گمنام

لقمان ٢٥: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۶٬۰۶۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۲۷#link216 | آيات ۲۰ - ۳۴، سوره لقمان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۲۷#link216 | آيات ۲۰ - ۳۴، سوره لقمان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۲۷#link217 | معناى اينكه فرمود: ((سخر لكم ما فى السموات و ما فى الارض ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۲۷#link217 | معناى اينكه فرمود: ((سخر لكم ما فى السموات و ما فى الارض ))]]
خط ۴۵: خط ۴۶:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۲۹#link229 | چند روايت در مورد انحصار علم به چند چيز در خداى تعالى درذيل آيه : ((ان الله عنده علم الساعة و...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۲۹#link229 | چند روايت در مورد انحصار علم به چند چيز در خداى تعالى درذيل آيه : ((ان الله عنده علم الساعة و...))]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۷_بخش۵۲#link32 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۷_بخش۵۲#link32 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «25»
و اگر از آنان سؤال كنى: چه كسى آسمان‌ها و زمين را آفريده است؟ حتماً خواهند گفت: خدا. بگو: ستايش از آنِ خداست، ولى بيشتر مردم نمى‌دانند.
===نکته ها===
شبيه اين تعبير، در موارد ديگر قرآن نيز آمده است، از جمله آيات: 61 و 63 عنكبوت، 38 زمر و 9 زخرف كه نشان مى‌دهد مشركان، منكر خالقيّت خدا نبودند و انحرافشان در شريك قراردادن بت‌ها به هنگام عبادت و آرزوى شفاعت از آنان بود، و «ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‌» «1» در حالى كه خود، آنها را از سنگ و چوب تراشيده بودند.
امام باقر عليه السلام، پاسخ مشركان در اين آيه را نشان فطرى بودن توحيد دانستند. «2»
===پیام ها===
1- خالق بودنِ خداوند، بر مشركان نيز پوشيده نيست. وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ‌ ...
لَيَقُولُنَّ اللَّهُ‌
2- مشركان به انحراف خود اقرار ضمنى دارند. لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ‌ ... لَيَقُولُنَّ اللَّهُ‌
3- همه‌ى آفريده‌ها از آنِ اوست، پس تنها او را ستايش كنيم. «قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ»
4- سپاس خداوند را به زبان آوريم. «قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ»
5- انحراف مشركان معمولًا برخاسته از جهل آنان است. «بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «25»
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ‌: و اگر بپرسى كافران را، مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ‌:
كيست كه آفريده است آسمانها و زمين‌ها را، لَيَقُولُنَّ اللَّهُ‌: هر آينه گويند خداى تعالى است به جهت وضوح دلالت مانعه از اسناد آفرينش آسمانها و زمينها به غير او سبحانه.
در توحيد- ابن بابويه به اسناد خود از حضرت باقر عليه السّلام، فرمود رسول‌
----
«1» معالم الزّلفى، ص 340 (طبع 1288 هجرى قمرى)
جلد 10 - صفحه 359
خدا صلّى اللّه عليه و آله: هر مولودى، متولد شود بر فطرت، يعنى بر معرفت به اين كه خداوند عز و جل خالق اوست پس اينست فرمايش الهى كه اگر سؤال كنى كيست خالق آسمانها و زمينها هر آينه گويند خدا است‌ «1».
و چون اعتراف كردند به آنچه موجب بطلان معتقد ايشان است، قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ‌: بگو شكر و سپاس مر خداى را بر الزام شما و ملجأ شدن به آنچه مبطل اعتقاد شماست و اقرار شما به صحت دين اسلام به جهت وضوح دلالت آن. يا ستايش مر خدا را بر هدايت ما و توفيق او ما را به معرفت آن. بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ‌: بلكه بيشتر ايشان نمى‌دانند كه بدين اقرار ملزم شوند، يا نمى‌دانند كه دين اسلام حق است.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ إِلى‌ عَذابِ السَّعِيرِ «21» وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‌ وَ إِلَى اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ «22» وَ مَنْ كَفَرَ فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «23» نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلى‌ عَذابٍ غَلِيظٍ «24» وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «25»
----
جلد 4 صفحه 279
ترجمه‌
و چون گفته شود بايشان كه پيروى كنيد آنچه را كه فرستاد خدا گويند بلكه پيروى ميكنيم آنچه را كه يافتيم بر آن پدران خود را آيا و اگر چه بوده باشد شيطان كه بخواند آنها را بسوى آتش سوزان‌
و كسيكه واگذارد روى دل خود را بسوى خدا با آنكه نيكوكار باشد پس بتحقيق چنگ زده است در دستگيره محكم و بسوى خدا است سر انجام كارها و كسيكه كفر ورزد
پس نبايد غمگين سازد تو را كفرش بسوى ما است بازگشت آنان پس خبر ميدهيمشان بآنچه كردند همانا خدا دانا است بآنچه در سينه‌ها است‌
كامياب ميگردانيمشان اندكى پس ناچار ميسازيمشان بسوى عذابى سخت‌
و هر آينه اگر بپرسى از آنان كيست كه آفريد آسمانها و زمين را هر آينه ميگويند البته خدا بگو ستايش مر خدا را است بلكه بيشترشان نميدانند
تفسير
خداوند متعال در تعقيب مجادله كفار كه در آيه سابقه اشاره بآن شد فرموده و چون ايمان بخداى يگانه و كتاب او بر آنها عرضه شود گويند ما پيرو دين پدرانمان هستيم كه پرستش بت مى‌نمودند و معلوم ميشود مبناى عقائدشان تقليد است و بايد از آنها سؤال شود بطور انكار كه آيا پيرو پدرانشان هستند اگر چه آن پيروى شيطان و موجب دخول در آتش سوزان جهنّم باشد قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه او نضر بن حارث بود پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله باو فرمود متابعت كتاب خدا را بنما گفت متابعت دين پدران خود را مينمايم و مقصود مذمّت اهل شرك است و بيان انحصار تمسّكشان بتقليد آباء و پس از آن مدح اهل ايمانرا فرموده باين بيان كه و كسيكه واگذارد امور خود را كه در پيش دارد بخدا و بشراشر وجود خود متوجّه بامتثال احكام خدا شود و كار خوب انجام دهد متمسّك بدستاويز محكم الهى شده كه محكم‌ترين دستاويز است و قمّى ره نقل نموده كه مراد ولايت است و عاقبت و سر انجام تمام امور بخدا و اختيار و پاداش او است و كسيكه كافر شود نبايد كفر او موجب حزن و دلتنگى پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم گردد چون ضرر تكذيب او بخودش ميرسد و صدق حضرت ظاهر ميگردد و بازگشت كفّار و ساير خلق بحكم خداوند و حضور در پيشگاه معدلت او است همه را بمجازات اعمالشان خواهد رسانيد همانا خداوند از باطن آنها و
----
جلد 4 صفحه 280
كينه‌هائيكه در سينه دارند آگاه است چند روزى در دنيا آنها را مهلت ميدهد و از متاع آن بهره‌مند ميفرمايد و پس از آن باجبار وارد جهنّم نموده بعذاب سخت و سنگين آن گرفتارشان خواهد فرمود عجب در آنستكه اين مشركين بالفطره موحّدند لذا اگر از آنها بپرسى كيست خالق آسمانها و زمين بدون درنگ ميگويند خداى يگانه و با وجود اين در مقام پرستش و ستايش بوسوسه شيطان بت‌پرست شده‌اند پس بايد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم حمد نمايد خدا را بر آنكه دين او را دين فطرى قرار داد و منكرين او را ملزم بتصديق او و اقرار ببطلان مسلك خودشان فرمود و صدق او را بر همه ظاهر ساخت چون پر واضح است كه اگر خالق آسمانها و زمين خداى يگانه باشد خورشيد و ماه و ستارگان و ملائكه و بتها همه مخلوق اويند و با وجود خالق پرستش مخلوق سزاوار نيست ولى بيشتر آنها علم باين لازم بيّن ندارند و نميدانند كه اين اقرار است از آنها ببطلان مرامشان و فساد كردارشان.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَئِن‌ سَأَلتَهُم‌ مَن‌ خَلَق‌َ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌َ لَيَقُولُن‌َّ اللّه‌ُ قُل‌ِ الحَمدُ لِلّه‌ِ بَل‌ أَكثَرُهُم‌ لا يَعلَمُون‌َ «25»
و ‌هر‌ آينه‌ ‌اگر‌ ‌از‌ ‌آنها‌ پرسش‌ كني‌ كيست‌ ‌که‌ خلق‌ فرموده‌، آسمان‌ها و زمين‌ ‌را‌ ‌هر‌ آينه‌ البته‌ ميگويند اللّه‌ بگو حمد مختص‌ ‌است‌ ‌از‌ ‌براي‌ اللّه‌ بلكه‌ اكثر ‌اينکه‌ كفار و مشركين‌ نميدانند.
وَ لَئِن‌ سَأَلتَهُم‌ مَن‌ خَلَق‌َ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌َ ‌اينکه‌ سؤال‌ ‌براي‌ اتمام‌ حجت‌ و الزام‌ خصم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ آسمانهاي‌ ‌با‌ عظمت‌ و ‌اينکه‌ كرات‌ جويه‌ ‌که‌ عددش‌ ‌را‌ نميتوانيد شماره‌ كنيد و ‌اينکه‌ كره‌ زمين‌ ‌که‌ مشاهده‌ ميكنيد ‌از‌ كوه‌ها و صحراها و بيابانها كي‌ خلق‌ فرموده‌ آيا آلهه‌ ‌شما‌ ‌از‌ اصنام‌ ‌که‌ مصنوع‌ ‌خود‌ ‌شما‌ هستند و ساير الهه‌ قدرت‌ ‌بر‌ خلق‌ يك‌ پشه‌ ‌ يا ‌ يك‌ مورچه‌ دارند چه‌ رسد بآسمانها و زمين‌ خداوند خالق‌ ‌کل‌ شي‌ء ‌است‌ ‌از‌ عالم‌ مجردات‌ و ماديات‌ اقتصار ‌بر‌ سماوات‌ و ارض‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ مشركين‌ اينها ‌را‌ مشاهده‌ ميكنند و عوالم‌ مجردات‌ ‌را‌ منكر هستند بلكه‌ ‌خدا‌ ‌را‌ ‌هم‌ جسم‌ ميدانند و ملائكه‌ ‌را‌ دختران‌ ‌خدا‌ ميگويند.
لَيَقُولُن‌َّ اللّه‌ُ لام‌ تأكيد و نون‌ تأكيد ‌يعني‌ نميتوانند انكار كنند و نسبت‌ بالهه‌ ‌خود‌ دهند البته‌ ميگويند خداوند متعال‌ خلق‌ فرموده‌ ‌پس‌ ‌از‌ اخذ ‌اينکه‌ اقرار:
قُل‌ِ الحَمدُ لِلّه‌ِ حمد مختص‌ باو ‌است‌ زيرا ‌غير‌ ‌او‌ تمام‌ محتاج‌ باو هستند وجودا و‌-‌ بقاء «الممكن‌ ‌في‌ حد ذاته‌ ‌ان‌ ‌يکون‌ ليس‌ و ‌له‌ ‌من‌ علته‌ ‌ان‌ ‌يکون‌ ايس‌».
سيه‌ رويي‌ ز ممكن‌ ‌در‌ دو عالم‌ ||  نشد هرگز جدا و اللّه‌ اعلم‌
جلد 14 - صفحه 433
بَل‌ أَكثَرُهُم‌ لا يَعلَمُون‌َ ‌به‌ اينكه‌ حمد مختص‌ باو ‌است‌ و ‌از‌ ‌براي‌ الهه‌ ‌خود‌ ‌هم‌ شأني‌ و مقامي‌ و رتبه‌اي‌ قائل‌ هستند ‌که‌ سزاوار حمد و ستايش‌ و پرستش‌ هستند ‌از‌ روي‌ جهل‌ و حماقت‌ و حسد و اغواي‌ شيطان‌ و شيطان‌ صفتان‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 25)- ده وصف از اوصاف پروردگار: در این آیه و پنج آیه بعد از آن مجموعه‌ای از صفات خداوند بیان شده است که در حقیقت ده صفت عمده یا ده اسم از اسماء الحسنی را بیان می‌کند:
غنی، حمید، عزیز، حکیم، سمیع، بصیر، خبیر، حق، علی و کبیر.
این از یک نظر، و از سوی دیگر در این آیه از «خالقیت» خداوند سخن می‌گوید و در آیه دوم از «مالکیت مطلقه» در آیه سوم از «علم بی‌انتهایش» بحث می‌کند و در آیه چهارم و پنجم از «قدرت نامتناهیش».
و در آخرین آیه نتیجه می‌گیرد کسی که دارای این صفات است «حق» است و غیر از او همه باطل و هیچ و پوچند.
نخست می‌فرماید: «و هرگاه از آنان سؤال کنی چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است مسلما می‌گویند: اللّه» (وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ).
این تعبیر از یک سو دلیل بر این است که مشرکان هرگز منکر توحید خالق نبودند، و از سوی دیگر دلیل بر فطری بودن توحید و تجلی این نور الهی در سرشت همه انسانهاست.
سپس می‌گوید: حال که آنها به توحید خالق معترفند «بگو: الحمد للّه (که خود شما معترفید) ولی بیشتر آنان نمی‌دانند» که عبادت باید منحصر به خالق جهان باشد (قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس