر لجي) و قوم شعيب صد هزار بودند چهل هزار آنها اهل معصيت، بلا بر تمام آنها نازل شد شعيب عرض كرد (هذا للاشرار فما بال الأبرار) خطاب آمد براي ترك امر بمعروف و نهي از منكر آنها لَو لا يَنهاهُمُ الرَّبّانِيُّونَ جمع رباني كسي را گويند که متكفل تربيت ديني باشد يعني معلم بعلوم دين و مجرد تعليم كافي نيست بلكه بايد جلوگيري متعلمين هم باشد از فساد و ارتكاب معاصي و قبايح و اينها جلوگيري نكردند. | |||
جلد 6 - صفحه 416 | |||
و الاحبار جمع حبر بزرگان و محترمين و رؤساء که ديگران نسبت بآنها تمكين هستند که اگر نهي از منكر و امر بمعروف كنند بيشتر كلام آنها تأثير دارد و اطاعت ميشود. | |||
عَن قَولِهِمُ الإِثمَ متعلق به ينهيهم است يعني نهي از قول اثم و قول اثم شامل هر كلامي که صدورش حرام است ميشود مثل كذب، غيبت، فحش، سب، لعن، تهمت، سرزنش، زخم زبان، نمامي، سعايت، كلمات كفر آميز و غير اينها که گفتند معاصي زبان 25 معصيت است و در خبر است که اكثر اهل نار بواسطه زبان است و شايد مراد در اينجا تحريفات و نسبتهاي ناروا بانبياء و بدعتهايي که در دين گذاردند باشد يا مطلق معاصي زبان. | |||
وَ أَكلِهِمُ السُّحتَ عطف بقولهم الاثم است و اكل سحت شامل تصرف در اموال ناس بدون وجه شرعي ميشود از رشوه، رباء، معاملات فاسده، ثمن اشياء محرمه مثل خمر و زنا و نحو اينها و قمار و اجرت بر اعمال محرمه و بيع آلات لهو و ظلم و غير اينها که فقهاء در مكاسب محرمه متعرض شدند تمام سحت است و تمام امروز معمول جامعه است. | |||
لَبِئسَ ما كانُوا يَصنَعُونَ ظاهرا راجع بربانيون و احبار باشد که رفتار آنها با سايرين در مداهنه و مسامحه و ترك موعظه و نصيحت و امر بمعروف و نهي از منكر و ارشاد و هدايت بسيار بد كرداري است، و ممكن است راجع بجميع باشد چه آنهايي که مرتكب ميشوند و چه آنهايي که جلوگيري نميكنند. | |||
417 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||