يونس ٢٤: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
افزودن سال نزول
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
| خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=جز این نیست که مثل زندگانی دنیا مانند آبی است که فرستادیمش از آسمان پس بیامیخت بدان روئیدنی زمین از آنچه میخورند مردم و چهارپایان تا گاهی که برگرفت زمین زیور خویش را و بیاراست خود را و پنداشتند اهلش که ایشانند توانایان بر آن بیامدش امر ما شبی یا روزی پس تباهش ساختیم چنانکه گوئی مسکون نبوده است دیروز بدینسان تفصیل دهیم آیتها را برای گروهی که تفکر کنند | |-|معزی=جز این نیست که مثل زندگانی دنیا مانند آبی است که فرستادیمش از آسمان پس بیامیخت بدان روئیدنی زمین از آنچه میخورند مردم و چهارپایان تا گاهی که برگرفت زمین زیور خویش را و بیاراست خود را و پنداشتند اهلش که ایشانند توانایان بر آن بیامدش امر ما شبی یا روزی پس تباهش ساختیم چنانکه گوئی مسکون نبوده است دیروز بدینسان تفصیل دهیم آیتها را برای گروهی که تفکر کنند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره يونس | نزول = | {{آيه | سوره = سوره يونس | نزول = [[نازل شده در سال::16|٤ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::24|٢٤]] | قبلی = يونس ٢٣ | بعدی = يونس ٢٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::46|٤٦]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأرْضِ»: به وسیله آب باران، گیاهان گوناگون به هم میآمیزند و سر بههم میزنند. گیاهان گوناگون با آب باران میآمیزند و آن را میمکند و رشد میکنند. در تعبیر دوم، مراد از گیاهان دانههای آنها است که آب را جذب خود میکنند. «زُخْرُف»: بهجت و زیبائی. «إزَّیَّنَتْ»: زینت گرفت و آراست. اصل آن (تَزَیَّنَتْ) و از باب تفعّل است. «ظَنَّ»: یقین پیدا کرد. «حَصِیداً»: درو شده. فَعیل به معنی مَفعول، یعنی (مَحصود) است. در اینجا مراد نابود شده و تباه گشته میباشد (نگا: انبیاء / ). «لَمْ تَغْنَ»: نبوده است. وجود نداشته است. از ماده (غنی) به معنی: بودن، شدن، ماندن. | «فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأرْضِ»: به وسیله آب باران، گیاهان گوناگون به هم میآمیزند و سر بههم میزنند. گیاهان گوناگون با آب باران میآمیزند و آن را میمکند و رشد میکنند. در تعبیر دوم، مراد از گیاهان دانههای آنها است که آب را جذب خود میکنند. «زُخْرُف»: بهجت و زیبائی. «إزَّیَّنَتْ»: زینت گرفت و آراست. اصل آن (تَزَیَّنَتْ) و از باب تفعّل است. «ظَنَّ»: یقین پیدا کرد. «حَصِیداً»: درو شده. فَعیل به معنی مَفعول، یعنی (مَحصود) است. در اینجا مراد نابود شده و تباه گشته میباشد (نگا: انبیاء / ). «لَمْ تَغْنَ»: نبوده است. وجود نداشته است. از ماده (غنی) به معنی: بودن، شدن، ماندن. | ||