۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۳ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۵}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۲۹: | خط ۳۱: | ||
شود تا هر وقت سؤ ال شد به آن پاسخ ها مراجعه نمايد. و نيز، ممكن است انكار و تقبيح پاره اى كارها كه هنوز واقع نشده و همچنين حكايت پاره اى جريانات كه هنوز رخ نداده است و يا اخبار به بعضى مغيبات ، جلوتر نازل شود. پس ، هيچ يك از موانع مذكور مانع نازل شدن دفعى قرآن نيست ، لذا حق همان است كه ما گفتيم و بيانى كه ما در تفسير آيه گذرانديم بيا نى است تمام كه با وجود آن ، هيچ احتياجى به اين وجوه نيست . | شود تا هر وقت سؤ ال شد به آن پاسخ ها مراجعه نمايد. و نيز، ممكن است انكار و تقبيح پاره اى كارها كه هنوز واقع نشده و همچنين حكايت پاره اى جريانات كه هنوز رخ نداده است و يا اخبار به بعضى مغيبات ، جلوتر نازل شود. پس ، هيچ يك از موانع مذكور مانع نازل شدن دفعى قرآن نيست ، لذا حق همان است كه ما گفتيم و بيانى كه ما در تفسير آيه گذرانديم بيا نى است تمام كه با وجود آن ، هيچ احتياجى به اين وجوه نيست . | ||
مفاد آيه : «'''الذين يحشرون على وجوههم الى جهنم ...'''» | مفاد آيه : «'''الذين يحشرون على وجوههم الى جهنم ...'''» | ||
الَّذِينَ يحْشرُونَ عَلى وُجُوهِهِمْ إِلى جَهَنَّمَ أُولَئك شرُّ مَّكاناً وَ أَضلُّ سبِيلاً | |||
اتصال اين آيه با آيات سابق و سياقى كه داشتند، اين معنا را مى رساند كه افرادى كه به قرآن طعنه زده اند خواسته اند از طعنه خود نتيجه اى بگيرند كه لايق به مقام رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) نبوده ،مثلا، او را به سوء مكانت و گمراهى متهم كنند، ولى قرآن كريم به منظور حفظ احترام و صيانت مقام نبوت ، آن را حكايت نكرده ، تنها فرموده است كسانى كه بر صورت به سوى جهنم سرازير مى شوند داراى سوء مكانتى بيشتر و گمراهى شديدترند و با همين تعبير فهمانده كه آنها چه گفته بودند. | اتصال اين آيه با آيات سابق و سياقى كه داشتند، اين معنا را مى رساند كه افرادى كه به قرآن طعنه زده اند خواسته اند از طعنه خود نتيجه اى بگيرند كه لايق به مقام رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) نبوده ،مثلا، او را به سوء مكانت و گمراهى متهم كنند، ولى قرآن كريم به منظور حفظ احترام و صيانت مقام نبوت ، آن را حكايت نكرده ، تنها فرموده است كسانى كه بر صورت به سوى جهنم سرازير مى شوند داراى سوء مكانتى بيشتر و گمراهى شديدترند و با همين تعبير فهمانده كه آنها چه گفته بودند. | ||
پس اينكه فرمود: «'''الّذين يحشرون على وجوههم الى جهنم '''» كنايه است از كسانى كه كافر شدند و به قرآن كريم طعنه زده و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) را به آن اوصاف توصيف كردند، و معلوم است كه كنايه ، از تصريح ، بليغ تر است . پس مراد از آيه شريفه اين است كه اين طعنه زنندگان به قرآن ، كه تو را به اوصاف چنين و چنان وصف مى كنند خودشان بد مكان تر و گمراه ترند، نه تو. | پس اينكه فرمود: «'''الّذين يحشرون على وجوههم الى جهنم '''» كنايه است از كسانى كه كافر شدند و به قرآن كريم طعنه زده و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) را به آن اوصاف توصيف كردند، و معلوم است كه كنايه ، از تصريح ، بليغ تر است . پس مراد از آيه شريفه اين است كه اين طعنه زنندگان به قرآن ، كه تو را به اوصاف چنين و چنان وصف مى كنند خودشان بد مكان تر و گمراه ترند، نه تو. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۴: | ||
وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا مُوسى الْكتَب وَ جَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَرُونَ وَزِيراً | وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا مُوسى الْكتَب وَ جَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَرُونَ وَزِيراً | ||
در اين آيه در قبال تكذيب كفار قريش به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) و كتابش ، به نبوت و رسالت موسى و كتابش و اينكه هارون را در كار او شريك كرد استشهاد شده تا زمينه را براى بيان عذاب آل فرعون و هلاكت آنان باز نمايد، و معناى آيه روشن است . | در اين آيه در قبال تكذيب كفار قريش به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) و كتابش ، به نبوت و رسالت موسى و كتابش و اينكه هارون را در كار او شريك كرد استشهاد شده تا زمينه را براى بيان عذاب آل فرعون و هلاكت آنان باز نمايد، و معناى آيه روشن است . | ||
فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلى الْقَوْمِ | فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلى الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِئَايَتِنَا فَدَمَّرْنَهُمْ تَدْمِيراً | ||
در مجمع البيان گفته : كلمه «'''تدمير'''» به معناى هلاك كردن به خاطر امر عجيبى است و از اين قبيل است «'''تنكيل '''»، مثلا گفته مى شود: فلانى بر فلانى تدمير كرد، يعنى | در مجمع البيان گفته : كلمه «'''تدمير'''» به معناى هلاك كردن به خاطر امر عجيبى است و از اين قبيل است «'''تنكيل '''»، مثلا گفته مى شود: فلانى بر فلانى تدمير كرد، يعنى | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۹۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۹۹ </center> | ||
خط ۶۳: | خط ۶۵: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۳۰۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۳۰۰ </center> | ||
هتلاكت فرعونيان به جرم تكذيب بوده است . بعضى از مفسرين گفته اند: اين دو آيه متصل به جمله «'''و كفى بربك هاديا و نصيرا'''» است . ولى اين نظريه بعيدى است . | هتلاكت فرعونيان به جرم تكذيب بوده است . بعضى از مفسرين گفته اند: اين دو آيه متصل به جمله «'''و كفى بربك هاديا و نصيرا'''» است . ولى اين نظريه بعيدى است . | ||
وَ قَوْمَ نُوحٍ | وَ قَوْمَ نُوحٍ لَّمَّا كذَّبُوا الرُّسلَ أَغْرَقْنَهُمْ وَ جَعَلْنَهُمْ لِلنَّاسِ ءَايَةً وَ أَعْتَدْنَا لِلظلِمِينَ عَذَاباً أَلِيماً | ||
ظاهر اين است كه كلمه «'''قوم '''» به فعلى مقدر، منصوب شده باشد كه جمله «'''اغرقناهم '''» بر آن دلالت مى كند. | ظاهر اين است كه كلمه «'''قوم '''» به فعلى مقدر، منصوب شده باشد كه جمله «'''اغرقناهم '''» بر آن دلالت مى كند. | ||
مراد از تكذيب قوم نوح رسولان را، همان تكذيب نوح است ، چون تكذيب يك رسول تكذيب همه رسولان است براى اينكه همه رسولان بر كلمه حق اتفاق دارند. علاوه بر اين ، اين امتها اقوام متعددى از بت پرستان بودند كه به كلى منكر مساءله نبوت بودند، نه اينكه با شخص نوح (عليه السلام ) غرض خاصى داشته باشند. | مراد از تكذيب قوم نوح رسولان را، همان تكذيب نوح است ، چون تكذيب يك رسول تكذيب همه رسولان است براى اينكه همه رسولان بر كلمه حق اتفاق دارند. علاوه بر اين ، اين امتها اقوام متعددى از بت پرستان بودند كه به كلى منكر مساءله نبوت بودند، نه اينكه با شخص نوح (عليه السلام ) غرض خاصى داشته باشند. | ||
و معناى اينكه فرمود: «'''و جعلناهم للناس '''» آيه اين است كه ما ايشان را براى مردمى كه بعد از آنها باقى ماندند و از ذريه هاى آنان بودند، آيت و مايه عبرت قرار داديم - و بقيه الفاظ آيه روشن است | و معناى اينكه فرمود: «'''و جعلناهم للناس '''» آيه اين است كه ما ايشان را براى مردمى كه بعد از آنها باقى ماندند و از ذريه هاى آنان بودند، آيت و مايه عبرت قرار داديم - و بقيه الفاظ آيه روشن است | ||
وَ عَاداً وَ ثَمُودَا وَ أَصحَب | وَ عَاداً وَ ثَمُودَا وَ أَصحَب الرَّس وَ قُرُونَا بَينَ ذَلِك كَثِيراً | ||
در مجمع البيان گفته : كلمه «'''رس '''» به معناى چاهى است كه طوقه چينى شده باشد، و مى گويند «'''اصحاب رس '''» مردمى بودند كه بعد از قوم ثمود روى كار آمدند و بر لب چاهى زندگى مى كردند و خداوند پيغمبرى به سويشان گسيل داشت ، ولى ايشان او را تكذيب كردند و خدا هلاكشان كرد. بعضى ديگر گفته اند: (رس ) | در مجمع البيان گفته : كلمه «'''رس '''» به معناى چاهى است كه طوقه چينى شده باشد، و مى گويند «'''اصحاب رس '''» مردمى بودند كه بعد از قوم ثمود روى كار آمدند و بر لب چاهى زندگى مى كردند و خداوند پيغمبرى به سويشان گسيل داشت ، ولى ايشان او را تكذيب كردند و خدا هلاكشان كرد. بعضى ديگر گفته اند: (رس ) | ||
نام رودخانه اى بود كه قوم رس در كنار آن منزل داشتند. و روايات شيعه نيز مؤ يد اين احتمال است . | نام رودخانه اى بود كه قوم رس در كنار آن منزل داشتند. و روايات شيعه نيز مؤ يد اين احتمال است . | ||
خط ۷۵: | خط ۷۷: | ||
طوائفى كه قبلا نام برده شد كه اول آنان قوم نوح ، و آخرشان اصحاب رس و يا قوم فرعون بودند. | طوائفى كه قبلا نام برده شد كه اول آنان قوم نوح ، و آخرشان اصحاب رس و يا قوم فرعون بودند. | ||
معناى آيه اين است كه : ما قوم عاد كه قوم هود پيغمبر بودند و ثمود را كه قوم صالح بودند و اصحاب رس و اقوامى بسيار را كه در فاصله ميان اين اقوام زندگى مى كردند، يعنى قوم نوح و اقوام بعد از ايشان را هلاك كرديم . | معناى آيه اين است كه : ما قوم عاد كه قوم هود پيغمبر بودند و ثمود را كه قوم صالح بودند و اصحاب رس و اقوامى بسيار را كه در فاصله ميان اين اقوام زندگى مى كردند، يعنى قوم نوح و اقوام بعد از ايشان را هلاك كرديم . | ||
وَ | وَ كلاًّ ضرَبْنَا لَهُ الاَمْثَلَ وَ كلاًّ تَبرْنَا تَتْبِيراً | ||
كلمه «'''كلا'''» منصوب به فعلى است تقديرى كه جمله «'''ضربنا له الامثال '''» بر آن فعل دلالت دارد، چون مثل زدن در معناى تذكر و موعظه و انذار است . و كلمه «'''تتبير'''» به معناى پاره پاره كردن است . و معناى آيه اين است كه : ما براى هر امتى مثالها زديم و يك يك را پاره پاره ساختيم . | كلمه «'''كلا'''» منصوب به فعلى است تقديرى كه جمله «'''ضربنا له الامثال '''» بر آن فعل دلالت دارد، چون مثل زدن در معناى تذكر و موعظه و انذار است . و كلمه «'''تتبير'''» به معناى پاره پاره كردن است . و معناى آيه اين است كه : ما براى هر امتى مثالها زديم و يك يك را پاره پاره ساختيم . | ||
وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلى الْقَرْيَةِ | وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلى الْقَرْيَةِ الَّتى أُمْطِرَت مَطرَ السوْءِ أَ فَلَمْ يَكونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كانُوا لا يَرْجُونَ نُشوراً | ||
اين قريه اى كه باران بلا، بر آن باريد قريه قوم لوط است كه خداى تعالى بارانى از سنگ سجيل بر آن بباريد، و تفصيل داستانش در سوره هاى قبل گذشت . | اين قريه اى كه باران بلا، بر آن باريد قريه قوم لوط است كه خداى تعالى بارانى از سنگ سجيل بر آن بباريد، و تفصيل داستانش در سوره هاى قبل گذشت . | ||
جمله «'''افلم يكونوا يرونها'''» استفهامى است توبيخى ، چون قريه مذكور سر راه اهل حجاز به سوى شام قرار داشته است . | جمله «'''افلم يكونوا يرونها'''» استفهامى است توبيخى ، چون قريه مذكور سر راه اهل حجاز به سوى شام قرار داشته است . | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۳: | ||
باز در همان كتاب در روايت ابى الجارود از امام باقر (عليه السلام ) آمده كه فرمود: اما آن قريه كه باران بلا بر او باريد، سدوم قريه قوم لوط بود كه خداوند سنگهايى از سجيل ، يعنى از گل بر سرشان بباريد. | باز در همان كتاب در روايت ابى الجارود از امام باقر (عليه السلام ) آمده كه فرمود: اما آن قريه كه باران بلا بر او باريد، سدوم قريه قوم لوط بود كه خداوند سنگهايى از سجيل ، يعنى از گل بر سرشان بباريد. | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۳ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۵}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش