النساء ٦٢: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۲۶#link1 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۲۶#link1 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۷۴#link346 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۷۴#link346 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَكَيْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جاؤُكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا إِحْساناً وَ تَوْفِيقاً «62» | |||
پس چگونه وقتى به خاطر كارهايى كه از قبل انجام دادند، مصيبتى و مشكلى به آنان مىرسد و (از براى رهايى از آن) سراغ تو مىآيند، به خدا سوگند ياد مىكنند كه هدف ما (از مراجعه به طاغوت) جز نيكى و توافق (ميان دو طرف نزاع) نبوده است. | |||
===نکته ها=== | |||
توجيه منافقان براى داورى نزد طاغوت اين بود كه هدف، آشتى دادن بوده و اگر براى داورى نزد پيامبر مىرفتيم و او به نفع يك طرف حكم مىداد، قهراً ديگرى از رسول خدادلگير مىشد و سر و صدا به پا مىكرد كه با شأن پيامبر سازگار نبود، از اين رو براى حفظ | |||
جلد 2 - صفحه 96 | |||
آبرو و موقعيّت و محبوبيّت پيامبر، نزاع را نزد وى نبرديم. | |||
===پیام ها=== | |||
1- عامل خطر كارهاى خود انسان است. «مُصِيبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ» | |||
2- مسلمانان چند چهره و منافق، هنگام بروز مشكل و احساس خطر به سراغ رهبران الهى مىآيند. «جاؤُكَ» | |||
3- مراجعه به طاغوت، نابسامانىها و مصائبى دارد، «أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ» كه ناگزير بايد به راه انبياء برگرديد. «جاؤُكَ» | |||
4- منافقان، خلافهاى خود را توجيه مىكنند. «إِنْ أَرَدْنا إِلَّا إِحْساناً» | |||
5- منافق سوگند به خدا را پوششى براى اهداف خود قرار مىدهد. «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ» | |||
6- گاهى واژههاى مقدّس به دروغ دستاويز افراد نامقدّس مىشود. «إِنْ أَرَدْنا إِلَّا إِحْساناً وَ تَوْفِيقاً» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَكَيْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جاؤُكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ إِحْساناً وَ تَوْفِيقاً (62) | |||
فَكَيْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ: پس چگونه باشد و چه | |||
---- | |||
«1» سوره انعام، آيه 38. | |||
«2» سوره مائده، آيه 3 | |||
«3» اصول كافى، جلد اوّل، كتاب الحجّة، صفحه 198، حديث اوّل- كمال الدّين، جزء دوّم، باب 58، صفحه 675، حديث 31. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 488 | |||
كنند زمانى كه برسد ايشان را عقوبت صلود و اعراض، به سبب آنچه پيش فرستاده دستهاى آنها، يعنى به آنچه مرتكب شدهاند كه تحاكم است به طاغوت. و گويند مصيبت قتل عمر بود منافق را. ثُمَّ جاؤُكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ: | |||
پس بيايند نزد تو و زبان به اعتذار گشايند يا ديه قتل طلبند، در حالتى كه قسم مىخورند به خدا. مضمون قسم آنكه: إِنْ أَرَدْنا إِلَّا إِحْساناً وَ تَوْفِيقاً: نخواستيم ما به عدول از مجلس حكم شما، مگر نيكوئى بر وجه حسن كه به ما لاحق شود نه به اسائه، و مگر تأليف و موافقت كه بين الخصمين پديد آيد و يا به جهت احتشام تو و حفظ ادب از رفع صوت در محضر عالى تو مباحثه و مجادله نكرديم و مرافعه را به غير تو عرض كرديم، نه آنكه مراد ما مخالفت تو بوده باشد. و مىتواند بود كه مراد اصحاب مقتولند كه به طلب خونبها آمده باشند، و گفتهاند: ما اراده نكرديم به تحاكم عمر، مگر آنكه عمر احسان نمايد ميان او و خصم او. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَكَيْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جاؤُكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ إِحْساناً وَ تَوْفِيقاً (62) | |||
ترجمه | |||
پس چگونه است وقتى برسد آنها را مصيبتى بسبب آنچه پيش فرستاده است دستهاشان پس بيايند نزد تو قسم ياد كنند بخدا كه نخواستيم مگر نيكوئى و توافق را.. | |||
تفسير | |||
حضرات منافقين وقتى مورد عقوبت الهى و سخط پيغمبر (ص) واقع ميشدند براى اعراض از آنحضرت و رجوع بطاغيان ناچار در محضر آنحضرت حاضر ميشدند و معذرت مىطلبيدند و قسم ياد مينمودند كه ما غرضى در اينعمل نداشتيم جز آنكه چون مشاغل حضرتت زياد بود نخواستيم مزاحم شويم غرض ما نيكوئى بود نسبت بتو و طرفين مرافعه كه توافق نظر بين آنها حاصل شود و رفع خصومت گردد بدون آنكه گرد ملال از اين قيل و قال بر خاطر مباركت بنشيند. | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 76 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَكَيفَ إِذا أَصابَتهُم مُصِيبَةٌ بِما قَدَّمَت أَيدِيهِم ثُمَّ جاؤُكَ يَحلِفُونَ بِاللّهِ إِن أَرَدنا إِلاّ إِحساناً وَ تَوفِيقاً (62) | |||
پس چگونه است حال كساني که بر خورد ميكنند ببليات و مصائب اعمال زشت خود که بدست خود انجام دادند سپس آمدند نزد تو و اظهار كردند که ما غرضي نداشتيم جز احسان و رفع تنازع. | |||
جلد 5 - صفحه 121 | |||
اينکه آيه شريفه را دو نحوه ميتوان تفسير نمود چون مربوط بآيه قبل است يك نحوه بنا بر قول مفسرين که آيه قبل راجع بتنازع و ترافع نزد حكام جور بوده که پس از رجوع بحاكم جور و حكم آن بر خلاف حق و گرفتار شدن آنها ببلا و مصيبت آمدند خدمت پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بعذر خواهي که ما غرضمان از رجوع بحاكم جور اينکه بوده که مزاحم حال شما نشويم و هتك حرمت شما نشود که در حضور شما تشاجر و تنازع كنيم و داد و فرياد بزنيم و جار و جنجال نمائيم و نيز غرض حكم حاكم جور نبوده بلكه ميخواستيم بيك نحوي اصلاح كنند و رفع تنازع نمايند که معناي توفيق است. | |||
و اما نحوه ديگر اينست که بگوئيم آيه قبل که إِذا قِيلَ لَهُم الايه باشد راجع بمنافقين است که بعد از رحلت پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم تخلف از بيعت علي عليه السّلام كردند و ابا بكر و عمر را گرفتند و پشت پا زدند بآيات قرآنيه و اخبار متواتره فرداي قيامت که گرفتار عذاب ميشوند يا در دنيا که گرفتار ظلمهاي خلفاء شدند قيامت حضور پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم که از آنها سؤال فرمايد که چرا از آيات قرآني و فرمايشات من تخلف كرديد اعتذار بجويند و قسم ياد كنند که ما غرضمان احسان بامت و اينكه شق عصاي مسلمين نشود و اختلاف ايجاد نگردد بود نه از راه دشمني با علي (ع) و مخالفت با شما. | |||
و بر طبق اينکه معني هم اخباري داريم مثل خبر علي بن ابراهيم از إبن ابي عمير از منصور از صادقين عليهما السلام که فرمودند | |||
(المصيبة هي الخسف و اللّه بالمنافقين عن الحوض | |||
و نيز روايت از حضرت صادق عليه السّلام که فرمود در تفسير آيه (يعني فلان و فلان) و روايت عياشي از آن حضرت فرمود | |||
(الخسف و اللّه عند الحوض بالفاسقين) | |||
و خبر جابر از حضرت باقر عليه السّلام مثله، و خبر نجاشي از حضرت صادق فرمود (يعني فلان و فلان) و اللّه العالم. | |||
122 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||