گمنام

النساء ١٤٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۲٬۹۵۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۱۰#link1 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۱۰#link1 | تفسیر آیات]]
}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۷#link166 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۷#link166 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا «143»
(منافقان) بين كفر و ايمان سرگشته‌اند، نه با اين گروه‌اند و نه با آن گروه و خداوند هر كه را گمراه كند، براى او راه نجاتى نخواهى يافت.
----
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». درّالمنثور، ج 2، ص 237.
جلد 2 - صفحه 193
===نکته ها===
«تَذَبذُب» حركت چيزى است كه در هوا آويخته باشد و هيچ جايگاه و پايگاه محكم و استوارى در روى زمين نداشته باشد.
===پیام ها===
1- منافقان، استقلال فكر و عقيده ندارند به هر حركتى مى‌چرخند، به ديگران وابسته و بى‌هدف سرگردانند. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ»
2- منافق، آرامش ندارد. چون پيوسته بايد موضع جديد، تصميم فورى و عجولانه بگيرد. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ»
3- در مواضع اعتقادى و بينش فكرى، قاطعيّت لازم است. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ»
4- منافق، مورد قهر خداوند است. «مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ»
5- نفاق، درد بى درمان است. «فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً (143)
مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ‌: نماز مى‌گزارند منافقان در حالتى كه متردّد و متحيّرند ميان كفر و ايمان. يا ذكر خدا نمى‌كنند در حالتى كه متردّدند ميان كفر و ايمان، يا مذمت مى‌كنم تردد نمايندگان و شك كنندگان را، لا إِلى‌ هؤُلاءِ: نه با گروه مؤمنانند به جهت كفر باطن، تا آنها را باشد هر چه ايشان را هست، وَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ: و نه با جماعت كافران، به جهت اظهار كلمه اسلام بر زبان. ملخص معنى آنكه: نه مؤمن مخلص باشند و نه كافر صريح، بلكه متردد. وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ‌: و هر كه را خداوند فرو گذارد و خذلان نمايد و يا راه بهشت ننمايد، يعنى به جهت عناد و جحود و انكار او از قبول ايمان، به سوء اختيار خود با وجود علم او به حقيّت ملت اسلام، حق تعالى نظر توفيق و لطف از او باز دارد و او را در طريق انحراف و اضلال واگذارند. فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا:
----
«1» منهج الصادقين، جلد 3، صفحه 136.
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 619
پس نيابى هرگز مر او را راهى به حق و صواب.
تنبيه: بدان كه معنى اصلى اضلال، هلاكت است. و چون به خداى تعالى نسبت داده شود، معنى هلاك و عذاب باشد، يعنى عذاب و عقاب فرمايد كافران و ظالمان را از آنجا كه كفار و ظالمان گمراهند. و اگر هر آينه خدا بندگان را گمراه گرداند و در آخرت ايشان را به سبب اضلال معذب سازد، نهايت ظلم، و ذات اقدس الهى از آن منزه و مبرى است. و ديگر آنكه اسناد به غير خود نمى‌دادى، چنانچه فرمايد: وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيراً، يعنى: و هر آينه بتحقيق شيطان گمراه كند بسيارى از شما را. و به فرعون نيز اسناد داده كه:
وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ‌. پس مراد از اضلال حق تعالى، واگذاشتن بنده است به حال خود به سبب امتناع او از قبول حق و تأثير نشدن لطف در او و منهمك و منغمر شدن در معاصى و كفر خدا او را به همان حالت انغمار باقى گذارد تا هلاكت ابديه را دچار گردد؛ و بر ذات احديت نيست كه او را منع از ضلالت و كفر و معصيت نمايد، زيرا نقض غرض و با تكليف منافات دارد به جهت عدم اختيار، و منافقان به واسطه عدم ثبات در اسلام و موالات با كفار، خود را در وادى ضلالت انداخته‌اند.
از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم منقول است كه مثل منافق مانند گوسفندى است كه در ميان دو گله گوسفند گذرد، متحير و سرگردان، و نظر به اين و آن كند و نداند كه تابع كدام شود و به كدام ملحق گردد. «1» امير المؤمنين عليه السّلام در نهج البلاغه مى‌فرمايد: اوصيكم عباد اللّه بتقوى اللّه و احذّركم اهل النّفاق فانّهم الضّالّون المضلّون و الزّالّون المزلّون يتلوّتون الوانا و يفتنون افتانا و يعمدونكم بكلّ عماد و يرصدونكم بكلّ مرصاد قلوبهم دويّة و صفاحهم نقيّة. يعنى: وصيت مى‌كنم شما را اى بندگان خدا به پرهيزكارى و ترس از خدا، و مى‌ترسانم شما را به مردم منافق، پس بتحقيق كه ايشان گمراه و
----
«1» منهج الصادقين، جلد 3، صفحه 137.
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 620
گمراه كننده و لغزنده و لغزاننده‌اند. رنگ به رنگ و حال به حال شوند به الوان و احوال مختلفه، و فتنه كنند به اقسام مختلفه، قصد نمايند شما را به هر تكيه‌گاهى، و انتظار شما كشند در هر گذرگاهى. قلوب آنها دردآلود، و صورتهاى ايشان پاكرو، تند مى‌روند در پنهانى، و كند شوند در آشكارا، توصيفشان دواء درد، و گفتارشان شفاء مرض، و افعالشان درد بى‌درمان است.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً (143)
ترجمه‌
مترددان ميان اين دو نه بسوى آنها و نه بسوى آنها و كسيرا كه گمراه كند خدا پس هرگز نيابى براى او راهى.
تفسير
اشخاص منافق دو دل و مردد و مضطرب زندگانى مى‌كنند و ذبذبه بمعنى اضطراب استعمال ميشود و اصل آن ذبّ بمعنى طرد است و اينها غالبا مطرود دو طرف واقع ميشوند با آنكه بخيال خودشان مى‌خواهند دل هر دو طرف را بدست بياورند ولى اين صفت عقلا و شرعا بسيار بد است انسان بايد در هر امر ثابت قدم و يكدل و يكرو و يك جهت و استوار باشد تا در انظار محترم و موقر و مورد اعتماد شود و نفاق با هر كس بد است خصوص با خدا كه عالم باسرار و خفايا است و ترديد در دين و اظهار اسلام و اخفاء كفر و موافقت با مسلمانان در ظاهر و مرافقت با كفار در باطن موجب ضلالت و گمراهى ابدى است و كسيكه خداوند او را هدايت ننمايد و بخود واگذارد براى عدم قابليت هرگز راه بحق پيدا نمى‌كند و دين‌دار نخواهد شد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
مُذَبذَبِين‌َ بَين‌َ ذلِك‌َ لا إِلي‌ هؤُلاءِ وَ لا إِلي‌ هؤُلاءِ وَ مَن‌ يُضلِل‌ِ اللّه‌ُ فَلَن‌ تَجِدَ لَه‌ُ سَبِيلاً (143)
منافقين‌ مضطربين‌ ‌بين‌ اينكه‌ ‌با‌ مؤمنين‌ باشند ‌ يا ‌ بطرف‌ مشركين‌ بروند و متحيرند ‌که‌ آيا پيشرفت‌ ‌با‌ مؤمنين‌ ‌است‌ ‌تا‌ ‌با‌ ‌آنها‌ پيوند كنند ‌ يا ‌ ‌با‌ مشركين‌ ‌است‌ ‌تا‌ بآنها ملحق‌ شوند نه‌ جزو ‌اينکه‌ طرفند نه‌ ‌آن‌ طرف‌ و كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌خدا‌ گمراه‌ كند ‌پس‌ هرگز ‌براي‌ ‌او‌ راهي‌ نمي‌يابي‌.
‌در‌ خبر ‌از‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌در‌ مجمع‌ دارد
(‌قال‌ ‌رسول‌ اللّه‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌  ‌ان‌ مثلهم‌ مثل‌ الشاة الغابرة ‌بين‌ الغنمين‌ تتحير فتنظر ‌الي‌ ‌هذه‌ و ‌الي‌ ‌هذه‌ ‌لا‌ تدر ايهما تتبع‌).
جلد 6 - صفحه 248
مُذَبذَبِين‌َ بَين‌َ ذلِك‌َ ‌بين‌ اختيار ايمان‌ ‌ يا ‌ شرك‌ و كفر ‌از‌ كفر و شرك‌ دور افتاده‌ و ‌از‌ منافع‌ ‌آنها‌ محروم‌ ‌شده‌ و ‌در‌ ايمان‌ ‌هم‌ داخل‌ نشده‌ و بمثوبات‌ ‌آنها‌ نائل‌ نشده‌ لا إِلي‌ هؤُلاءِ جزء مؤمنين‌ نيستند اما باطنا چون‌ معتقد بعقائد حقّه‌ نيستند و اما ظاهرا بواسطه‌ اينكه‌ ‌هر‌ چه‌ بخواهند ‌خود‌ داري‌ كنند بتظاهر اسلامي‌ بالاخره‌ آثار نفاق‌ ‌آنها‌ ظاهر خواهد شد مثل‌ فرار ‌از‌ زحف‌ و اعتذار ‌از‌ آمدن‌ ‌در‌ جهاد و ارتباط ‌با‌ كفار و نحو اينها.
وَ لا إِلي‌ هؤُلاءِ جزء كفار ‌هم‌ نيستند چون‌ تظاهر بكفر نميتوانند كنند و علنا ‌با‌ كفار نميتوانند همراهي‌ كنند.
وَ مَن‌ يُضلِل‌ِ اللّه‌ُ سرگردان‌ و متحير و مضطرب‌ هستند نميدانند كارشان‌ بكجا ميكشد، و نسبت‌ اضلال‌ بخدا بمعني‌ اينست‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بخودشان‌ واگذار فرموده‌ و عنايات‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌آنها‌ سلب‌ نموده‌ و توفيق‌ ‌از‌ ‌آنها‌ گرفته‌ ‌شده‌ و موانعي‌ ‌که‌ بدست‌ ‌خود‌ فراهم‌ كرده‌ سدّ راه‌ هدايت‌ و سعادت‌ ‌آنها‌ ‌شده‌.
فَلَن‌ تَجِدَ لَه‌ُ سَبِيلًا ديگر كسي‌ قدرت‌ ندارد ‌آنها‌ ‌را‌ راهنمايي‌ كند خذلهم‌ اللّه‌ و لعنهم‌ ‌که‌ ‌هر‌ ضرري‌ ‌که‌ بمسلمين‌ وارد شد و ‌هر‌ لطمه‌ ‌که‌ باسلام‌ زده‌ شد ‌از‌ ‌اينکه‌ منافقين‌ بوده‌ و دردهاي‌ داخلي‌ بالاخص‌ ‌بعد‌ ‌از‌ رحلت‌ حضرت‌ رسالت‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌که‌ چه‌ كردند و چه‌ شد و بالاخره‌ كفر و نفاق‌ ‌خود‌ ‌را‌ ظاهر كردند و لطمات‌ ‌خود‌ ‌را‌ وارد نمودند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس