گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۲۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۹: خط ۹۹:


==بيان اينكه خلقت ازواج و ایجاد مودت و مهربانى بين زن و مرد، از آيات خدا است ==
==بيان اينكه خلقت ازواج و ایجاد مودت و مهربانى بين زن و مرد، از آيات خدا است ==
«'''وَ مِنْ ءَايَتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَجاً لِّتَسكُنُوا إِلَيْهَا ...'''»:
«'''وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسكُنُوا إِلَيْهَا ...'''»:


راغب گفته : ((كلمه ((زوج (( به هر يك از نر و ماده حيوانات در صورتى كه جفت هم شده باشند اطلاق مى شود، همچنان كه به هر يك از دو قرين چه حيوان و چه غير حيوان نيز زوج گفته مى شود، خداى تعالى فرموده : ((و جعل منه الزوجين الذكر و الانثى - خدا از آن دو زوج قرار داد، يكى نر و يكى ماده (( و نيز فرمود: به آدم گفتيم كه تو و زوجت در بهشت منزل كنيد، و اگر به ماده از حيوانات و مخصوصا انسان زوجه مى گويند، لغت نازيبا و غير فصيح است ، كه جمعش ‍ زوجات مى آيد، - تا آنجا كه گفته - و جمع زوج ازواج مى آيد((.
راغب گفته: «كلمه «زَوج»، به هر يك از نر و ماده حيوانات در صورتى كه جفت هم شده باشند، اطلاق مى شود، همچنان كه به هر يك از دو قرين، چه حيوان و چه غير حيوان نيز، «زوج» گفته مى شود. خداى تعالى فرموده: «وَ جَعَلَ مِنهُ الزَّوجَينِ الذَّكَرَ وَ الأُنثَى: خدا از آن دو زوج قرار داد. يكى نر و يكى ماده». و نيز فرمود: به آدم گفتيم كه تو و زوجت در بهشت منزل كنيد. و اگر به ماده از حيوانات و مخصوصا انسان «زوجه» مى گويند، لغت نازيبا و غير فصيح است، كه جمعش «زوجات» مى آيد - تا آن جا كه گفته - و جمع «زَوج»، «أزوَاج» مى آيد».


پس اينكه فرمود: ((ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها((، معنايش اين است كه براى شما و يا براى اينكه به شما نفع برساند از جنس خودتان زوج آفريد.
پس اين كه فرمود: «أن خَلَقَ لَكُم مِن أنفُسِكُم أزوَاجاً لِتَسكُنُوا إلَيهَا»، معنايش اين است كه: براى شما و يا براى اين كه به شما نفع برساند، از جنس خودتان، زوج آفريد.


آرى هر يك از مرد و زن دستگاه تناسلى دارند كه با دستگاه تناسلى ديگرى كامل مى گردد و از مجموع آن دو توالد و تناسل صورت مى گيرد، پس هر يك از آن دو فى نفسه ناقص ، و محتاج به طرف ديگر است ، و از مجموع آن دو، واحدى تام و تمام درست مى شود، و به خاطر همين نقص و احتياج است كه هر يك به سوى ديگرى حركت مى كند، و چون بدان رسيد آرام مى شود، چون هر ناقصى مشتاق به كمال است ، و هر محتاجى مايل به زوال حاجت و فقر خويش است ، و اين حالت همان شهوتى است كه در هر يك از اين دو طرف به وديعت نهاده شده
آرى، هر يك از مرد و زن، دستگاه تناسلى دارند كه با دستگاه تناسلى ديگرى كامل مى گردد و از مجموع آن دو، توالد و تناسل صورت مى گيرد. پس هر يك از آن دو، فى نفسه ناقص، و محتاج به طرف ديگر است، و از مجموع آن دو، واحدى تامّ و تمام درست مى شود.
 
و به خاطر همين نقص و احتياج است كه هر يك به سوى ديگرى حركت مى كند. و چون بدان رسيد، آرام مى شود. چون هر ناقصى، مشتاق به كمال است، و هر محتاجى مايل به زوال حاجت و فقر خويش است. و اين حالت، همان شهوتى است كه در هر يك از اين دو طرف به وديعت نهاده شده.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۵۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۵۰ </center>
((و جعل بينكم موده و رحمه (( - كلمه ((مودت (( تقريبا به معناى محبتى است كه اثرش در مقام عمل ظاهر باشد، در نتيجه نسبت مودت به محبت نسبت خضوع است به خشوع ، چون خضوع آن خشوعى را گويند كه در مقام عمل اثرش هويدا شود، به خلاف خشوع كه به معناى نوعى تاثر نفسانى است ، كه از مشاهده عظمت و كبريايى در دل پديد مى آيد.
«'''وَ جَعَلَ بَينَكُم مَوَدَّةً وَ رَحمَةً'''» - كلمۀ «مودّت»، تقريبا به معناى محبتى است كه اثرش در مقام عمل ظاهر باشد. در نتيجه نسبت «مودت»، به «محبت»، نسبت خضوع است به خشوع. چون «خضوع»، آن خشوعى را گويند كه در مقام عمل، اثرش هويدا شود. به خلاف «خشوع»، كه به معناى نوعى تأثّر نفسانى است، كه از مشاهده عظمت و كبريايى در دل پديد مى آيد.


و ((رحمت ((، به معناى نوعى تاثير نفسانى است ، كه از مشاهده محروميت محرومى كه كمالى را ندارد، و محتاج به رفع نقص است ، در دل پديد مى آيد، و صاحبدل را وادار مى كند به اينكه در مقام برآيد و او را از محروميت نجات داده و نقصش را رفع كند.
و «رَحمت»، به معناى نوعى تأثير نفسانى است، كه از مشاهده محروميت محرومى كه كمالى را ندارد، و محتاج به رفع نقص است، در دل پديد مى آيد، و صاحبدل را وادار مى كند به اين كه در مقام بر آيد و او را از محروميت نجات داده و نقصش را رفع كند.


يكى از روشن ترين جلوه گاه ها و موارد خودنمايى مودت و رحمت ، جامعه كوچك خانواده است ، چون زن و شوهر در محبت و مودت ملازم يكديگرند، و اين دو با هم و مخصوصا زن ، فرزندان كوچكتر را رحم مى كنند، چون در آنها ضعف و عجز مشاهده مى كنند، و مى بينند كه طفل صغيرشان نمى تواند حوائج ضرورى زندگى خود را تامين كند، لذا آن محبت و مودت وادارشان مى كند به اينكه در حفظ و حراست ، و تغذيه ، لباس ، منزل ، و تربيت او بكوشند، و اگر اين رحمت نبود، نسل به كلى منقطع مى شد، و هرگز نوع بشر دوام نمى يافت.
يكى از روشن ترين جلوه گاه ها و موارد خودنمايى «مودت» و «رحمت»، جامعه كوچك خانواده است. چون زن و شوهر، در محبت و مودت ملازم يكديگرند، و اين دو با هم و مخصوصا زن، فرزندان كوچكتر را رحم مى كنند. چون در آن ها ضعف و عجز مشاهده مى كنند، و مى بينند كه طفل صغيرشان نمى تواند حوائج ضرورى زندگى خود را تأمين كند. لذا آن محبت و مودت وادارشان مى كند به اين كه در حفظ و حراست، و تغذيه، لباس، منزل، و تربيت او بكوشند، و اگر اين رحمت نبود، نسل به كلّى منقطع مى شد، و هرگز نوع بشر دوام نمى يافت.


نظير اين مورد مودت و رحمتى است كه در جامعه بزرگ شهرى ، و در ميان افراد جامعه مشاهده مى شود، يكى از افراد وقتى هم شهرى خود را مى بيند، با او انس مى گيرد، و احساس محبت مى كند، و به مسكينان و ناتوانان اهل شهر خود كه نمى توانند به واجبات زندگى خود قيام كنند، ترحم مى نمايد.
نظير اين مورد، مودت و رحمتى است كه در جامعه بزرگ شهرى و در ميان افراد جامعه مشاهده مى شود، يكى از افراد وقتى هم شهرى خود را مى بيند، با او انس مى گيرد، و احساس محبت مى كند، و به مسكينان و ناتوانان اهل شهر خود كه نمى توانند به واجبات زندگى خود قيام كنند، ترحم مى نمايد.


و به طورى كه از سياق برمى آيد مراد از ((مودت و رحمت (( در آيه همان مودت و رحمت خانوادگى است ، هر چند كه اطلاق آيه شامل دومى نيز مى شود.
و به طورى كه از سياق بر مى آيد، مراد از «مودت» و «رحمت» در آيه، همان مودت و رحمت خانوادگى است، هرچند كه اطلاق آيه، شامل دومى نيز مى شود.


((لايات لقوم يتفكرون (( - چون وقتى قومى درباره اصول تكوينى خويش بينديشند كه آن اصول مرد و زن را وادار كرده به اينكه تشكيل جامعه خانوادگى دهند، و نيز آن دو را به مودت و رحمت واداشت ، و آن مودت و رحمت نيز اجتماع مدنى و شهرى را پديد آورد، و چه آثارى بر اين اجتماع مترتب شد، نوع بشرى بقاء يافت ، و زندگى دنيايى و آخرتى انسان به كمال رسيد، آن وقت متوجه مى شوند كه چه آيات عجيبى در آنها هست ، و خداى تعالى چه تدابيرى در امر اين نوع از موجودات به كار برده ، تدابيرى كه عقل را حيران و دهشت زده مى كند.
«'''لَآيَاتٍ لِقَومٍ يَتَفَكَّرُون'''» - چون وقتى قومى درباره اصول تكوينى خويش بينديشند كه آن اصول مرد و زن را وادار كرده به اين كه تشكيل جامعه خانوادگى دهند، و نيز آن دو را به «مودت» و «رحمت» واداشت، و آن مودت و رحمت نيز، اجتماع مدنى و شهرى را پديد آورد، و چه آثارى بر اين اجتماع مترتب شد، نوع بشرى بقاء يافت، و زندگى دنيايى و آخرتى انسان به كمال رسيد. آن وقت متوجه مى شوند كه چه آيات عجيبى در آن ها هست، و خداى تعالى، چه تدابيرى در امر اين نوع از موجودات به كار برده، تدابيرى كه عقل را حيران و دهشت زده مى كند.
<span id='link155'><span>
<span id='link155'><span>
==اختلاف انسانها از نظر زبان ، نژاد و... از آيات الهى است ==
==اختلاف انسانها از نظر زبان ، نژاد و... از آيات الهى است ==
«'''وَ مِنْ ءَايَتِهِ خَلْقُ السمَاوَاتِ وَ الاَرْضِ وَ اخْتِلَاف أَلْسِنَتِكمْ وَ أَلْوَانِكمْ ...'''»:
«'''وَ مِنْ ءَايَتِهِ خَلْقُ السمَاوَاتِ وَ الاَرْضِ وَ اخْتِلَاف أَلْسِنَتِكمْ وَ أَلْوَانِكمْ ...'''»:
۲۰٬۶۱۵

ویرایش