۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۷ بخش۴۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۷ بخش۴۴}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۵: | خط ۷: | ||
وَ هَذَا كِتَبٌ أَنزَلْنَهُ مُبَارَكٌ ... | وَ هَذَا كِتَبٌ أَنزَلْنَهُ مُبَارَكٌ ... | ||
يعنى و اين كتاب كتابى است مبارك كه در خصايص مذكور در سابق با كتاب موسى (عليهالسلام ) اشتراك دارد پس آن را نيز بايد پيروى كنيد. | يعنى و اين كتاب كتابى است مبارك كه در خصايص مذكور در سابق با كتاب موسى (عليهالسلام ) اشتراك دارد پس آن را نيز بايد پيروى كنيد. | ||
أَن تَقُولُوا | أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَب عَلى طائفَتَينِ مِن قَبْلِنَا ... | ||
معناى «''' ان تقولوا '''» «''' كراهة ان تقولوا : تا نگوييد '''» است ، و اين نحو تعبير در كلام عرب بسيار است ، و جمله مذكور متعلق است به كلمه «''' انزلناه '''» كه در آيه قبل بود. | معناى «''' ان تقولوا '''» «''' كراهة ان تقولوا : تا نگوييد '''» است ، و اين نحو تعبير در كلام عرب بسيار است ، و جمله مذكور متعلق است به كلمه «''' انزلناه '''» كه در آيه قبل بود. | ||
و مقصود از «''' دو طايفه قبل از ما '''» يهود و نصارا است كه انجيل و تورات برايشان نازل شد، زيرا كتب ديگرى كه به انبيا قبل از موسى و عيسى (عليهماالسلام ) نازل شد مانند كتاب نوح و كتاب ابراهيم (عليهالسلام ) مانند اين دو كتاب مشتمل بر جزئيات و تفصيل شرايع نبوده ، و تنها متعرض اصول و كليات شرايع بوده است ، و اما كتب ديگرى كه به ساير انبيا نسبت داده شده از قبيل زبور داوود و امثال آن اصلا متعرض شرايع نبوده ، معاصرين رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) از آن اطلاعى نداشته اند. | و مقصود از «''' دو طايفه قبل از ما '''» يهود و نصارا است كه انجيل و تورات برايشان نازل شد، زيرا كتب ديگرى كه به انبيا قبل از موسى و عيسى (عليهماالسلام ) نازل شد مانند كتاب نوح و كتاب ابراهيم (عليهالسلام ) مانند اين دو كتاب مشتمل بر جزئيات و تفصيل شرايع نبوده ، و تنها متعرض اصول و كليات شرايع بوده است ، و اما كتب ديگرى كه به ساير انبيا نسبت داده شده از قبيل زبور داوود و امثال آن اصلا متعرض شرايع نبوده ، معاصرين رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) از آن اطلاعى نداشته اند. | ||
به هر حال معناى آيه مورد بحث اين است كه : ما قرآن را نازل كرديم تا نگويند كتاب آسمانى كه متعرض جزئيات شرايع الهى باشد همان دو كتاب انجيل و تورات بود كه به دو طايفه قبل از ما يعنى يهود و نصارا نازل شد، و ما از تلاوت و آموختن آن غفلت ورزيديم و با غفلت هم حرجى بر ما نيست . | به هر حال معناى آيه مورد بحث اين است كه : ما قرآن را نازل كرديم تا نگويند كتاب آسمانى كه متعرض جزئيات شرايع الهى باشد همان دو كتاب انجيل و تورات بود كه به دو طايفه قبل از ما يعنى يهود و نصارا نازل شد، و ما از تلاوت و آموختن آن غفلت ورزيديم و با غفلت هم حرجى بر ما نيست . | ||
أَوْ تَقُولُوا لَوْ | أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَب لَكُنَّا أَهْدَى مِنهُمْ فَقَدْ ... | ||
يعنى : و تا نگوييد اگر به ما هم كتابى نازل مى شد ما از ايشان (يهود و نصارا) بهتر و زودتر هدايت مى يافتيم . | يعنى : و تا نگوييد اگر به ما هم كتابى نازل مى شد ما از ايشان (يهود و نصارا) بهتر و زودتر هدايت مى يافتيم . | ||
«''' فقد جاءكم بينة من ربكم '''» اين جمله تفريع بر جمله «''' ان تقولوا '''» و جمله «''' او تقولوا '''» هر دو است ، و اگر در آن ، كتاب را بينه خوانده براى اين است كه دلالت كند بر اينكه حجيت كتاب و دلالتش روشن و واضح است ، و ديگر براى كسى عذرى و بهانهاى باقى نمانده . و كلمه «''' يصدفون '''» از ماده «''' صدف '''» است كه معناى اعراض را مى دهد، و معناى بقيه آيه روشن است . | «''' فقد جاءكم بينة من ربكم '''» اين جمله تفريع بر جمله «''' ان تقولوا '''» و جمله «''' او تقولوا '''» هر دو است ، و اگر در آن ، كتاب را بينه خوانده براى اين است كه دلالت كند بر اينكه حجيت كتاب و دلالتش روشن و واضح است ، و ديگر براى كسى عذرى و بهانهاى باقى نمانده . و كلمه «''' يصدفون '''» از ماده «''' صدف '''» است كه معناى اعراض را مى دهد، و معناى بقيه آيه روشن است . | ||
خط ۳۰: | خط ۳۲: | ||
<span id='link274'><span> | <span id='link274'><span> | ||
==آيات ۱۶۰ - ۱۵۸، سوره انعام == | ==آيات ۱۶۰ - ۱۵۸، سوره انعام == | ||
هَلْ يَنظرُونَ إِلا أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلَئكَةُ أَوْ يَأْتىَ | هَلْ يَنظرُونَ إِلا أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلَئكَةُ أَوْ يَأْتىَ رَبُّك أَوْ يَأْتىَ بَعْض ءَايَتِ رَبِّك يَوْمَ يَأْتى بَعْض ءَايَتِ رَبِّك لا يَنفَعُ نَفْساً إِيمَنهَا لَمْ تَكُنْ ءَامَنَت مِن قَبْلُ أَوْ كَسبَت فى إِيمَنهَا خَيراً قُلِ انتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ(۱۵۸) | ||
إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَّست مِنهُمْ فى شىْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بمَا كانُوا يَفْعَلُونَ(۱۵۹) | |||
مَن جَاءَ | مَن جَاءَ بِالحَْسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاءَ بِالسيِّئَةِ فَلا يجْزَى إِلا مِثْلَهَا وَ هُمْ لا يُظلَمُونَ(۱۶۰) | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
مگر انتظارى دارند جز اينكه فرشتگان به سويشان آيند، يا فرمان پروردگارت بيايد يا بعضى نشانه هاى پروردگارت بيايد روزى كه پارهاى از آيات پروردگارت بيايد كسى كه از پيش ايمان نياورده يا در مدت ايمان خويش كار خيرى نكرده ايمان آوردنش سودش ندهد، بگو منتظر باشيد كه ما نيز منتظريم (۱۵۸) | مگر انتظارى دارند جز اينكه فرشتگان به سويشان آيند، يا فرمان پروردگارت بيايد يا بعضى نشانه هاى پروردگارت بيايد روزى كه پارهاى از آيات پروردگارت بيايد كسى كه از پيش ايمان نياورده يا در مدت ايمان خويش كار خيرى نكرده ايمان آوردنش سودش ندهد، بگو منتظر باشيد كه ما نيز منتظريم (۱۵۸) | ||
خط ۴۰: | خط ۴۲: | ||
اين آيات از جهت مضمون متصل است به آيات قبل ، و مشركينى را كه از پيروى صراط مستقيم استنكاف مى ورزند و در دين خدا متفرق مى شوند تهديد مى كند و رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) را از آنان تبرئه مى نمايد، و كسانى را كه نيكى مى كنند به جزاى نيك وعده و نويد مى دهد و جزاى روز قيامت را امرى منجز معرفى مى كند. | اين آيات از جهت مضمون متصل است به آيات قبل ، و مشركينى را كه از پيروى صراط مستقيم استنكاف مى ورزند و در دين خدا متفرق مى شوند تهديد مى كند و رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) را از آنان تبرئه مى نمايد، و كسانى را كه نيكى مى كنند به جزاى نيك وعده و نويد مى دهد و جزاى روز قيامت را امرى منجز معرفى مى كند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۳ </center> | ||
هَلْ يَنظرُونَ إِلا أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلَئكَةُ أَوْ يَأْتىَ | هَلْ يَنظرُونَ إِلا أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلَئكَةُ أَوْ يَأْتىَ رَبُّك أَوْ يَأْتىَ بَعْض ءَايَتِ رَبِّك | ||
استفهام در اين آيه انكارى است در مقامى كه موعظه سود نمى دهد و دعوت به حق مفيد نمى افتد، بنا بر اين مى توان گفت امورى كه در آيه شريفه ذكر شده قضاوت حتمى و حكم قطعى خداوند است به اينكه آنان را از بين برده زمين را از لوث وجودشان پاك سازد. | استفهام در اين آيه انكارى است در مقامى كه موعظه سود نمى دهد و دعوت به حق مفيد نمى افتد، بنا بر اين مى توان گفت امورى كه در آيه شريفه ذكر شده قضاوت حتمى و حكم قطعى خداوند است به اينكه آنان را از بين برده زمين را از لوث وجودشان پاك سازد. | ||
لازمه اين سياق اين است كه مراد از آمدن ملائكه ، عذاب آوردن آنان باشد، همچنانكه در آيه «''' و قالوا يا ايها الذى نزل عليه الذكر انك لمجنون لو ما تاتينا بالملئكة ان كنت من الصادقين ما ننزل الملئكة الا بالحق و ما كانوا اذا منظرين '''» نيز همين معنى افاده شده است . | لازمه اين سياق اين است كه مراد از آمدن ملائكه ، عذاب آوردن آنان باشد، همچنانكه در آيه «''' و قالوا يا ايها الذى نزل عليه الذكر انك لمجنون لو ما تاتينا بالملئكة ان كنت من الصادقين ما ننزل الملئكة الا بالحق و ما كانوا اذا منظرين '''» نيز همين معنى افاده شده است . | ||
خط ۵۸: | خط ۶۰: | ||
<span id='link276'><span> | <span id='link276'><span> | ||
==ايمان و عمل در موقع روبرو شدن با عذاب الهى يا هنگام مرگ ، سودى ندارد. == | ==ايمان و عمل در موقع روبرو شدن با عذاب الهى يا هنگام مرگ ، سودى ندارد. == | ||
يَوْمَ يَأْتى بَعْض ءَايَتِ | يَوْمَ يَأْتى بَعْض ءَايَتِ رَبِّك ... | ||
اين آيه اثر و خاصيت روز بروز و ظهور اين آيات را كه در حقيقت خصوصيت و اثر خود آيات نيز هست شرح مى دهد، به اين بيان كه ايمان در روز ظهور آيات وقتى مفيد است كه آدمى در دنيا و قبل از ظهور آيات نيز به طوع و اختيار ايمان آورده و دستورهاى خداوند را عملى كرده باشد. و اما كسى كه در دنيا ايمان نياورده و يا اگر آورده در پرتو ايمانش خيرى كسب نكرده و عمل صالحى انجام نداده ، و در عوض سرگرم گناهان بوده چنين كسى ايمانش ، كه ايمان اضطرارى است ، در موقع ديدار عذاب و يا در موقع مرگ سودى به حالش نمى دهد، همچنانكه فرموده : «''' و ليست التوبة للذين يعملون السيئات حتى اذا حضر احدهم الموت قال انى تبت الان '''» . | اين آيه اثر و خاصيت روز بروز و ظهور اين آيات را كه در حقيقت خصوصيت و اثر خود آيات نيز هست شرح مى دهد، به اين بيان كه ايمان در روز ظهور آيات وقتى مفيد است كه آدمى در دنيا و قبل از ظهور آيات نيز به طوع و اختيار ايمان آورده و دستورهاى خداوند را عملى كرده باشد. و اما كسى كه در دنيا ايمان نياورده و يا اگر آورده در پرتو ايمانش خيرى كسب نكرده و عمل صالحى انجام نداده ، و در عوض سرگرم گناهان بوده چنين كسى ايمانش ، كه ايمان اضطرارى است ، در موقع ديدار عذاب و يا در موقع مرگ سودى به حالش نمى دهد، همچنانكه فرموده : «''' و ليست التوبة للذين يعملون السيئات حتى اذا حضر احدهم الموت قال انى تبت الان '''» . | ||
نكته لطيفى كه علاوه بر نظم بديع و بى سابقه در آيه بكار رفته اين است كه سه مرتبه كلمه «''' ربك : پروردگارت '''» در آيه تكرار شده ، و اين بدان خاطر است كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) را در برابر دشمنانش تاءييد كرده باشد، چون مشركين هميشه در برابر آنجناب بداشتن بتها افتخار و مباهات مى كردند، خداى تعالى خواست تا آن جناب هم پروردگار خود را به رخ آنان بكشد، و به چنين مددكارى افتخار نمايد، و در نتيجه در كار دعوت خود پشتگرم باشد، اگر مؤ ثر واقع شد و كارى از پيش برد كه چه بهتر و گر نه از ناحيه قضاى فصل و حكمى كه خداوند ميان او و ميان دشمنانش مى كند دلگرم بوده باشد. | نكته لطيفى كه علاوه بر نظم بديع و بى سابقه در آيه بكار رفته اين است كه سه مرتبه كلمه «''' ربك : پروردگارت '''» در آيه تكرار شده ، و اين بدان خاطر است كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) را در برابر دشمنانش تاءييد كرده باشد، چون مشركين هميشه در برابر آنجناب بداشتن بتها افتخار و مباهات مى كردند، خداى تعالى خواست تا آن جناب هم پروردگار خود را به رخ آنان بكشد، و به چنين مددكارى افتخار نمايد، و در نتيجه در كار دعوت خود پشتگرم باشد، اگر مؤ ثر واقع شد و كارى از پيش برد كه چه بهتر و گر نه از ناحيه قضاى فصل و حكمى كه خداوند ميان او و ميان دشمنانش مى كند دلگرم بوده باشد. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۳: | ||
<span id='link278'><span> | <span id='link278'><span> | ||
==بيزارى رسول خدا (ص ) از مشركين و كفار و بدعت گزاران و مذهب تراشان امت خود. == | ==بيزارى رسول خدا (ص ) از مشركين و كفار و بدعت گزاران و مذهب تراشان امت خود. == | ||
إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَّست مِنهُمْ فى شىْءٍ ... | |||
گو اينكه روى سخن در آيه قبل با مشركين بود كه در دين حنيف پراكنده شده بودند، و گو اينكه مفهوم آن آيه يهود و نصارا را هم در بر مى گرفت ، و لازمه آن اين است كه آيه مورد بحث هر سه فرقه را شامل شود، و ليكن مقتضاى اتصال اين آيه به آيات گذشته كه شرايع كلى و عمومى الهى را بيان مى كرد و آن شرايع را از حرمت شرك گرفته به حرمت تفرق از سبيل خدا ختم مى نمود اين است كه جمله «''' ان الذين فرقوا دينهم و كانوا شيعا '''» در مقام بيان حال رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) و مقايسه آن جناب با چنين اشخاص بوده باشد، نه در مقام بيان حال اين اشخاص . پس كلمه «''' فرقوا '''» كه صيغه ماضى است براى حكايت حال مردمى كه در گذشته چنين و چنان بودند نيست ، بلكه تنها براى اصل تحقق است چه در گذشته و چه در حال و چه در آينده . | گو اينكه روى سخن در آيه قبل با مشركين بود كه در دين حنيف پراكنده شده بودند، و گو اينكه مفهوم آن آيه يهود و نصارا را هم در بر مى گرفت ، و لازمه آن اين است كه آيه مورد بحث هر سه فرقه را شامل شود، و ليكن مقتضاى اتصال اين آيه به آيات گذشته كه شرايع كلى و عمومى الهى را بيان مى كرد و آن شرايع را از حرمت شرك گرفته به حرمت تفرق از سبيل خدا ختم مى نمود اين است كه جمله «''' ان الذين فرقوا دينهم و كانوا شيعا '''» در مقام بيان حال رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) و مقايسه آن جناب با چنين اشخاص بوده باشد، نه در مقام بيان حال اين اشخاص . پس كلمه «''' فرقوا '''» كه صيغه ماضى است براى حكايت حال مردمى كه در گذشته چنين و چنان بودند نيست ، بلكه تنها براى اصل تحقق است چه در گذشته و چه در حال و چه در آينده . | ||
و وجه اينكه فرمود: «''' تو از ايشان نيستى '''» معلوم است ، زيرا ايشان مردمى بوده و هستند كه در دين خدا اختلاف راه انداخته و دسته دسته شدند و هر دستهاى پيرو پيشوايى شدند كه چوپانوار ايشان را جلو انداخته مى راند و رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) چنين نيست ، زيرا او به كلمه حق و دين توحيد دعوت مى كند، و مثال تمام عيار اسلام است كه با عمل خود نيز دعوت به اسلام مى كند، پس وى از ايشان نخواهد بود. و برگشت معناى جمله «''' لست منهم فى شى ء '''» به اين خواهد بود كه : ايشان بر دين تو نيستند، و در راهى كه تو مى پيمايى قرار ندارند. | و وجه اينكه فرمود: «''' تو از ايشان نيستى '''» معلوم است ، زيرا ايشان مردمى بوده و هستند كه در دين خدا اختلاف راه انداخته و دسته دسته شدند و هر دستهاى پيرو پيشوايى شدند كه چوپانوار ايشان را جلو انداخته مى راند و رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) چنين نيست ، زيرا او به كلمه حق و دين توحيد دعوت مى كند، و مثال تمام عيار اسلام است كه با عمل خود نيز دعوت به اسلام مى كند، پس وى از ايشان نخواهد بود. و برگشت معناى جمله «''' لست منهم فى شى ء '''» به اين خواهد بود كه : ايشان بر دين تو نيستند، و در راهى كه تو مى پيمايى قرار ندارند. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۹: | ||
از آنچه گذشت معلوم شد هيچ وجهى نيست كه بگوييم آيه شريفه صرفا براى تبرئه رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) از مشركين و يا از مشركين و يهود و نصارا است ، بلكه آيه مطلق است و بيزارى رسول خدا را هم از نامبردگان مى رساند و هم از اهل بدعت و مذهب تراشان امت اسلام . | از آنچه گذشت معلوم شد هيچ وجهى نيست كه بگوييم آيه شريفه صرفا براى تبرئه رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) از مشركين و يا از مشركين و يهود و نصارا است ، بلكه آيه مطلق است و بيزارى رسول خدا را هم از نامبردگان مى رساند و هم از اهل بدعت و مذهب تراشان امت اسلام . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۵۳۸ </center> | ||
مَن جَاءَ | مَن جَاءَ بِالحَْسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاءَ بِالسيِّئَةِ فَلا يجْزَى إِلا مِثْلَهَا وَ هُمْ لا يُظلَمُونَ ... | ||
اين آيه كه كلامى است مستقل و تمام ، يكى از منتهاى خداوند را كه بر بندگان خود نهاده ذكر مى كند، و آن اين است كه : خداوند عمل نيك را ده برابر پاداش مى دهد، و عمل زشت و گناهان را جز به مثل تلافى نمى كند. و خلاصه ، يك عمل نيك را ده عمل به حساب آورده و يك گناه را يك گناه حساب مى كند و در آن ظلم نمى كند يعنى از پاداش آن نميكاهد و كيفر آن را بيشتر نمى دهد، و از آيه «''' مثل الذين ينفقون اموالهم فى سبيل الله كمثل حبة انبتت سبع سنابل فى كل سنبلة ماة حبة و الله يضاعف لمن يشاء '''» استفاده مى شود كه اگر ممكن باشد پاداش عمل نيك را بيش از ده برابر مى دهد و نيز اگر ممكن باشد اصلا گناه را به حساب نمى آورد. | اين آيه كه كلامى است مستقل و تمام ، يكى از منتهاى خداوند را كه بر بندگان خود نهاده ذكر مى كند، و آن اين است كه : خداوند عمل نيك را ده برابر پاداش مى دهد، و عمل زشت و گناهان را جز به مثل تلافى نمى كند. و خلاصه ، يك عمل نيك را ده عمل به حساب آورده و يك گناه را يك گناه حساب مى كند و در آن ظلم نمى كند يعنى از پاداش آن نميكاهد و كيفر آن را بيشتر نمى دهد، و از آيه «''' مثل الذين ينفقون اموالهم فى سبيل الله كمثل حبة انبتت سبع سنابل فى كل سنبلة ماة حبة و الله يضاعف لمن يشاء '''» استفاده مى شود كه اگر ممكن باشد پاداش عمل نيك را بيش از ده برابر مى دهد و نيز اگر ممكن باشد اصلا گناه را به حساب نمى آورد. | ||
ليكن آيه شريفه نظر به اينكه سابق اتصال داشته و آنها در يك سياق قرار گرفته است معناى ديگرى مى دهد، گويا پس از بيانى كه در آيات سابق مربوط به اتفاق و اتحاد و تفرق كلمه ذكر شده : پس حسنه و سيئه . هر كدام از اين دو امر جزا و پاداش مناسب عمل بايد باشد پس كسى كه حسنه اى انجام دهد مثل آن را دريافت خواهد داشت و مضاعف هم مى شود، و كسى كه سيئه بجا آورد كه همان اختلاف منهى عنه است جزاى او مانند عملش بد خواهد بود و هرگز نبايد طمع نيكى داشته باشد. | ليكن آيه شريفه نظر به اينكه سابق اتصال داشته و آنها در يك سياق قرار گرفته است معناى ديگرى مى دهد، گويا پس از بيانى كه در آيات سابق مربوط به اتفاق و اتحاد و تفرق كلمه ذكر شده : پس حسنه و سيئه . هر كدام از اين دو امر جزا و پاداش مناسب عمل بايد باشد پس كسى كه حسنه اى انجام دهد مثل آن را دريافت خواهد داشت و مضاعف هم مى شود، و كسى كه سيئه بجا آورد كه همان اختلاف منهى عنه است جزاى او مانند عملش بد خواهد بود و هرگز نبايد طمع نيكى داشته باشد. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۶: | ||
مؤ لف : اين روايت دلالت مى كند بر اينكه اجر اخروى به مقدار معرفت اشخاص است و اين معنا در روايات شيعه و سنى وارد شده ، البته روايات بسيارى از طريق شيعه و سنى بر طبق مضمون «''' من جاء بالحسنة فله عشر امثالها '''» وارد شده ، و مفسرين دو طايفه آن را در ذيل اين آيه نقل كرده اند، و ليكن چون روايات مذكور مربوط به تشخيص روزه و نماز و امثال آن است لذا ما از ايراد آن در اينجا خوددارى نموديم . | مؤ لف : اين روايت دلالت مى كند بر اينكه اجر اخروى به مقدار معرفت اشخاص است و اين معنا در روايات شيعه و سنى وارد شده ، البته روايات بسيارى از طريق شيعه و سنى بر طبق مضمون «''' من جاء بالحسنة فله عشر امثالها '''» وارد شده ، و مفسرين دو طايفه آن را در ذيل اين آيه نقل كرده اند، و ليكن چون روايات مذكور مربوط به تشخيص روزه و نماز و امثال آن است لذا ما از ايراد آن در اينجا خوددارى نموديم . | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۷ بخش۴۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۷ بخش۴۴}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش