الأنعام ٥٦
کپی متن آیه |
---|
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لاَ أَتَّبِعُ أَهْوَاءَکُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ |
ترجمه
الأنعام ٥٥ | آیه ٥٦ | الأنعام ٥٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نُهِیتُ»: نهی شدهام. بازداشته شدهام. «أَهْوَآءَ»: خواستهای ناروا و آرزوهای پوچ.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۶ - ۷۳ سوره انعام
- گفتاری در معنای «حکم» و این که «حکم»، تنها از آنِ خداست
- معنا و تفسير «إن الحُكمُ إلّا لِلّهِ» و «يَقُصُّ الحَقّ وَ هُوَ خَيرُ الفَاصِلِين»
- گفتاری در معنای حقیقت فعل و حکم خداوند متعال
- افراط و تفریط «تفویضی» ها و «جبری» ها، در مسأله حُسن و قبح، و رابطه آن با تشریع
- دو حقیقت مهم، در باره حُسن و قبح افعال و اعمال انسان ها
- معناى «خزائن غيب» و مراد از «مفاتح الغيب»
- مراد از «كتاب مبين»، در آیه شریفه
- فرق «كتاب مبين» با «مفاتیح غيب»
- عموميت علم خداوند و نامتناهى بودن آن، در آیه شریفه
- هدف از گماشتن ملائكه نگهبان، براى آدمى تا زمان مرگ
- ريشه فطرى توجه انسان به خدا، هنگام گرفتارى های شديد
- تهديد امت به نزول عذاب، از سوی خداى تعالى
- وجوهى كه در معناى «عذاب از فوق»، در آيه شريفه گفته شده است
- پيشگویى تفرقه امت و درگيرى هاى بين مسلمانان، پس از رسول خدا «ص»
- دلایل اختلافات و مشاجرات مسلمانان، بعد از رحلت پيامبر «ص»
- مقصود از خطاب «يُنسِيَنَّكَ» در آیه شریفه، خطاب به امت است
- نهی از حضور در مجلس معصيت، و همنشینی با گناهکاران
- معناى «بسل» و مراد از «وَ ذَكِّر بِهِ أن تُبسَلَ نَفسٌ»
- استدلال فاسد برخى مفسران، بر کافر بودن پیامبران، قبل از بعثت
- معناى اين كه هدايت حقیقی، همان هدایت خداوند است
- بحث روایتی
- رواياتی در باره نهى از نشستن با كسانى كه در آيات خدا خوض مى كنند
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ «56»
جلد 2 - صفحه 471
بگو: من از پرستش آنها كه به جاى خدا مىخوانيد نهى شدهام. بگو: من از هوسهاى شما پيروى نمىكنم، كه در اين صورت گمراه شده و از هدايت يافتگان نخواهم بود.
پیام ها
1- در پاسخ به تمايلات نابجاى مشركان مبنى بر پذيرش بتها و روش آنان، بايد با صراحت جواب نفى داد. «نُهِيتُ، لا أَتَّبِعُ، ضَلَلْتُ» (آرى؛ شرك، در هيچ قالبى مجاز نيست)
2- برخورد و موضعگيرىهاى پيامبر صلى الله عليه و آله، از وحى سرچشمه مىگيرد. «قُلْ، قُلْ»
3- برائت از شرك، جزو اسلام است. «نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ»
4- ريشهى شرك، هواپرستى است. «لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ» 6: 56
5- مبلّغ، نبايد در پى ارضاى هوسهاى مردم باشد. «لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ» 6: 56
6- هواپرستى، زمينهى هدايت را در انسان از بين مىبرد. لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ ... ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ (56)
بعد از آن پيغمبر را امر فرمايد به اظهار برائت معبودان مشركين:
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ: بگو اى پيغمبر به مشركان كه مرا نهى كردهاند أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ: از آنكه عبادت كنم آنان را كه مىپرستيد از غير خدا يا آنها را الهه نام مىنهيد. حاصل آنكه به جهت نصب ادله واضحه و انزال آيات داله بر امر توحيد مرا امر و نهى و زجر كردهاند كه تابع شما شوم در عبادت غير ذات يگانه اللّه قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ: بگو من پيروى نمىكنم آرزو و هواهاى شما را. اين تأكيد كلام نهى است براى قطع طمع آنها و اشاره به موجب نهى و علت امتناع از متابعت آنها و بيان مبدء گمراهى ايشان و تنبيه بر آنكه آنچه بر آنند هوى است نه هدى، و اشعار بر آنكه تابع حجت شوند، و تقليد
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 286
بگذارند قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً: بتحقيق گمراه شوم آن هنگام كه متابعت هواى شما كنم وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ: و نباشم از جمله هدايت يافتگان و از اعداد ايشان.
در اين تعريض است به آنكه ايشان در عداد اهل هدايت نيستند، و نيز اشعار دارد به آنكه هر كه متابعت هوى نمايد از هدى باز ماند. امير المؤمنين عليه السّلام در صدر خطبهاى فرمايد: الا انّ اخوف ما اخاف عليكم خصلتان (اثنان- خ، ل) اتباع الهوى و طول الامل، فامّا اتّباع الهوى فيصدّ عن الحقّ و امّا طول الامل فينسى الأخرة (الخ). «1» آگاه باشيد بدرستى كه ترسناكترين چيزى كه مىترسم بر شما دو خصلت است: 1- پيروى نمودن هوى 2- درازى آرزو. اما اتباع هوى، پس باز دارد و منع نمايد از حق. و اما درازى آرزو، پس به فراموشى اندازد آخرت را.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ (56)
ترجمه
بگو همانا من نهى كرده شدم كه عبادت نمايم آنانرا كه مىخوانيد غير از خدا بگو متابعت نمىكنم خواهشهاى شما را بتحقيق گمراه شوم آنگاه و نباشم از هدايت شدگان.
تفسير
حكم عقل آنستكه بايد متابعت دليل را نمود نه دلخواه و تقليد و دليل قائم بر توحيد است پس عقل حاكم است بنهى از شرك و تقليد هواپرستان و معلوم است كه در صورت تخلّف از حكم عقل و دليل و متابعت هواى نفس جهّال شخص گمراه ميشود و در عداد هدايت شدگان محسوب نخواهد شد چنانچه مشركان داخل در آنها و خارج از اينها شدند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل إِنِّي نُهِيتُ أَن أَعبُدَ الَّذِينَ تَدعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قُل لا أَتَّبِعُ أَهواءَكُم قَد ضَلَلتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ المُهتَدِينَ (56)
بگو اي پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بدرستي که من نهي شدهام يعني خداوند مرا نهي فرموده اينكه عبادت كنم كساني را که شما ميخوانيد از غير خدا از بتها و ملائكه و جنّ و انبياء يعني آنها را آلهه خود ميدانيد و پرستش ميكنيد بگو من متابعت هواهاي شما را نميكنم زيرا اگر متابعت كنم گمراه شدهام و از هدايت شدگان نباشم.
قُل إِنِّي نُهِيتُ كأنّه كفار و مشركين تقاضا كرده بودند از آن حضرت که
جلد 7 - صفحه 87
دست از توحيد بردارد و با آنها موافقت كند در شرك و براي قطع طمع آنها ميفرمايد که خداوند نهي اكيد كرده از شرك سرتاسر قرآن اولين نهي الهي از شرك است وَ قَضي رَبُّكَ أَلّا تَعبُدُوا إِلّا إِيّاهُ اسري آيه 24 لا تُشرِك بِاللّهِ لقمان آيه 12، و غير اينها از آيات شريفه و اينکه كلام اشاره باينست که مشركين ميگفتند که خدا ما را امر كرده بعبادت اينها.
أَن أَعبُدَ الَّذِينَ تعبير بالذين براي شمول عبده ملائكه و جن و انبياء است حتي بتپرستها توهّم ميكردند که بتها صورت ملائكه و كواكب و امثال اينها است تَدعُونَ مِن دُونِ اللّهِ شامل عبده شمس و عبدة نار و اشجار و احجار و فلزات و كواكب و ملائكه و انبياء و غير اينها ميشود هر چه غير از خداوند عالم است.
قُل لا أَتَّبِعُ أَهواءَكُم كنايه از اينكه عبادت غير خدا از روي هواي نفس است و مدرك و حجتي از براي آنها نيست قَد ضَلَلتُ إِذاً عبادت غير خدا ضلالت و گمراهيست وَ ما أَنَا مِنَ المُهتَدِينَ كسي را که خداوند اولين خلقت او نور مقدس او بوده و در همان عالم جميع كمالات و علوم باو افاضه شده و تمام انبياء و ملائكه از پرتو نور او هدايت يافته چگونه ممكن است در ظلمت جهل و شرك و ضلالت قدم بردارد
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- پرستش بتها و سازش در اصول اعتقادى، خواسته نابجاى مشرکان صدر اسلام از پیامبر (ص) (قل لا أتبع أهواءکم قل إنى نهیت أن أعبد الذین تدعون من دون اللّه)
۲- مسامحه و سازش در اصل اساسى توحید، روا و مجاز نیست. (قل إنى نهیت أن أعبد الذین تدعون من دون اللّه) در این گونه موارد پیامبر اکرم (ص) خصوصیتى ندارد.
۳- پرستش هیچ چیزى، جز خداوند یگانه، روا و مجاز نیست. (قل إنى نهیت أن أعبد الذین تدعون من دون اللّه)
۴- شرک و پرستش غیر خدا، پندارى مبتنى بر هوا و هوس و تمایلات نفسانى است. (الذین تدعون من دون اللّه قل لا أتبع أهواءکم)
۵- لغزیدن در دام هوسها و تمایلات مشرکان و منحرفان، خطرى براى رهبران دین و همه موحدان (الذین تدعون من دون اللّه قل لا أتبع أهواءکم)
۶- پیروى از هواها و تمایلات نفسانى مشرکان، موجب ضلالت و محروم ماندن از هدایت مى شود. (قل لا أتبع أهواءکم قد ضللت إذاً و ما أنا من المهتدین)
۷- شرک و پرستش هر معبودى جز خداوند، گمراهى است. (إنى نهیت أن أعبد الذین ... قد ضللت إذاً)
۸- توحید و پرستش خداى یگانه نشانه هدایت است. (إنى نهیت أن أعبد الذین ... و ما أنا من المهتدین)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱
- اطاعت: آثار اطاعت از مشرکان ۶
- توحید: آثار توحید عبادى ۸; اهمیت توحید ۲; توحید عبادى ۳
- خدا: اختصاصات خدا ۳
- رهبرى: هشدار به رهبرى دینى ۵
- سازش: ممنوع ۲
- شرک: آثار شرک عبادى ۷; منشأ شرک عبادى ۴
- عبادت: ممنوع ۳
- عقیده: سازش در عقیده ۱، ۲; عقیده باطل ۴
- گمراهى: عوامل گمراهى ۶; موارد گمراهى ۷
- مشرکان: بت پرستى مشرکان ۱; خواسته هاى مشرکان صدر اسلام ۱; مشرکان و محمّد (ص) ۱; هواپرستى مشرکان ۵، ۶
- موحدان: هشدار به موحدان ۵
- هدایت: عوامل محرومیت از هدایت ۶; نشانه هاى هدایت ۸
- هواپرستى: آثار هواپرستى ۴، ۶; خطر هواپرستى ۵
منابع