ریشه حوش: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
|||
| (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::حوش]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | |||
[يوسف:31و51]. حاش و حاشا هر دو كلمه استثناء است (اقرب) در الميزان گويد: از ادب مايّيون است كه چون خواهند كسى را تبرئه كنند، ابتدا خدا را تبرئه و تنزيه مىكنند سپس آن كس را كه اراده كردهاند، زنان مصر چون خواستند يوسف را تنزيه كنند و بگويند: ما هذا بشراً، ابتدا خدا را تنزيه است و گفتند: حاش اللّه: پاكيزه است خدا، مثل آيه [نور:16] كه پيش از آنكه شخص مورد نظر را نبرئه كند خدا را تنزيه كرده است . در كشّاف نيز قريب به اين مضمون گفته است گرچه توضيح گفته است گرچه توضيح آن بروشنى الميزان نيست. طبرسى در مجمع درباره آيه اوّلى گويد: يعنى يوسف دور است از اين اتّهام زيرا كه از خدا مىترسيد و اين قول بيشتر مفسّرين است كه گفتهاند: اين كلمه تنزيه يوسف از اتّهام است . بنابراين لام «للّه» براى علت و حاش به معنى فعل است و در آيه دوّم گفته: معاذاللّه ما در يوسف بدى ندانستهايم. مخفى نماند قول الميزان از هر حيث قانع كننده است. معنى آيهها چنين مىشود: گفتند: از خدا به دور، اين بشر نيست اين فرشته بزرگوارى است - گفتند: سبحان اللّه ما بر يوسف بدى ندانستهايم. | |||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ه:100, الله:87, قول:87, اله:78, ل:69, وله:60, ما:51, يدى:42, هن:37, نفس:37, قطع:33, عن:33, يوسف:28, ذا:24, علم:24, کبر:24, نن:24, رود:19, على:19, هذا:15, اذ:15, رئى:15, من:10, بشر:10, کن:10, لما:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == | ||
{|class="wikitable sortable" | {|class="wikitable sortable" | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۷
تکرار در قرآن: ۲(بار)
قاموس قرآن
[يوسف:31و51]. حاش و حاشا هر دو كلمه استثناء است (اقرب) در الميزان گويد: از ادب مايّيون است كه چون خواهند كسى را تبرئه كنند، ابتدا خدا را تبرئه و تنزيه مىكنند سپس آن كس را كه اراده كردهاند، زنان مصر چون خواستند يوسف را تنزيه كنند و بگويند: ما هذا بشراً، ابتدا خدا را تنزيه است و گفتند: حاش اللّه: پاكيزه است خدا، مثل آيه [نور:16] كه پيش از آنكه شخص مورد نظر را نبرئه كند خدا را تنزيه كرده است . در كشّاف نيز قريب به اين مضمون گفته است گرچه توضيح گفته است گرچه توضيح آن بروشنى الميزان نيست. طبرسى در مجمع درباره آيه اوّلى گويد: يعنى يوسف دور است از اين اتّهام زيرا كه از خدا مىترسيد و اين قول بيشتر مفسّرين است كه گفتهاند: اين كلمه تنزيه يوسف از اتّهام است . بنابراين لام «للّه» براى علت و حاش به معنى فعل است و در آيه دوّم گفته: معاذاللّه ما در يوسف بدى ندانستهايم. مخفى نماند قول الميزان از هر حيث قانع كننده است. معنى آيهها چنين مىشود: گفتند: از خدا به دور، اين بشر نيست اين فرشته بزرگوارى است - گفتند: سبحان اللّه ما بر يوسف بدى ندانستهايم.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
| کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
|---|---|
| حَاشَ | ۲ |