گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۱۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
كه در زمين زندگى كند، و نيز در زمين بميرد. و اگر خدای تعالى، او را (چند روزى) در بهشت منزل داد، براى اين بود كه امتحان خود را بدهند، و در نتيجه آن نافرمانى، عورتشان هويدا بگردد، تا بعد از آن، به زمين هبوط كنند.
كه در زمين زندگى كند، و نيز در زمين بميرد. و اگر خدای تعالى، او را (چند روزى) در بهشت منزل داد، براى اين بود كه امتحان خود را بدهند، و در نتيجه آن نافرمانى، عورتشان هويدا بگردد، تا بعد از آن، به زمين هبوط كنند.


و نيز از سياق آيه سوره طه كه مى فرمايد: «'''فقلنا يا آدم '''» الخ ، و سوره اعراف كه مى فرمايد: «'''و يا آدم اسكن '''» الخ ، كه داستان بهشت را با داستان سجده ملائكه بصورت يك داستان و متصل بهم آورده ، و كوتاه سخن ، آنكه اين سياق بخوبى مى رساند كه منظور اصلى از خلقت آدم اين بوده كه در زمين سكونت كند، چيزيكه هست راه زمينى شدن آدم همين بوده كه نخست در بهشت منزل گيرد، و برتريش بر ملائكه ، و لياقتش براى خلافت اثبات شود، و سپس ملائكه ماءمور بسجده براى او شوند، و آنگاه در بهشت منزلش دهند، و از نزديكى بآن درخت نهيش كنند، و او (بتحريك شيطان ) از آن بخورد، و در نتيجه عورتش و نيز از همسرش ظاهر گردد، و در آخر بزمين هبوط كنند.
و نيز از سياق آيه سوره «طه» كه مى فرمايد: «فَقُلنَا يَا آدَمُ» الخ، و سوره «اعراف» كه مى فرمايد: «وَ يَا آدَمُ اسكُن» الخ، كه داستان بهشت را با داستان سجده ملائكه به صورت يك داستان و متصل به هم آورده، و كوتاه سخن آن كه: اين سياق، به خوبى مى رساند كه منظور اصلى از خلقت آدم اين بوده كه در زمين سكونت كند.  


واز اين ريخت و سياق بخوبى بر مى آيد: كه آخرين عامل و علتى كه باعث زمينى شدن آندو شد، همان مسئله ظاهر شدن عيب آندو بود، و عيب نامبرده هم بقرينه ايكه فرموده : (بر آن شدند كه از برگهاى بهشت بر خود بپوشانند) الخ ، همان عورت آندو بوده ، و معلوم است كه اين دو عضو، مظهر همه تمايلات حيوانى است چون مستلزم غذا خوردن ، و نمو نيز هستند.
چيزی كه هست، راه زمينى شدن آدم همين بوده كه نخست در بهشت منزل گيرد، و برتری اش بر ملائكه، و لياقتش براى خلافت اثبات شود، و سپس ملائكه مأمور به سجده براى او شوند، و آنگاه در بهشت منزلش دهند، و از نزديكى به آن درخت نهيش كنند، و او (به تحريك شيطان) از آن بخورد و در نتيجه، عورتش و نيز از همسرش ظاهر گردد و در آخر، به زمين هبوط كنند.


پس ابليس هم جز اين همى و هدفى نداشته ، كه (بهر وسيله شده ) عيب آندو را ظاهر سازد، گو اينكه خلقت بشرى ، و زمينى آدم و همسرش ، تمام شده بود، و بعد از آن خدا آندو را داخل بهشت كرد، ولى مدت زيادى در اين بين فاصله نشد، و خلاصه آنقدر بآن دو مهلت ندادند، كه در همين زمين متوجه عيب خود شوند، و نيز بسائر لوازم حياة دنيوى و احتياجات آن پى ببرند.
و از اين ريخت و سياق به خوبى بر مى آيد كه: آخرين عامل و علتى كه باعث زمينى شدن آن دو شد، همان مسئله ظاهر شدن عيب آن دو بود، و عيب نامبرده هم به قرينه ای كه فرموده: «بر آن شدند كه از برگ هاى بهشت بر خود بپوشانند» الخ، همان عورت آن دو بوده، و معلوم است كه اين دو عضو، مظهر همه تمايلات حيوانى است. چون مستلزم غذا خوردن و نمو نيز هستند.


بلكه بلافاصله آندو را داخل بهشت كردند، و وقتى داخل كردند كه هنوز روح ملكوتى و ادراكى كه از عالم ارواح و فرشتگان داشتند، بزندگى دنيا آلوده نشده بود، بدليل اينكه فرمود: «'''ليبدى لهما ما ورى عنهما'''»، (تا ظاهر شود از آندو آنچه پوشانده شده بود از آنان )، و نفرمود: «'''ليبدى لهما ما كان ورى عنهما'''»، (تا ظاهر شود از آندو آنچه بر آندو پوشيده بود)،
پس ابليس هم جز اين همّى و هدفى نداشته، كه به هر وسيله شده، عيب آن دو را ظاهر سازد. گو اين كه خلقت بشرى و زمينى آدم و همسرش، تمام شده بود، و بعد از آن، خدا آن دو را داخل بهشت كرد، ولى مدت زيادى در اين بين فاصله نشد، و خلاصه آن قدر به آن دو مهلت ندادند كه در همين زمين، متوجه عيب خود شوند، و نيز به سائر لوازم حيات دنيوى و احتياجات آن پى ببرند.


پس معلوم ميشود، پوشيدگى عيبهاى آندو موقتى بوده ، و يكدفعه صورت گرفته ، چون در زندگى زمينى ممكن نيست براى مدتى طولانى اين عيب پوشيده بماند، (و جان كلام و آنچه از آيات نامبرده بر ميايد اينستكه وقتى خلقت آدم و حوا در زمين تمام شد، بلافاصله ، و قبل از اينكه متوجه شوند، عيب هاشان پوشيده شده ، داخل بهشت شده اند).
بلكه بلافاصله آن دو را داخل بهشت كردند، و وقتى داخل كردند كه هنوز روح ملكوتى و ادراكى كه از عالم ارواح و فرشتگان داشتند، به زندگى دنيا آلوده نشده بود. به دليل اين كه فرمود: «لِيُبدِىَ لَهُمَا مَا وُرِىَ عَنهُمَا: تا ظاهر شود از آن دو، آنچه پوشانده شده بود از آنان). و نفرمود: «لِيُبدِىَ لَهُمَا مَا كَانَ وُرِىَ عَنهُمَا: تا ظاهر شود از آن دو، آنچه بر آن دو پوشيده بود».
 
پس معلوم می شود پوشيدگى عيب هاى آن دو موقتى بوده، و يكدفعه صورت گرفته. چون در زندگى زمينى ممكن نيست براى مدتى طولانى اين عيب پوشيده بماند. (و جان كلام و آنچه از آيات نامبرده بر می آيد، اين است كه وقتى خلقت آدم و حوا در زمين تمام شد، بلافاصله و قبل از اين كه متوجه شوند عيب هاشان پوشيده شده، داخل بهشت شده اند).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۹۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۹۷ </center>
<span id='link232'><span>
<span id='link232'><span>
پس ظهور عيب در زندگى زمينى ، و بوسيله خوردن از آن درخت ، يكى از قضاهاى حتمى خدا بوده ، كه بايد ميشد، و لذا فرمود: (زنهار كه ابليس شما را از بهشت بيرون نكند، كه بدبخت ميشويد) الخ ، و نيز فرمود: (آدم و همسرش را از آن وضعى كه داشتند بيرون كرد) الخ ، و نيز خدايتعالى خطيئه آنان را بعد از آنكه توبه كردند بيامرزيد، و در عين حال به بهشتشان بر نگردانيد، بلكه بسوى دنيا هبوطشان داد، تا در آنجا زندگى كنند.
پس ظهور عيب در زندگى زمينى و به وسيله خوردن از آن درخت، يكى از قضاهاى حتمى خدا بوده كه بايد می شد، و لذا فرمود: «زنهار كه ابليس شما را از بهشت بيرون نكند، كه بدبخت می شويد» الخ. و نيز فرمود: «آدم و همسرش را از آن وضعى كه داشتند، بيرون كرد» الخ. و نيز خدای تعالى، خطيئه آنان را بعد از آن كه توبه كردند، بيامرزيد و در عين حال، به بهشتشان بر نگردانيد، بلكه به سوى دنيا هبوطشان داد، تا در آن جا زندگى كنند.


و اگر محكوميت زندگى كردن در زمين ، با خوردن از درخت و هويدا گشتن عيب ، قضائى حتمى نبود، و نيز برگشتن به بهشت محال نبود، بايد بعد از توبه و ناديده گرفتن خطيئه به بهشت برگردند، (براى اينكه توبه آثار خطيئه را از بين مى برد)
و اگر محكوميت زندگى كردن در زمين، با خوردن از درخت و هويدا گشتن عيب، قضایى حتمى نبود، و نيز برگشتن به بهشت محال نبود، بايد بعد از توبه و ناديده گرفتن خطيئه، به بهشت برگردند، براى اين كه توبه آثار خطيئه را از بين مى برد.


پس معلوم ميشود علت بيرون شدن از بهشت ، و زمينى شدن آدم آن خطيئه نبوده ، بلكه علت اين بوده كه بوسيله آن خطيئه عيب آندو ظاهر گشته ، و اين بوسيله وسوسه شيطان لعين صورت گرفته است .
پس معلوم می شود: علت بيرون شدن از بهشت و زمينى شدن آدم، آن خطيئه نبوده، بلكه علت اين بوده كه به وسيله آن خطيئه، عيب آن دو ظاهر گشته، و اين به وسيله وسوسه شيطان لعين صورت گرفته است.
<span id='link233'><span>
<span id='link233'><span>


۲۰٬۳۷۶

ویرایش