رَحْلِه: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
*[[ریشه رحل‌ | رحل‌]] (۴ بار) [[کلمه با ریشه:: رحل‌| ]]
*[[ریشه رحل‌ | رحل‌]] (۴ بار) [[کلمه با ریشه:: رحل‌| ]]
*[[ریشه ه‌ | ه‌]] (۳۵۷۶ بار) [[کلمه با ریشه:: ه‌| ]]
*[[ریشه ه‌ | ه‌]] (۳۵۷۶ بار) [[کلمه با ریشه:: ه‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
ظرف (مثل خورجين و انبان) و بار سفر و كوچ. معانى ديگر هم دارد كه در قرآن مجيد يافته نيست [يوسف:62]. طبرسى در ذيل آيه گويد از رحال ظرفها قصد شده و مفرد آن رحل گويند و اصل آن چيزى است كه براى كوچ آماده شود از ظرف متاع و پالان شتر و... كلمه رحل و رحال در آيات 62،70،75 سوره يوسف آمده و مراد از آنها ظرفهائى است مثل خورجين و انبان كه بر شتران بسته بودند و در آيه [يوسف:76]. به جاى رحال اوعيه آمده كه همان ظرفها است معنى آيه اوّل اين است: يوسف به غلامان خود گفت سرمايه اينها را در خورجين هايشان بگذاريد. * [قريش:2]. رحاة به معنى كوچ و مسافرت است. بايد دانست يمن در جنوب مكّه و شام در شمال آن واقع است (به طور تقريب). اهل مكّه سالى دو مسافرت داشتند وقت زمستان به يمن و وقت تابستان به شام و اين دو مسافرت نوعاً براى خريد و فروش و نقل و انتقال مال التجاره بود. در آيه گذشته مراد از رحلة الشتاء و الصيف همان دو مسافرت به عنوان اين كه اهل مكّه ساكنان حرام اند از شرّ راهزنان و دزدان در امان بودند و كسى به آنها آزار نمى‏رساند و با ايمنى تمام رفت و آمد مى‏كردند لذا خدا در مقام امتنان به آنها فرمود [قريش:2-4].


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۴ مرداد ۱۳۹۳، ساعت ۲۳:۱۲

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

ظرف (مثل خورجين و انبان) و بار سفر و كوچ. معانى ديگر هم دارد كه در قرآن مجيد يافته نيست [يوسف:62]. طبرسى در ذيل آيه گويد از رحال ظرفها قصد شده و مفرد آن رحل گويند و اصل آن چيزى است كه براى كوچ آماده شود از ظرف متاع و پالان شتر و... كلمه رحل و رحال در آيات 62،70،75 سوره يوسف آمده و مراد از آنها ظرفهائى است مثل خورجين و انبان كه بر شتران بسته بودند و در آيه [يوسف:76]. به جاى رحال اوعيه آمده كه همان ظرفها است معنى آيه اوّل اين است: يوسف به غلامان خود گفت سرمايه اينها را در خورجين هايشان بگذاريد. * [قريش:2]. رحاة به معنى كوچ و مسافرت است. بايد دانست يمن در جنوب مكّه و شام در شمال آن واقع است (به طور تقريب). اهل مكّه سالى دو مسافرت داشتند وقت زمستان به يمن و وقت تابستان به شام و اين دو مسافرت نوعاً براى خريد و فروش و نقل و انتقال مال التجاره بود. در آيه گذشته مراد از رحلة الشتاء و الصيف همان دو مسافرت به عنوان اين كه اهل مكّه ساكنان حرام اند از شرّ راهزنان و دزدان در امان بودند و كسى به آنها آزار نمى‏رساند و با ايمنى تمام رفت و آمد مى‏كردند لذا خدا در مقام امتنان به آنها فرمود [قريش:2-4].