ریشه قرح: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Move page script صفحهٔ ریشه قرح‌ را به ریشه قرح منتقل کرد)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::قرح‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
(بروزن فلس) زخم. «قَرَحَهُ قَرْحاً: جَرَحَهُ وَ شَقَّهُ» راغب گويد:قَرْح به فتح اول جراحتى است كه از خارج رسد مثل زخم شمشيرو قُرْح به ضم اول جراحتى است كه از درون برخاسته مثل دمل، و به قولى به فتح اول زخم و به ضم آن درد زخم است. طبرسى از ابوعلى و ابوحسن هر دو را مصدر نقل كرده، المنار از ابن جرير نقل كرده كه قَرْح به فتح اول شامل قتل و جرح است [آل عمران:140]. آيه در باره جنگ احد است كه عده‏اى از مسلمانان كشته و عده‏اى زخمى شدند. يعنى: اگر به شما زخمى رسيد و در «اُحُد» شكستى ديديد، نظير آن به مشركين در«بدر» رسيد و اين روزها را ميان مردم مى‏گردانيم و شكست و فتح هر دوره نصيب قومى مى‏شود. الميزان گويد: در اين تعبير مسلمانان همه يك جسد فرض شده‏اند و گويى زخم به يك بدن وارد شده است و در واقع عبارت بود از قتل عده‏اى و جرح عده‏اى ديگر و فوت پيروزى از آنها... نگارنده: احتمال قوى مى‏دهم كه اصابت قرح كنايه از شكست است چنانكه با مقايسه به شكست مشركين در«بدر» روشن‏تر مى‏شود «قرح» را درآيه به فتح قاف و كسر آن خوانده‏اند. * [آل عمران:172]. آيه در باره تعقيب مسلمين است كه بعد از ماجراى«اُحُد» مشركين خواستند به مدينه بگردند ولى مسلمين آنها را تعقيب كردند احتمال فوق در اين آيه نيز جارى است، اين لفظ فقط سه بار در قرآن آمده است.
(بروزن فلس) زخم. «قَرَحَهُ قَرْحاً: جَرَحَهُ وَ شَقَّهُ» راغب گويد:قَرْح به فتح اول جراحتى است كه از خارج رسد مثل زخم شمشيرو قُرْح به ضم اول جراحتى است كه از درون برخاسته مثل دمل، و به قولى به فتح اول زخم و به ضم آن درد زخم است. طبرسى از ابوعلى و ابوحسن هر دو را مصدر نقل كرده، المنار از ابن جرير نقل كرده كه قَرْح به فتح اول شامل قتل و جرح است [آل عمران:140]. آيه در باره جنگ احد است كه عده‏اى از مسلمانان كشته و عده‏اى زخمى شدند. يعنى: اگر به شما زخمى رسيد و در «اُحُد» شكستى ديديد، نظير آن به مشركين در«بدر» رسيد و اين روزها را ميان مردم مى‏گردانيم و شكست و فتح هر دوره نصيب قومى مى‏شود. الميزان گويد: در اين تعبير مسلمانان همه يك جسد فرض شده‏اند و گويى زخم به يك بدن وارد شده است و در واقع عبارت بود از قتل عده‏اى و جرح عده‏اى ديگر و فوت پيروزى از آنها... نگارنده: احتمال قوى مى‏دهم كه اصابت قرح كنايه از شكست است چنانكه با مقايسه به شكست مشركين در«بدر» روشن‏تر مى‏شود «قرح» را درآيه به فتح قاف و كسر آن خوانده‏اند. * [آل عمران:172]. آيه در باره تعقيب مسلمين است كه بعد از ماجراى«اُحُد» مشركين خواستند به مدينه بگردند ولى مسلمين آنها را تعقيب كردند احتمال فوق در اين آيه نيز جارى است، اين لفظ فقط سه بار در قرآن آمده است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
مسس:100, ف:57, قد:57, قوم:57, ان:53, هم:53, مثل:50, ه:43, کم:43, من:43, ل:40, قرح:40, الذين:37, تلک:37, صوب:33, ما:30, حسن:30, يوم:30, امن:30, بعد:27, کون:27, دول:23, وقى:20, رسل:20, ها:20, علو:20, اجر:17, انتم:17, بين:17, وله:17, عظم:13, انس:13, اله:10, علم:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۰

تکرار در قرآن: ۳(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

(بروزن فلس) زخم. «قَرَحَهُ قَرْحاً: جَرَحَهُ وَ شَقَّهُ» راغب گويد:قَرْح به فتح اول جراحتى است كه از خارج رسد مثل زخم شمشيرو قُرْح به ضم اول جراحتى است كه از درون برخاسته مثل دمل، و به قولى به فتح اول زخم و به ضم آن درد زخم است. طبرسى از ابوعلى و ابوحسن هر دو را مصدر نقل كرده، المنار از ابن جرير نقل كرده كه قَرْح به فتح اول شامل قتل و جرح است [آل عمران:140]. آيه در باره جنگ احد است كه عده‏اى از مسلمانان كشته و عده‏اى زخمى شدند. يعنى: اگر به شما زخمى رسيد و در «اُحُد» شكستى ديديد، نظير آن به مشركين در«بدر» رسيد و اين روزها را ميان مردم مى‏گردانيم و شكست و فتح هر دوره نصيب قومى مى‏شود. الميزان گويد: در اين تعبير مسلمانان همه يك جسد فرض شده‏اند و گويى زخم به يك بدن وارد شده است و در واقع عبارت بود از قتل عده‏اى و جرح عده‏اى ديگر و فوت پيروزى از آنها... نگارنده: احتمال قوى مى‏دهم كه اصابت قرح كنايه از شكست است چنانكه با مقايسه به شكست مشركين در«بدر» روشن‏تر مى‏شود «قرح» را درآيه به فتح قاف و كسر آن خوانده‏اند. * [آل عمران:172]. آيه در باره تعقيب مسلمين است كه بعد از ماجراى«اُحُد» مشركين خواستند به مدينه بگردند ولى مسلمين آنها را تعقيب كردند احتمال فوق در اين آيه نيز جارى است، اين لفظ فقط سه بار در قرآن آمده است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
قَرْحٌ‌ ۲
الْقَرْحُ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط